عبدِ دربارِ تو شدیم حسین ما گرفتارِ تو شدیم حسین چه صفا دارد این گرفتاری روزها دارد این گرفتاری ریشه در اشک های لیلایِ کربلا دارد این گرفتاری گر مُقرّب شوی تو پُشتِ سرش هِی بلا دارد این گرفتاری خواه ناخواه عاقبت راهی تا مِنا دارد این گرفتاری ابروی یار کارِ خود بکند شُهدا دارد این گرفتاری

شب جمعه دلم فقط کربلا می خواهد یا مهدی جان

یاحسین جان رقیه

#شب_جمعه #ارباب‌حسین‌جآنمღ السلام_علےساڪن_ڪربلا بيخود از خويشم و دور از تو کسی نيسْت مرا به تـ♥️ـو ای عِشق ! از اينٖ فاصله‌ی دور، سلام 🙏اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَهَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ 🙏وَ ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ 🙏وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ 🙏دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ. 🙏اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج #شب_زیارتےارباب_بےڪفݧ💔 #صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین_علیه_السلام #اللهم_ارزقنا_کربلا🤲 ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─ #کانال_عصر_ظهور #قرارگاه_بسوی_ظهور ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─

شور | مرهم واسه چشم ترم می خوام شب زیارتی ارباب💔🕊 #اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─ #کانال_عصر_ظهور #قرارگاه_بسوی_ظهور ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─

چرا شبای جمعه تو زائرات نباشم...♥️ [شب زیاتی سیدالشهدا] #شب_جمعه #کربلایی_حسین_طاهری #اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─ #کانال_عصر_ظهور #قرارگاه_بسوی_ظهور ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─

شب جمعه است و هوایت به دلم افتاده ای رفیق ابدی، حضرت ارباب سلام... اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ...

شب جمعه هوای کربلایت می برد از دلمان دل.... با یک سلام به رسم هر شب جمعه دلمان را کربلایی کنیم

🎀پیشاپیش ولادت دختر باب الحوائج و خواهر عالم آل محمد حضرت معصومه سلام الله علیه را به تمام عاشقان اهلبیت وروز دختر را به تمام دختران فاطمی تبریک تهنیت عرض مینمایم. ____🍃🌸🍃____

با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو! درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شوداما به خدا گریه های من گاهی دست من نیست مهربان بانو گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان، بانو باز هم مثل کودکی هر سو می دوم در رواق تو در تو دفترم دشت و واژه ها آهو...گفتم آهو و ناگهان بانو... شاعری در قطار قم - مشهد چای می خوردو زیر لب می گفت: شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان و زعفران بانو حمیدرضابرقعی