هر آدمی مثل یک خانه است
گاهی ما به رابطهی قدیمی و آسیبرسانمان برمیگردیم چون به دنبال چیزی میگردیم که در آن شخص ندیده بودیم.
انگار برمیگردیم که بگردیم شاید اینبار پیدایش کنیم.
شاید که اینبار پیدا کنیم مهری که ندارد را حمایتی که ندارد را یا عشقی که ندارد را
اما در بیشتر مواقع برگشت به رابطههای قدیمی، همان نتیجه ی قبل را هم به همراه دارد و لازم نیست ما مدام برگردیم تا مطمئن شویم که اینبار نتیجهبخش یا بینتیجه است!
واقعا آدمها و رابطهها شبیه به اتاقی تاریک نیستند که سالها طول بکشد که ما متوجه حضور اشیا شویم.
آدمها شبیه به یک خانه هستند که از همان ابتدا مهمترین بخشهای خانه را به ما نشان میدهند.
در خانهای که پنجره و در وجود ندارد، مرز و امنیت هم وجود ندارد.
در خانه ای که سقف وجود ندارد، حمایت وجود ندارد.
در خانهای که پایههایش سست و در حال افتادن است، احساسِ تکیهگاه داشتن وجود ندارد.
خانهها میتوانند، کاغذ دیواری و یا رنگ خوب نداشته باشند، میتوانند تخت خواب نرم راحت نداشته باشند
میتوانند لوله کشی خیلی تمیزی نداشته باشند اما قطعا باید مهمترین بخشهای خانه را داشته باشند.
پایههای قوی که بتوان بر روی آن برنامه ریزی کرد.
پنجره و در که بتوان مرزها را رعایت کرد و حریم را حفظ کرد و سقفی که بتوان در زیرش آرامش را تجربه کرد.
برای فهمیدن و دیدنِ بخشهای اصلیِ خانه احتیاج به صرف زمانِ طولانی نداریم.
برگشت به خانهای که مهمترین بخش های یک خانه را ندارد، تلاشی بیهوده است.
هر آدمی، خانهای ست.
#پونه_مقیمی
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬😊💙✌️