eitaa logo
ظهور نزدیک است✨
118 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
30 فایل
🌷﷽🌷 🍃🌺امــام جعفر صادق(علیه السلام)↓ { اگر مهدے را درڪ میڪردم تمام عمر به او خدمت میڪـردم.} ─┅═ೋ❅🌺❅ೋ═
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 🍃🌸حضرت ایوب (ع)🌸🍃 نقل است ایوب نبی پیامبری بود که از انواع نعمت‌های مادی و معنوی همچون خیل گوسفندان، مزارع سرسبز، محصولات کشاورزی، چشمه‌های روان، پسران تنومند بهره مند بود و البته زبانی شکرگزار و دستی گشاده داشت. شیطان به پروردگار گفت: سپاس گویی ایوب به دلیل آن است که در عسرت و سختی نیفتاده؛ اگر او نیز در تنگنای زندگی قرار بگیرد، زبان شکر در کام فرو خواهد برد. خدای متعال برای اینکه به شیطان بفهماند شکر ایوب نه به دلیل مال و ثروت و مکنت که به دلیل بندگی اوست، بر همه آنچه ایوب داشت، قلم نیستی کشید؛ گوسفندانش مردند، خیل گاو و شترانش به گوسفندانش پیوستند، مزارعش را آفت خشکی فرا گرفت و پسران دلبندش زیر آوار، داغی بزرگ بر دل پدر نهادند. از این پس ایوب ماند و فقری که تار عنکبوت به چهار دیوار زندگی او تنید و البته همسری مهربان که آخرین باز مانده همه نعمت‌ها به شمار می‌آمد و زبان شکر و سپاس که هیچ گاه ایوب آن را به لطف و رحمت الهی از دست نداد. ایوب در آزمون سخت فقر قرار گرفت و آنچه این آزمون را تکمیل کرد، بیماری جان کاهی بود که هفت سال و بنا به قول دیگر، هفده سال دامان این پیامبر الهی را فرا گرفت. از آن پس اطرافیان از او دور شدند و همسرش امیدوارانه پرستاری شوهرش را بر عهده گرفت؛ اما فانوس امید او نیز روز به روز کم فروغ تر می‌شد. (هفت سال ، زمان کمی نیست که از یک بیمار پرستاری کنند، یک تنه و بی همراه چه برسد به هفده سال) وقت آن رسید که ایوب زبان به استغاثه باز کند و از خداوند گشایشی بخواهد: «و ایوب اذ نادی ربه انی مسنی الضر و انت ارحم الراحمین؛ و ایوب را به یاد آور هنگامی که پروردگارش را خواند و عرضه داشت: خدایا بد حالی و مشکلات به من روی آورده و تو مهربان‌ترین مهربانانی!». خداوند دعای مؤدبانة حضرت ایوب را مستجاب کرد و به او وحی فرمود تا در چشمه‌ای خنک خود را شست و شو بدهد و سپس نعمت‌های قبلی افزون بر نعمت‌های جدید به ایوب روی آورد 🌱 خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 چیزی به اسم اضطراب، وجود نداره! 🎙استاد شجاعی
📜 🍂 محو شدن كار خير از ديوان اعمال 🍂 روزى عيسى (ع) با جمعى از حواريان به راهى مى گذشت، ناگاه گناه كارى و تباه روزگارى كه در آن عصر به فسق و فجور معروف و مشهور بود ايشان را ديد، آتش حسرت در سينه اش افروخته گشت، آب ندامت از ديده اش روان شد، از صفاى وقت عيسى (ع) و مصاحبان او برانديشيد، تيرگى روزگار و تاريكى حال خود را معاينه ديد. پس با خود انديشه كرد كه هر چند در همه عمر قدمى به خير برنداشته ام و با اين آلودگى قابليت همراهى پاكان ندارم، اما چون اين قوم دوستان خدايند، اگر به موافقت ايشان دو سه گامى بروم ضايع نخواهد بود، پس خود را سگ اصحاب ساخت و بر پى آن جوانمردان فرياد كنان مى رفت. يكى از اصحاب باز نگريست و آن شخص را كه به نابكارى و بدكارى شهره شهر و دهر بود ديد كه بر عقب ايشان مى آيد گفت: يا روح اللّه! اى جان پاك! اين مرد را چه لايق همراهى ماست و بودن اين پليد ناپاك در عقب ما در كدام طريق رواست؟ اى عيسى! او را بران كه مبادا شومى گناهان او به ما رسد. عيسى (ع) متأمل شد تا به آن شخص چه گويد و به چه نوع عذر او را خواهد كه ناگاه وحى الهى در رسيد كه: يا روح اللّه! يار با عُجب و پندار خود را بگوى تا كار از سر گيرد كه هر عمل خيرى كه تا امروز از او صادر شده بود به يك نظر حقارت كه بدان مفلس بدكار كرد، مجموع را از ديوان او محو كرديم 📚 داستان ها و حکایات عبرت آموز ‌‌
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🍁هر مشکلی را ناشی از سِحر ندانید🍁 🎙مرحوم آیت الله فاطمي نيا (ره)
📜 🍇ماجرای ساخت مسجد با یک حبه انگور روزی شخص ثروتمندی یک من انگور میخرد و به خدمتکار خود میگوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و به سر کسب و کاری که داشته میرود؛ بعد از ظهر که از کارش به خانه برمیگردد به اهل و عیالش میگوید لطفا انگور را بیاور تا دور هم با بچه ها انگور بخوریم. همسرش با خنده میگوید: من و فرزندانت همه انگور ها را خوردیم ،خیلی هم خوش مزه و شیرین بود ... مرد با تعجب میگوید : تمامش را خوردید ... زن لبخند دیگری میزند و میگوید بله تمامش را ... مرد ناراحت شده میگوید: یک من انگور خریدم یه حبه ی اون رو هم برای من نگذاشته اید؛ الان هم داری میخندی جالب است! خیلی ناراحت میشود و بعد از اندکی که به فکر فرو میرود... ناگهان از جا برخواسته از خانه خارج میشود... همسرش که از رفتارش شرمنده شده بود. او را صدا میزند ... ولی هیچ جوابی نمی شنود. مرد ناراحت ولی متفکر میرود سراغ کسی که املاک خوبی در آن شهر داشته ... به او میگوید: یک قطعه زمین میخواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند و آنرا نقدا"خریداری میکند؛ سپس نزد معمار شهر رفته و از او جهت ساخت و ساز دعوت به کار میکند... و میگوید: بی زحمت همراه من بیایید... او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برده و به معمار میگوید: میخواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلو چشمانم ساخت و ساز را شروع کنید ... معمار هم وقتی عجله مرد را می بیند... تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع به کار کردن و ساخت مسجد میکند ...، مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن میشود به خانه  برمیگردد. همسرش به او میگوید: کجا رفتی مرد ... چرا بی جواب چرا بی خبر؟؟؟ مرد در جواب همسرش میگوید : هیچ رفته بودم یک حبه  انگور از یک من مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم، و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است ، که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم. همسرش میگوید : چطور؟ مگر چه شده؟ اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق با شما بوده ما کم لطفی کردیم معذرت میخواهم ... مرد با ناراحتی میگوید: شما حتی با یک دانه از یک من انگور هم به یاد من نبودید و فراموشم کردید البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست... جالب اینست که این اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده هستم، چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید؟؟؟ و بعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف میکند ... طبق نقل مشهور الان چهارصد سال است که آن مسجد بنا شده و ۴۰۰سال صدقه جاریه برای آن مرد می باشد ،چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت ... ای انسان قبل از مرگ برای خود عمل خیر انجام بده و به انتظار کسی منشین که بعد از مرگت کار خیری برایت انجام دهد، محبوب ترین مردم تو را فراموش میکنند حتی اگر فرزندانت باشند... از الان به فکر فردایمان باشیم ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ هشدار خرازی درباره گسترش ناامنی سوریه به عراق ◽️ «سید کمال خرازی» رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در دیدار «محمد الحسان» نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور عراق با ابراز نگرانی از تحولات سوریه، به ویژه بمباران‌های وسیع زیرساخت‌های نظامی و غیرنظامی این کشور توسط اسرائیل و خطر تجزیه سوریه به دلیل منافع چندگانه بیگانگان، نسبت به تسری ناامنی از سوریه به عراق هشدار داد. ◽️ وی تاکید کرد که طرح کلان کاهش توان کشورهای منطقه در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی، از جمله نابودی سوریه به عنوان یک کشور حامی مقاومت، همواره در دستورکار آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده است، به طوری که اولین بار اوباما بود که گفت: اسد باید برود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اعتراض حجت الاسلام رفیعی به وضعیت حجاب در جامعه: بی حجابی قانوناً ، شرعاً و عرفاً یعنی از همه لحاظ، مخالف ارزش‌های ماست ... چرا مسئولان به این سادگی با این موضوع کنار آمده؟! 💢
‍ ✍مرحوم حاج اسماعیل دولابی : از حدیث کسا ، ادبِ صحبت کردن با فرزندان و شوهر و همسر را بیاموزید. وقتی می خواهید از منزل خارج شوید ، اهل خانه را خشنود کنید و بیرون بیایید. وقتی هم خواستید وارد خانه شوید، بیرون در استغفار کنید و صلوات بفرستید ، هر ناراحتی که دارید بیرون بگذارید و با روی خوش داخل [خانه] شوید. اهل خانه هم با روی خوش به استقبال شما بیایند. کمال زن و مرد در این‌ است.
راه حل مشکلات ✍حجت الاسلام عالی:خدا رحمت کند مرحوم آیت الله بهاءالدینی را می فرمودند برای گره های زندگیتون{اگر یک گره ای افتاد تو زندگی مادی یا معنوی تون که نمیدونید از کجا دارید می خورید آیت الله بهاء الدینی فرمودند چهار کار را انجام بدهید این چهار تا کار هر کدام گره ای را باز می کند{مثلا بی برکتی افتاده تو کارش، زندگیش تا یک جا پیش میره ولی به مشکل بر میخوره) فرمودند چهار کار رو انجام بدید ۱-صدقه بدید،۲-رد مظالم بدید که اگر احیانا به کسی ظلم کردید یا نفرین کسی پشت سرتونه‌ دامن گیرتون نشه۳-حدیث کسا بخونید و آخرش توسل به حضرت زهرا کنید چون محور حدیث کسا حضرت زهرا سلام الله علیها هستند۴-اگر امکان داشت قربانی کنید