کانال ܫࡎـــܝ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐܝ
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی 🌷سفر نجات بخش🌷 🔰 قسمت پنجم 🌼 ... از آقا خواستم که کمکم ک
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#داستان_مهدوی
🌷سفر نجات بخش🌷
🔰قسمت ششم
🌼 ... جالب این که، نسترن هم روسریاش را سرش کرده بود و پشت سر من نماز میخواند. فردا ظهر به مسجد محل رفتم، جای زیبا و باصفایی بود، اولین بار بود که به مسجد پا میگذاشتم. اگر مردم میدانستند حتماً برایم قربانی میکردند، با این حال خیلی از اهل محل، با تعجب نگاه میکردند، البته حق داشتند. اصغر آقا کجا، اینجا کجا، از بوی عطری که در مسجد پیچیده شده بود، یاد بوی خوش آن روز افتادم. به هر حال در صف آخر ایستادم تا کسی عیبی از نمازم نگیرد، نماز شروع شد. امام جماعت در رکوع بود که چند نفر آمدند پشت سر من ایستادند. دیگر حواسم در نماز نبود، فقط فکر درست خواندن نماز بودم که بلد هم نبودم، با جماعت رکوع و سجده میرفتم صدای ذکرهایم را هم آرام میگفتم، الحمدلله مشکلی نبود، نماز عصر تمام شد. مردّد بودم بروم پیش حاج آقا یا نه؟
🔹 مردم در حال پراکنده شدن بودند، خیلی نگران بودم، نکند بگوید تا حالا کجا بودی؟ اگر گفت: وقت ندارم. چه بگویم، دو قدم به جلو میرفتم یک قدم به عقب، که دیدم حاج آقا از جایش بلند شد که برود، قیافهٔ نسبتاً جوانی داشت، لباسها اتو کرده و خیلی مرتب بود، ریشش آنکارد شده و منظم، و همچنین جوراب سفیدی به پا داشت، پیرمردی پیش او رفت و چیزی گفت که لبخند بر لبهایش نقش انداخت. همین لبخندش، مرا به پیش حاج آقا برد. «سلام علیکم حاج آقا» در حالی که آمادهٔ رفتن بود، گفت: «سلام علیکم آقا، بفرمایید». با نگرانی در حالی که دست گرمش هنوز در دستم بود، گفتم: «حاج آقا! یک درخواست داشتم اگر لطف کنید قبول کنید به ما منت گذاشتهاید.» تبسمی زد و گفت: « خواهش میکنم، وظیفهٔ ماست، بفرمایید».
🔹 هر دو به سمت در مسجد حرکت کردیم. در حال رفتن گفتم: «راستش حاج آقا ما زیاد اهل نماز و این چیزها نبودیم، حالا میخواهیم نمازهایمان را بخوانیم و به احکام دین عمل کنیم، اگر شما زحمت بکشید به خانهٔ ما تشریف بیاورید و به ما یاد بدهید، خیلی ممنون میشویم». فکر نمیکردم این قدر از این حرف، خوشحال شود. نگاهی به من کرد و لبخند رضایتی زد و گفت: «من در خدمتم، هر وقت بفرمایید میآیم». با خوشحالی گفتم: «همین بعد از ظهر خوب است؟» «بله، هر چه زودتر بهتر». خودکار و کاغذ از جیبش درآورد و گفت: «بفرمایید». گفتم: «شما بفرمایید». خندید و گفت: «آدرس را بفرمایید بنویسم». از حاج آقا خداحافظی کردم، به سمت خانهٔ کاظم، شاگردم راه افتادم.
🔹در بین راه یک جعبه شیرینی گرفتم، زنگ در را که زدم، خود کاظم در را باز کرد. بعد از سلام و احوالپرسی داخل خانه شدم، مادرش نبود، خواهرش هم دیروز رفته بود خانهٔ بخت، کاظم به آشپزخانه رفته بود تا چیزی برای پذیرایی بیاورد، خانه را برانداز کردم، کوچک و قدیمی بود اما خیلی باصفا نشان میداد. سینی چای را کنار گذاشتم، خیلی تعجب کرده بود وقتی از او پرسیدم که نماز میخوانی یا نه، تعجبش بیشتر شد، داشت شک میکرد که نکند سرکار گذاشتمش. با همان حالت تعجب گفت: «وقتی در خانه هستم نماز میخوانم ولی وقتی با شما هستم نمیخوانم». با لحن جدی گفتم: «اگر میخواهی با من کار کنی باید قول بدهی همیشه نمازت را بخوانی، اگر قول بدهی بچهٔ خوبی باشی هم حقوقت را اضافه میکنم و هم یک فکرهایی برای ازدواجت دارم». ..
👈 ادامه دارد....
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌸🍃
♡یابن الحســـن ! ♡
شعبان
یعنی حکایتِ قدم هایت . . .
شعبـان که از راه میرسـد
من تمـامِ غمهـای دلم را تعطیـل میکنـم
اصـلا انـگار نه انـگار که تمـامِ عمـر در فـراق
گذشتـه است !
تـــو فقطـ بیـــا؛
ببین چگونه تمــــامِ غمهای دنیـــا
بی معنی خواهنـد شـد !
تـــو فقط بیـــا ؛
ببیـن چگونه تمــامِ زندگی و
جوانی مان را به نامِ تــو سنـد میزنیـم
تــو فقط بیــا و ببین آقــا
تــو فقط بیــا و بمان. . .
حالا که مـاهِ میـلادت آمده
حـیف است نیایـی و نباشـی
بیـا و کنارمـان بمان آقـا جـان
بیـا و به دادمـان برس . . .
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛
زمان:
حجم:
6.09M
🌹 #صلوات_شعبانیه
💠نقل شده از آقا امام سجاد علیه السّلام
🔷توصیه شده برای #هنگام_ظهر (زوال آفتاب) در این ماه و نیز شب نیمه ی شعبان
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛
حجت الاسلام کاشانی4_5889011160568563213.mp3
زمان:
حجم:
2.09M
🔊 فهم قاصر نسبت به امام زمان ارواحنا فداه
🎤🎤 حجت الاسلام کاشانی
❤️ #نیمه_شعبان #امام_زمان عج #صلوات
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛
💖 امام سجاد علیه السلام :
🌺《مَن ماتَ على مُوالاتِنا في غَيبةِ قائمِنا أعطاهُ اللّهُ أجرَ ألفِ شَهيدٍ مِثلِ شُهَداءِ بَدرٍ واُحُدٍ .》
♦️" هركس در زمان غيبت قائم ما بر موالات و دوستى ما بميرد، خداوند پاداش هزار شهيد مانند شهيدان بدر و اُحد به او عطا می كند. "
📚میزان الحکمه/ ج۶/ص۷۲
#امام_زمان #نیمه_شعبان
#میلاد_امام_زمان
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛
◽️🧡◽️
#نیمه_شعبان
👈 ۳ روز تا میلاد منجی دلها
❤️امام زمان ارواحنا فداه :
💠《هر یک از شما باید کاری کنید که با آن به ما نزدیک شوید.》
📗بحارالانوار/ج۵۳
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
🌹 در مسیر بندگی 🌹
عبد گناهکار من چرا ز من جدا شدی
بر در غیر رفتی و دور ز آشنا شدی
قرار ما نبود این، مرا رها کنی چنین
دیده ز هم گشا ببین خود به کجا رها شدی
🌺 امام صادق علیهالسلام:
《 إذا أذنَبَ الرجُلُ خَرَجَ في قَلبِهِ نُكتَةٌ سَوداءُ ، فإن تابَ انمَحَت ، و إن زادَ زادَت حتّى تَغلِبَ على قَلبِهِ ، فلا يُفلِحُ بَعدَها أبَدا .》
" هرگاه كسى گناه كند نقطه اى سياه در دلش پيدا شود، اگر توبه كرد آن نقطه پاک شود، امّا اگر بر گناهش بيفزايد آن نقطه بزرگتر میشود، تا جايى كه تمام دلش را فرو گیرد و از آن پس هرگز رستگار نشود. "
📚منبع:
(الكافي، ج۲، ص۲۷۱)
(شاعر: غلامرضا سازگار)
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹
کانال ܫࡎـــܝ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐܝ
💠☀️💠☀️💠☀️💠 ☀️اخلاق مهدوی☀️ ◀قسمت شصت و هشتم 💠در ادامه ملا احمد نراقی ذکرها را دسته بندی می کند
💠☀️💠☀️💠☀️💠
☀️اخلاق مهدوی☀️
◀قسمت شصت و نهم
💢ادامه تقسیم بندی ذکرها توسط ملا احمد نراقی:👇
3️⃣-ذکر سوم ذکری است که یاد خدا در قلب تو دائمی است. یعنی اگر ذکر زبانی تو هم قطع بشود زبانت هم یاد خدا نگوید قلبت یاد خدا هست! مثل مواردی که ما می خواهیم گناه بکنیم آن لحظه شاید ذکر نگوییم اما در قلبمان یاد خدا هست و کنار می کشیم می گوییم خدا دارد می بیند.
👈این درجه بالاتری است اصلا نیاز به ذکر زبانی هم نداریم عالم را محضر خدا می بینیم و گناه نمی کنیم. این نوع ذکر مثل یک طناب کلفت است و تو را می تواند از سقوطی که داری می کنی نگه دارد ولی خُب شاید دو سه ساعت تو را نگه دارد، فشار که بیاید.. مثل شیطان است یک مدت خودمان را نگه می داریم، مدتش که گذشت شیطان با لشکر خودش می آید تا ما را فریب بدهد، شاید دوام نیاوریم!!!
4️⃣-مرتبه ی چهارم، ذکری است که کل وجود انسان می شود یاد خدا طرف می شود آیت الله، طرف را می بینی یاد خدا می افتی! مثل آیت الله بهجت، مثل حضرت امام. مقام معظم رهبری تعریف می کند می فرمایند؛ ما وقتی بعد از ماه رمضان سراغ حضرت امام (ره) می رفتیم کامل متوجه می شدیم معنویت ایشان بیشتر شده. ″رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون″.
👌این ذکری است که همش یاد خدایی است، اصلا غذا خوردنت برای خداست، حرف زدن با همسر برای خداست، کنار همسر بودن برای خداست، درس خواندنت برای خداست. به قول شهید بزرگوار حاج همت؛ کار می کنیم برای خدا، راه می رویم برای خدا، همه چیز برای خدا! اصلا وجودت شده برای خدا.
👈تمام حرف زدنت تمام راه رفتنت، دانشگاه رفتنت، مدرسه رفتنت، غذا پختنت در منزل، کار کردنت در بیرون همه یاد خدا می شود. این دیگر اعلی است، این دیگر مثل یک زنجیر کلفتی است که اگر از بلندی هم پرت بشوی زنجیره فوق العاده کلفت و فولادین است حتی از آهن هم بالاتر! به هیچ عنوان دیگر پاره نمی شود.
🔰اینجاست نمونه افرادی که شیطان به خدا می گوید «لأَغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِین» خدایا من تمام اینها را گمراه می کنم «مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ» الا آن کسانی که مخلص هستند. دسته سوم هم خوب بود ولی خُب ممکن است با یک فشار.. اما دسته چهارم مخلصین هستند کسانی که کامل خالص هستند، وجودشان اصلا یاد خداست و این نمی شود مگر با تکرار و تمرین!
🔹ادامه دارد ....
💽برگرفته از سخنرانی"اخلاق
مهدوی" فایل شماره (11)
🎤استاد احسان عبادی
#اخلاق_مهدوی (69)
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛
استاد عبادیجامعه 34.MP3
زمان:
حجم:
3.73M
💠#شرح_کوتاه_زیارت_جامعه_کبیره
🎬 قسمت 34
🎤 با صحبت های شیرین استاد عبادی از اساتید مهدویت
👈💢 برای کسب معرفت صحیح به امام عصر(عج) ، یادگیری تفسیر زیارت جامعه، شدیدا از طرف بزرگان دین توصیه می شود.
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛