eitaa logo
قرارگاه فرهنگی نماز جمعه شهر اندیشه
2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
59 فایل
@andishehadineh با سلام و احترام پیشنهادات و انتقادات خود رو با ما به اشتراک بگذارید. @vahedi213
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولادت در خانه کعبه شخصیت (ع) از لحظه‌ی ولادت تا هنگام شهادت، در همه‌ی این ادوار، یک شخصیت استثنائی است. ولادت او در جوف است - که نه قبل از آن حضرت و نه بعد از آن حضرت تا امروز چنین چیزی اتفاق نیفتاده است - شهادت آن بزرگوار هم در مسجد و محراب عبادت است. بین این دو نقطه هم، همه‌ی زندگی امیرالمؤمنین است و لله است و معرفت است و است و حرکت در راه رضای الهی است. ۱۳۸۹/۰۴/۰۵ 🆔 @andishehadineh 🌐قرارگاه فرهنگی نماز جمعه شهر اندیشه
روز بیستم ماه محرم مصادف است با روزی که پس از گذشت چندروز از شهادت امام حسین(ع) و یاران آن حضرت، بدن خدمتکار امام حسین(ع) به نام «جون» توسط گروهی که برای دفن پیکر شهدا در صحرای کربلا حاضر شده بودند دفن شد. ▪️ کسى بود که (ع) او را به ۱۵۰ دینار خرید و به ابوذر بخشید. هنگامى که را به ربذه تبعید کردند این غلام براى کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت (ع) بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبى (ع) و سپس به خدمت امام حسین (ع) رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد. ▪️هنگامى که جنگ در روز شدت گرفت او خدمت (ع) آمد و براى میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست. حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتى همراه ما بود! اکنون خویشتن را به خاطرما مبتلا مساز. ▪️ خود را بر قدم‌هاى مبارک امام حسین (ع) انداخت و بوسید و گفت: اى پسررسول خدا، هنگامى که شما در راحتى و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، و حال که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنیم؟ ▪️ با خود فکر کرد: من کجا و این خاندان کجا؟! لذا عرضه داشت: آقاى من، بوى من بد است و شرافت خانوادگى هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا ، لطف فرموده مرا بهشتى نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگى به‌دست آورم و رو سفید شوم. نه آقاى من، از شما جدا نمى‌شود تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون مى‌گفت و گریه مى‌کرد به حدى که امام حسین (ع) گریستند و اجازه دادند. او جنگ نمایانى کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم‌هاى فراوانى به او وارد کردند. هنگامى که روى زمین افتاد، (ع) سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود: «اللهم بیض وجهه و طیب ریحه و احشره مع محمد و آل محمد (ع)»: بارالها رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت (ع) محشورش نما. ▫️از برکت دعاى روى غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوى عطر از وى به مشام رسید. چنانکه وقتى بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود. ▪️بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعى از بنى اسد بدن شریف جون غلام ابوذر غفارى را پیدا کردند در حالى که صورتش نورانى و بدنش معطر بود و سپس او را دفن کردند. 🏴 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail