آنچه نگفتم
همیشه هم اینطوری نیست که کسیو که از زندگیت میندازی بیرون یعنی ازش متنفری!!گاهی وقتا اونی که از زندگیت میندازیش بیرون از خودتم بیشتر دوسش داری ولی خوب مجبوری!مثل وقتی که تتلو میگه:«من باهات قهرم ولی بی تو خُب انگار با همه عالم غریبه ام»
😔🖤
حس میکنم درونم چند نفر وجود دارند؛
یک نفر بلند میخندد
دیگری تلخ اشک میریزد
و سومی به هیچ چیز اهمیت نمیدهد...
رابطه قرار نیست آسون باشه؛
یه وقتایی هست که حوصلهت رو سر میبرم، بهم شک میکنی، بیاعتماد میشی یا ازم زده میشی،
یه وقتاییم هست که دلم نمیخواد باهات حرف بزنم، یه سری دعواهای رو مخ قراره اتفاق بیوفته؛
ولی در آخر، همش به این ختم میشه که
یه قلب نمیخواد بیخیال اون یکی بشه،
همش به اون پیوند بینمون ربط پیدا میکنه، همون پیوندی که مارو با تموم بالا پایینا و مشکلات کنار هم نگه میداره و تعریف دقیق عشقه.
|دریم|
تو را دوست میدارم،
بهجایِ تمامِ آدمیانی که وجود دارند،
بهجایِ تمامِ کسانی که به تو نفرت ورزیدهاند،
بهجایِ تمام افرادی که حتی از وجودِ تو آگاه نیستند،
بهجایِ دوستانی که تو را دلگیر کردهاند،
تو را به جایِ همه دوست دارم،
بیشتر از همهیِ آدمیان،
به اندازهیِ میزانِ دوستداشتنِ خدا به تو،
قدری بیشتر...
راستش گیر کردم بین «منی که دوست داره باهات حرف بزنه» و «منی که دوست داره همه چیزو باهات تموم کنه.»