eitaa logo
اندکی صبر سحر نز یک است
85 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
8.5هزار ویدیو
67 فایل
با حضور فعال در تبیین و روشنگری ، عمار ولایت باشیم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 بت شکن تاریخ 🔻 ابراهیم خلیل الله از پیامبران اولوالعزم و بندگان مخلص خداست. او که به مقام شامخ امامت رسید، جد اعلای پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) می‌باشد. داستان حضرت و قومش و نمرود، مکرر در قرآن نقل شده است؛ از جمله در آیات ۵۱ تا ۷۳ سوره انبیاء. حضرت ابراهیم (علیه السلام) خودساخته و محبوب پروردگار بود. خدای تعالی او را رشد داد، در حالی که پدر نداشت. عمویش آذر که بت پرست بود، کفالت او را بر عهده داشت. زمانی که رشدش کامل شد و از جانب خدا مأمور تبلیغ یکتاپرستی و دعوت به توحید گردید، شروع به نصیحت پدر (عمویش آذر) و قومش کرد. ابتدا از بت‌هایی که در کنار آنها معتکف می‌شدند پرسید؟ گفتند: پدرانمان را دیده‌ایم که آنها را عبادت می‌کردند. ابراهیم گفت: قطعاً شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری هستید. گفتند: آیا مطلب حقی بر ما آورده‌ای یا شوخی می‌کنی؟ ابراهیم با صراحت گفت: پروردگار شما همان خدای آسمان‌ها و زمین است که آنها را آفرید و من از گواهان این عقیده‌ام. من در غیاب شما نقشه‌ای برای نابودی بت‌هایتان می‌کشم. روز موعود فرا رسید و همه از شهر بیرون رفتند و حضرت ابراهیم در شهر ماند. او پس از خالی شدن شهر از سکنه، به بت خانه رفت و همه بت‌ها به غیر از بت بزرگ را قطعه قطعه کرده و تبر را بر دوش بت بزرگ قرارداد و رفت. وقتی مردم به شهر بازگشتند و این صحنه را دیدند، با تعجب پرسیدند: چه کسی با خدایان ما چنین کرده است، قطعاً او از ستمگران است. عده‌ای گفتند: جوانی به نام ابراهیم از بت‌ها به بدی یاد می‌کرد. او را در بین مردم حاضر کنید؛ شاید آنان هم گواهی بدهند. ابراهیم را حاضر کرده و از او پرسیدند: آیا تو این کار را با خدایان ما کرده‌ای؟ حضرت پاسخ داد: شاید این کار را بت بزرگ کرده باشد. از خودشان بپرسید، اگر می‌توانند حرف بزنند. سخنان ابراهیم وجدان خفته بت پرستان را بیدار و فطرت توحیدی آنها را آشکار ساخت و با شرمساری گفتند: ابراهیم ! تو می‌دانی که آنها نمی‌توانند حرف بزنند. ابراهیم که به مقصودش رسیده بود، فریاد زد: آیا شما معبودهایی را عبادت و بندگی می‌کنید و می‌پرستید که برای شما سود و زیانی ندارند!؟ اف بر شما و بر معبودهایی غیر از خدا که می‌پرستید. چرا عقلتان را به کار نیانداخته و اندیشه نمی‌کنید!؟ آنان در مقابل این استدلال محکم و کوبنده حضرت پاسخی نداشتند. اما پس از شور و مشورت تصمیم گرفتند برای یاری خدایان خویش او را در آتش بسوزانند؛ اما خدای تعالی آتش را برای حضرت سرد و سلامت قرار داد.