eitaa logo
🌸 اندکی تامل 🌸
77 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
هدف ازتشکیل کانال بصیرت افزایی و روشنگری و شفافیت سازی در مسائل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و روزجامعه میباشد. ✔ #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_149 یک اتاق بزرگی بود که بچه ها داخلش بازی میکردن،بعضی رباتیک کار میکردن،علاقه مندان به شطرنج
_داداش _جانم! _فکر کردی؟ _روی چه؟ _روی فاطمه _نه _چرا؟ _کلا فراموش کردم _(معترضانه)داداش،من برا تو اینهمه وقت میزارم اونوقت تو به اونچه قرار میزاریم هم فکر نمیکنی _باشه بهش فکر میکنم ولی باور کن باید ذهن آزاد باشه،مسئله آسونی نیست _تا کی؟ _یه چند روزی که اینجام رو بهم وقت بده _باشه دیگه رسیدیم خونه ریموت در رو زدم و وارد حیاط خونه شدیم ،ماشین رو پارک کردم و اومدیم داخل خونه بشم که متوجه یه جفت کفش کوچک و بزرگ شدیم با فکری که به ذهنم رسید در رو باز کردم و وارد شدم درست حدس زده بودم سعید و حسین اومده بودن حسین با ذوق و شوق اومد و پرید تو بغلم،سعید هم اومد و سلام و احوال پرسی گرمی باهم کردیم نشستیم کنار هم از سعید جویای بازار کارش شدم و چگونگی کار بازرگان کوچولو با هم صحبت کردیم که سعید رو به حسین گفت: _حسین داداش تو برو من و داداش امین کار داریم بعد از اینکه حسین رفت شروع به صحبت کرد: _امین،تو داداش بزرگمی بعد از بابا تو بزرگ اینجایی،من یه چیزی میخوام که از تو میخوام برام انجامش بدی _جانم داداش بفرما _حقیقتش.... _چی داداش راحت باش بگو ادامه دارد.... ✍️ط،تقوی 🌐 @andaki_tamol