اسماعیل شبرنگ:
سبک زمینه
من و یه قلب شاکی
یه قاب عکس خاکی
آرامشو ازم گرفته هنوز
سفره ی دل شده پهن
بقیع ِ خالی از صحن
به دل می گم بازم بساز و بسوز
درسته آقام حرم نداره
روی مزارش علم نداره
ولی کرم داره
با اینکه خیلی زائر نداره
توی دلایی که بی قراره
آقام حرم داره
زخم قدیمی دلم تازه شد
بارونیه بازم چشای ترم
یکی تو کربلا شده بی کفن
یکی توی مدینه شد بی حرم
حسن غریب مادر
بغض توی گلومه
تموم آرزومه
با ذکر یا حسن هوایی بشم
ببینم اربعینه
همون شب از مدینه
پای پیاده کربلایی بشم
این راز و هر سینه زن می دونه
هر کی می گه یا حسن می دونه
اسم کریم روشه
یعنی آقامون کنه اراده
امضا می شه خیلی صاف و ساده
برات شش گوشه
انقدر کرامت آقام بی حده
حاجت روایی ما صد در صده
روزی ما گریه کنا می رسه
واسطه مون آقای تو مشهده
حسن غریب مادر
خبر میاد به زودی
نابود می شه سعودی
تمومه داغ جانگداز حسن
تو جمعه ی هم عهدی
پای رکاب مهدی
شیعه برات حرم می سازه حسن
الهی که در حضور قائم
روضه می گیریم تو صحن قاسم
حسن حسن می گیم
وقتی می بینیم ایوون طلارو
به یاد میاریم کرببلارو
از بی کفن می گیم
زینب کجا و قتلگاه حسین
آتیش گرفته از نگاه حسین
شعله ی غم بلند می شه ای خدا
از خیمه های بی پناه حسین
حسین غریب مادر
#اسماعیل_شبرنگ