eitaa logo
اندکی صبر سحر نز یک است اَلْحَمْدُ لِلَّهِ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ
82 دنبال‌کننده
7هزار عکس
9.2هزار ویدیو
70 فایل
با حضور فعال در تبیین و روشنگری ، عمار ولایت باشیم اَلْحَمْدُ لِلَّهِ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😂 طرف به مادر زنش میگه: مادر جان این همه دعا و عبادت میکنی، چند درصد دعاهاتون مستجاب میشه😳 میگه: 50 درصد 😐 میگم از کجا فهمیدین میگه: از خدا خواستم ، دامادم خرپول باشه دامادم خر هست، اما پول نداره😂😂😂 🔹 مجیب الدعوات در قرآن فرمودند: وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند ، من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت میکنم پس باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند باشد که راه یابند. (ایه ۱۸۶🍃سوره بقره📖) 🔹دعا كننده، آنچنان مورد محبّت پروردگار قرار دارد كه در اين آيه، هفت مرتبه خداوند تعبير خودم را براى لطف به او بكار برده است: اگر بندگان خودم درباره خودم پرسيدند، به آنان بگو: من خودم به آنان نزديك هستم وهرگاه خودم را بخوانند، خودم دعاهاى آنان را مستجاب مى‌كنم، پس به خودم ايمان بياورند ودعوت خودم را اجابت كنند. اين ارتباط محبّت‌آميز در صورتى است كه انسان بخواهد با خداوند مناجات كند. دعا كردن، همراه وهمرنگ شدن با كلّ هستى است. طبق آيات، تمام هستى در تسبيح و قنوتند؛ و تمام موجودات به درگاه او اظهار نياز دارند؛ پس ما نيز از او درخواست كنيم تا وصله ناهمگون هستى نباشيم. قرآن درباره دعا سفارشاتى دارد، از آن جمله: 1.دعا و درخواست بايد خالصانه باشد. 2. با ترس و اميد همراه باشد. 3. با تضرّع و در پنهانى صورت بگيرد. 4. با ندا و خواندنى مخفى همراه باشد. دعا در هرجا ودر هر وقت كه باشد، مفيد است. چون خداوند مى‌فرمايد: من نزديك هستم. آنچه از اوقات مخصوصه، يا اماكن مقدّسه براى دعا مطرح شده براى فضيلت است. استجابت خداوند دائمى است، نه موسمى. با آنكه خدا همه چيز را مى‌داند، امّا دعا كردن وظيفه‌ى ماست.دعا آنگاه به اجابت مى‌رسد كه همراه با ايمان باشد.دعا، وسيله‌ى رشد و هدايت است.
المومن مرآه المومن.🔎🔍🔎📚 ما موظفیم که وظایف خود را نسبت به دیگران به خوبی بدانیم و عمل کنیم. حدیث مشهوری است از پیامبر اکرم که می فرمایند 🌺المومن مرآه المومن🌷 این تشبیه بسیار زیبا، می تواند نکات بسیاری را در برداشته باشد که به ده نکته ی آن از کتاب «تمثیلات» (به انضمام بعضی ابیات برگرفته از دیوان اشعار شاعران) اشاره می کنیم: 1- مثل آیینه باشیم، هم زیبایی دیگران را ببینیم و هم نقاط ضعف آنان را، مثل مگسی نباشیم که فقط روی زخم و جراحت می نشیند.      با بد و نيك است يك رنگي هوس آيينه را نيست اظهار خلاف هيچ كس آيينه را (بيدل دهلوي) 2- مثل آیینه باشیم، نه مثل ذرّه بین ؛ عیب مردم را بزرگ تر از آنچه هست نبینیم. 3- مثل آیینه باشیم، نه مثل شانه. آینه روبرو عیب ها را می گوید ولی شانه پشت سر رفته و در میان موها می گوید. دوست دارم که دوست عیب مرا / هم چو آیینه پیش رو گوید نه که چون شانه با هزار زبان /  پشت سر رفته مو به مو گوید 4- آیینه، مراعات مقام و شخصیّت افراد را نمی کند و گرفتار تهدید و تطمیع نمی شود. 5- آیینه زمانی می تواند کارایی داشته باشد که غبار نگرفته و صاف و صیقلی باشد. انسان نیز زمانی می تواند انتقاد سازنده داشته باشد که خودش دارای عیب نباشد. «چشم فرو بسته اي از عيب خويش / عيب كسان را شده آيينه پيش»  (مخزن الاسرار، نظامی) «آینه ی دل چون شود صافی و پاک /  نقش ها بینی برون از آب و خاک»  (مثنوی مولانا، دفتر دوم) 6- شکستن آیینه به خاطر آن که عیب ما را نشان می دهد خطاست، آزردن کسانی که انتقاد می کنند نیز نارواست. «آینه ار نقش تو بنمود راست / خود شکن، آیینه شکستن خطاست.» (مخزن الاسرار، نظامی) 7- اگر آیینه را بشکنند، قطعات آن هم عیب ما را نشان می دهد ؛ مومن را نیز اگر اذیّت کنند، باز دست از کارش برنمی دارد. 8- آیینه به خاطر صیقلی بودن عیب ما را می گوید ؛ مومن نیز بر اساس صفا و صداقت باید عیب برادر دینی خود را بگوید نه بر اساس کینه و انتقام. 9- آیینه عیب ما را در خود نگه نمی دارد، همین که از برابر آن کنار برویم، عیب ما از صفحه آن پاک می شود. مومن نیز باید روبرو عیب را تذکر دهد و چون از او جدا شدیم، عیب ما را در دل خود نگه ندارد. «صورت نبست در دل ما کینه ی کسی /  آیینه هرچه  دید فراموش می کند.» (سلیم تهرانی) «کفرست در طریقت ما کینه داشتن / آیین ماست، سینه چون آیینه داشتن»  (طالب آملی) «ز یاران کینه هرگز در دل یاران نمی ماند / به روی آب جای قطره باران نمی ماند»   (بیدل) 10- کسی عیب خود را می فهمد که بخواهد بفهمد وگرنه ممکن است انسان به آیینه نگاه سطحی بکند، ولی به فکر بررسی عیب های خود نباشد. منابع:  ا) قرائتی، محسن ؛ تمثیلات ؛ تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ چهاردهم، 1385. 2) مولوی ؛ مثنوی معنوی ؛ شرح کریم زمانی، تهران، موسسه اطلاعات، چاپ اول، 1373. 3) نظامی ؛ کلیات خمسه ؛ تهران، امیرکبیر، چاپ نهم، 1384.
انگیزه ها از عبادت و عمل به دستورات الهی از نگاه امام علی(ع) امام علی(ع) عبادت‌های مردم را با توجه به اهداف و انگیزه‌های موجود در آنها، به سه نوع تقسیم می‌کند: «إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْأَحْرَار». حسب حدیث فوق در کلام امام علی(ع) گروهی از مردم، خدا را به خاطر دست‌یابی به نعمت‌های بهشتی می‌پرستند. حضرت علی(ع) این نوع عبادت را عبادت تاجران نام‌ می‌گذارد؛ زیرا این افراد مانند تاجران و بازرگانان به امید دریافت سود و رسیدن به منفعت، با دیگران داد و ستد می‌کنند. گروهی دیگر به خاطر ترس از عذاب جهنم و برای رهایی از سختی‌های آخرت، به عبادت خدا روی می‌آورند. این نوع عبادت، عبادت بردگان است؛ زیرا بردگان از روی ترس و به خاطر تنبیه نشدن،‌ دستورات صاحب خود را اطاعت کرده و از او پیروی می‌کنند. اما گروهی از بندگان، خدا را برای شکرگذاری از او عبادت می‌کنند (یعنی او را شایسته عبادت دیده و عبادت را صرفاً به خاطر خود خدا انجام می‌دهند). این نوع عبادت، عبادت آزادمردان و آزادگان است. این افراد خدا را با معرفت و اخلاص عبادت می‌کنند، و این نوع،‌ برترین و بهترین نوع عبادت است. پر واضح است که در جامعه کنونی ، نیز از مهمترین و اساسی ترین ابزارهایی که ، باید از آنها بهره لازم را جهت ترک گناهان ، انجام واجبات و ترویج قانون گرایی ، بهره ببریم عبارتند از : عشق به خدا ترس از خدا شناخت عظمت خداوند شناخت ارزش انسان 💐💐💐💐💐💐
عید غدیر بر همگان مبارک باد🌷🌷🌷🌷 چهارده سخن گهر بار از امام عدالت امام علی(ع) 🌷 ( 1) خودبزرگ بينى ، دام بزرگ ابليس است . (امام علی علیه السلام) اَلكِبرُ مِصيَدةُ إبليسِ العُظمى ؛ غرر الحكم و درر الكلم، حديث1132 ( 🌷)2 عدالت ، نظام فرمانروايى است . (امام علی علیه السلام) العَدلُ نِظامُ الإمرَةِ . غرر الحكم: 774 3(💐) از مـجـادله و ستیزه کردن بپرهیزید ؛ زیرا این دو کار دل ها را نسبت به برادران بیمار مى کنند و نفاق مى رویانند . (امام علی علیه السلام) إیّاکُم والمِراءَ والخُصومَةَ ؛ فإنّهُما یُمرِضانِ القُلوبَ علَى الإخوانِ ، ویَنبُتُ علَیهما النِّفاقُ . الکافی: 2 / 300 4(🌹) رأی آن کس برتر است که خود را از رأی مشاور بی نیاز نداند. (امام علی علیه السلام) افضل الناس رأیا من لا یستغنی عن رأی مشیر؛ غررالحکم، ح3152. 5(🌹) بهتان زدن به آدم بيگناه بزرگتر از آسمان است . (امام علی علیه السلام) البُهتانُ على البَريءِ أعظَمُ مِن السَّماءِ . بحار الأنوار: 78 / 31 / 99 6(🌹) بهترین این امت، میانه روها هستند. (امام علی علیه السلام) خَیرُ هذِهِ الاُُمَّةِ النَّمَطُ الاَوسَطُ؛ بحارالأنوار، ج 4، ص 41، ح 18 7(🌺) خداوند رحمت كند پدرى را كه فرزندش را بر نيكى كردن بر خود كمك كند . (حضرت محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) رَحِمَ اللّه ُ والِدا أعانَ وَلَدَهُ عَلى بِرِّهِ ؛ ميزان الحكمه ، ح 22744 8(🌻) هر کس تکبر ورزد، تحقير گردد. (امام علی علیه السلام) و مَن تَكَبَّرَ حُقِّرَ. نهج السعادة، ج 1، ص 54 ( 🥀)9 كسي كه عيب خود را ببيند، از پرداختن به عيب ديگران باز ايستد. (امام علی علیه السلام) مَن أَبصَرَ عَيبَ نَفسِهِ شَغَلَ عَن عَيبِ غَيرِهِ. تحف العقول، ص 88 10(🌸) هـر چه مـى دانى به زبان مياور كه ايـن نشان نادانى است . (امام علی علیه السلام) لا تَتَكلّمْ بكُلِّ ما تَعلَمُ فكَفى بذلكَ جَهلاً ؛ غرر الحكم : 10187 منتخب ميزان الحكمه : 118 11(🌼) با برنامه ريزى صحيح ، فقر پديد نمى آيد . (امام علی علیه السلام) لا فَقرَ مَعَ حُسنِ تَدبيرٍ؛ غرر الحكم: 10920 . 12(🌻) انسان، بنده احسان است . (امام علی علیه السلام) اَلإنسانُ عَبدُ الإحسانِ ؛ غرر الحكم و درر الكلم، حديث263 13(💐) زياده روى در سرزنش كردن ، آتش لجاجت را شعله ور مى سازد . (امام علی علیه السلام) اَلاِْفْراطُ فِى الْمَلامَةِ يَشُبُّ نيرانَ اللَّجاجِ ؛ تحف العقول ، ص 84 . 14(🌷) زيبا سخن بگوييد، تا پاسخ زيبا بشنويد. (امام علی علیه السلام) أجملوا في الخطاب تسمعوا جميل الجواب. غررالحکم، ح 2568 عید غدیر بر همگان مبارک باد🌷🌷🌷🌷
حُرِّه دختر حلیمه سعدیه، خواهر رضاعى نبى ‌اکرم (ص) روزى به کاخ حکومتى حجّاج بن یوسف ثقفى وارد شد.حجاج از طرز برخورد او که خیلى وزین و بى‌اعتنا بود فهمید که یک زن معمولى نیست. بعد از اینکه او را شناخت از او سؤال کرد: تو حُرّه دختر حلیمه سعدیه اى؟ گفت: بلى حجاج گفت:مدتى در انتظار دیدار تو بودم زیرا به من خبر رسیده که تو على را برتر از صحابه ٔ‌پیامبر(ص) میدانى و او را بر ابوبکر ، عمر ، عثمان ، ترجیح مى دهى؟ حرّه گفت: نه تنها از صحابه، بلکه از تمام افرادى که از صحابه بهترند ، بالاتر و بهتر میدانم ! حجاج گفت:مقصود خویش را روشنتر بیان کن. کیست که بالاتر از اصحاب پیغمبر باشد؟ حرّه گفت: بهتر از اصحاب پیغمبر بسیارند از جمله آدم ، نوح ، لوط ، ابراهیم ، موسى ، سلیمان و ... حجّاج ناراحت شده و گفت: واى برتو ، چقدر ادّعاى بزرگى کردى که على (ع) را از بعضى انبیاء بالاتر و برتر شمردى اگر در این باره دلیل و برهانِ قوى اقامه نکنى تو را خواهم کشت. حرّه با کمال شهامت، به قرآن شریف تمسک کرد و براى هر یک از ادّعاهاى خود دلیل قاطع از کلام خدا ، اقامه کرد و چنین گفت: اى حجّاج قرآن درباره حضرت آدم میفرماید: (وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى،آدم عصیان کرد) ولى درباره حضرت على(ع) و خانواده‌اش میفرماید : (وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً) سعى وکار شما موردتقدیر و ستایش است. بعلاوه، خداوند متعال حضرت آدم را در بهشت آزاد گذاشت و فقط او را از گندم ممنوع کرد و فرمود: (وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَه) نزدیک این درخت نروید ولى او با همسرش، به نزدیک آن درخت رفتند و از آن خوردند. امّا على(ع) در عین حالیکه تمام نعمتها بر او حلال بود اما از نان گندم هم نخورد. حجاج با صداى بلند گفت: اَحْسَنْتِ... اَحْسَنْتِ بعد از او تقاضا کرد که برترى على (ع) را بر نوح و لوط بیان کند. حرّه گفت: خداوند به عنوان مثال براى کافران زنهاى لوط و نوح پیامبر را نامبرده که به آن دو بزرگوار، خیانت کردند گر چه همسر دو پیغمبرند، امّا این باعث رفع عذاب آنها نخواهد شد. روز قیامت به هر دو خطاب میشود: داخل شوید، به همراهى آنانکه داخل آتش‌اند امّا حضرت على(ع) را همسرى است که خشنودى او خشنودى خداست و خشم او خشم خداست. حجاج گفت:اَحْسنتِ یا حرّه! قبول کردم امّا دلیل برترى على را بر ابراهیم بیان کن حُرّه گفت: خداوند درباره حضرت ابراهیم (ع) در قرآن می‌فرماید: (وَ اِذْقالَ اِبْراهیمُ رَبِّ اَرِنى کَیْفَ تُحْىِ الْمُوْتى قالَ اَوَلَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبى) خدایا به من بنمایان که چگونه مردگان را زنده مى کنى خطاب رسید:مگر تو ایمان نیاورده اى؟ عرض کرد، بلى ایمان آورده ام ولى می‌خواهم که مطمئن شوم خدا هم به او نمایاند. امّا على(ع) جمله‌اى را فرمود که دوست و دشمن آنرا نقل کرده‌اند حضرت در جواب صعصعة بن صوحان که وقتى پرسید: یا امیرالمؤمنین تو بالاترى یا حضرت ابراهیم؟ فرمود: ابراهیم(ع) براى اطمینان قلبى خودش به خداوند عرضه داشت: (رَبِّ أرِنى کَیْفَ تُحْىِ الْمُوتى) امّا من آنچنان اطمینان دارم که اگر پرده‌هاى غیبى از مقابل من برداشته شود بر یقین من افزوده نخواهد شد. حجاج گفت: آفرین بر تو اى حرّه، استدلال بسیار خوبى کردى، حالا بگو برترى على بر موسى(ع) چیست؟ حرّه گفت: حضرت موسى(ع) وقتیکه در دفاع ازمظلوم یکى از یاران فرعون را کشت و به‌ او خبردادند که طرفداران فرعون میخواهند تو را به قتل برسانند. (فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ) او در حالیکه میترسید،از مصرخارج شد و به سوى مدین رفت. امّا حضرت على(ع) در لیلة المبیت به‌جاى پیامبر(ص) خوابید و جان خود را بدون واهمه فداى پیامبر کرد، این درحالى بود که خطر قتل او حتمى بود این عمل آن حضرت مورد تقدیر خداوندى قرار گرفت که میفرمایند: (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّه)ِ بعضى از مردم جان خود را براى رضاى خدا مى‌فروشند. حجاج گفت: احسنتِ، حالا دلیل خویش را بر فضلیت على نسبت به حضرت سلیمان (ع) بیان نما حرّه گفت: حضرت سلیمان به خداوند عرضه داشت: (رَبِّ اغْفِرْلى و هَبْ لى مُلْکاً لایَنْبَغىِ لاَِحَدٍ مِنْ بَعْدى) پروردگارا! مرا ببخش و ملک و سلطنتى به من کرامت فرما که سزاوار احدى بعد از من نباشد. امّا على(ع) درباره دنیا و بیزارى از ریاست آن فرمود: (هَیْهاتَ ! غُرّى غَیْرى لاحاجَةَ لى فیک قَدْ طَلَّقْتُک ثَلاثاً لارَجْعَةَ) اى دنیا ! از من دور شو و غیر مرا فریب ده من نیازى به تو ندارم من تو را سه طلاقه نموده‌ام و رجوعى در آن نیست. بحار الانوار.ج۴۶. ص ۱۳۴و۱۳۵و۱۳۶ الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایته امیرالمؤمنین علی علیه السلام و الائمه المعصومین علیهم السلام 🤲 عید شما مبارک