✅ پاسخ محمد محمدرضایی به زیباکلام درباره اسلامی کردن علوم انسانی
🔴 تحول علوم انسانی براساس چهار اصل عقلانی، روز آمدی، کارآمدی، بومی بودن، و اسلامی سازی صورت میگیرد. اگر این اصول به درستی مورد توجه قرار میگیرند، فکر نمیکنم کسی با آنها مخالفت داشته باشد. براساس اصل روزآمدی در تحول علوم انسانی باید به جدیدترین نظریات در حوزه خاص علمی اشاره نمود و آنها را مورد توجه و امعان نظر قرار داد. و براساس اصل بومی بودن و کارآمدی، باید به گونهای در مورد علوم انسانی رایج برنامهریزی صورت گیرد که فارغ التحصیلان حوزه علوم انسانی، در جامعه کارآمد و مناسب برآوردن نیازهای جامعه باشند.
🔴 دانشمندان عالم سیاست براساس چه مبانی ارزش شناختی، هستی شناختی و فلسفی، نظریه پردازی کردهاند؟
🔴 تئوری پردازان و مدافعان حق وتو در سازمان ملل بر اساس چه اصول ارزشی شناختی و اخلاقی تایید کردهاند که حق وتو، مشروع و قانونی است؟ آیا معیار برتری قدرت، ثروت و تکنولوژی، معیار حقانیت است؟ آیا حقوق اخلاقی انسانها براساس این معیارها توجیه مناسبی دارند؟
🔴 استاد و همکار عزیز جناب دکتر زیباکلام! اسلامی کردن علوم انسانی، یک حرکت ضد علمی، سیاسی و شستشوی مغزی جوانان و سراب نیست.
🔴 جناب آقای دکتر زیبا کلام، شما فرمودهاید که علم بماهوعلم نمیتواند اسلامی باشد. در پاسخ میگویم اگر جنابعالی به مبحث رابطه عقل و دین و علم و دین در حوزه دین پژوهی اسلامی، توجه مینمودید، مشاهد میکردید که تفکر اسلامی ناب و شیعی/ عقل را رسول و پیامبر باطنی دانسته و آن را زیر مجموعه منابع دین میداند. به گونهای که اگر علم و عقل قطعی در مورد مسالهای حاصل شود (و حتی) در صورت ناسازگاری ظاهری با ظاهر آیات و روایات، میتوان آنها را تاویل نمود.
🔴 اسلامی کردن علوم انسانی به معنای، ارتقاء و عمق و وسعت بخشیدن به افق دید عالمان در حوزه منابع شناخت و در نگاه به هستی و انسان است، یعنی مولد و ناقد بودن نه تقلید صرف و کورکورانه از نظریات نادرست غربی. در یک کلمه به تعبیر حضرت امام خمینی (قدس سره) ما میخواهیم (در حوزه علوم انسانی) شما آقا باشید نه نوکر ....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/eslami-kardan-olom-ensani
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ تحلیلی فهرست پانصد مسلمان تأثیرگذار جهان در سال ۲۰۲۵ میلادی
🎙 حجتالاسلام و المسلمین سیدعلی بطحائی
🔴 مهمترین رویداد فرهنگی سال درخشش کتابی درباره حضرت فاطمه زهرا (س) «Our Lady Fatima al-Zahra» از «یحیی رودوس» فارغ التحصیل دارالمصطفی یمن وابسته به عمربن الحفیظ و استاد دانشگاه کمبریج است که در جشنواره ادبیات برادفورد لندن حائز رتبه ممتاز شد. کتابی خوش خوان حتی برای کودکان برای آشنایی با سیره «ملکه اسلام» در غرب که هیچ پژواکی از آن در رسانه های شیعه و ایرانی مشاهده نشد.
🔴 سر لیست پنج نفر نخست برتر امسال را چهرههای سیاسی و رهبران کشورهای اسلامی پر کردهاند. برای نخستین بار «ملک عبدالله» پادشاه اردن نفر اول، امیر قطر نفر دوم و «ملک سلمان» نفر پنجم این رنکینگ را اشغال کردهاند. رهبر فرزانه انقلاب نیز به عنوان چهرهای سیاسی – مذهبی در طلیعه این لیست جای دارد (نفر چهارم). مهمترین تفاوت ایشان با سایر سیاسیون در این لیست به غلبه صبغه مذهبی معظمله اشاره دارد که قابل مقایسه با سایر صدرنشینان این رنکینگ نیست.
🔴 در فهرست امسال تاثیرگذاران شیعه ارتقا وضعیت یافتهاند. آیتالله العظمی سیستانی نفر نهم، عبدالملک الحوثی نفر بیست و هفتم، دکتر سید حسین نصر نفر سی و چهارم، کریم شاه الحسینی نفر سی و ششم، مقتدی صدر نفر چهلم اعلام شدند. حضرات آیات جوادی آملی و محمد اسحاق فیاض بسان سالهای گذشته در این لیست جای خود را تثبیت کرده اند. امسال حضرات آیات عظام شیخ جعفر سبحانی، ناصر مکارم شیرازی و بشیر نجفی برای نخستین مرتبه وارد این لیست شدند. استاد علی اکبر رشاد و استاد سید مصطفی محقق داماد نیز برای سومین بار در این لیست جای گرفتند.
🔴 امسال بانو رانیا العبدالله، همسر ملک عبدالله دوم پادشاه اردن، بانوی برتر جهان اسلام شد. این زن ۵۴ ساله کویتی الاصل امسال به دلیل حمایت های بین المللی رسانه ای از غیرنظامیان حمله هفتم اکتبر و در چارچوب سیاست های سازمان فتح به عنوان بانوی سال انتخاب شد. مهمترین برگ کارنامه درخشان وی همکاری با کمدین مصری «باسم یوسف» جهت پخش مدیا در تیک توک جهت تغییر نگاه جهانیان به مسائل غزه و فلسطین عنوان شده است. برگ مهمی از دفتر خدماتی او، کارزار فرهنگی اش با جنگ رسانه ای اسرائیل مبنی بر موجه سازی اشغال غزه و تداوم تجاوز اعلام شده است. به عنوان نمونه پروپاگاندای دروغین رسانه های اسرائیل و ادعای کشتار ۴۰ کودک توسط حماس توسط او خنثی و مصاحبه های پربازدید او با CNN، BBC، الجزیره و نیویورک تایمز بصورت ماهرانه ای، مرجع ضمیر کودک کشی به خود ارتش اسرائیل بازگرداند.
🔴 نام ابومحمد الجولانی (احمدالشرع)، ابومحمد مقدسی (عاصم بن طاهر البرقاوی) رهبر معنوی القاعده و دیریه احمد به عنوان افراطیون جهان اسلام در کشورهای سوریه، اردن و سومالی در انتهای این رنکینگ ثبت شده است.
🔴 از پدیده های لیست امسال «شیخ محمد ابوالهدی الیعقوبی» امام جماعت بانفوذ مهمترین مسجد شام یعنی الْجَامِع الْأُمَوِی است. وی از سلسله ادارسه حسنی مغرب است. الیعقوبی از مخالفین سنتی با گرایش صوفیانه بشار اسد و داعش بود که نهایتا این مخالفت باعث تبعید وی به مراکش -یعنی سرزمین آبا و اجدادی اش- شد....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/tahlil-fehrest/
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ تاملاتی درباره آداب و ادبیات مدرن ⬅️ شعر و شهر
🎙 دکتر رضا داوری اردکانی
🔴 شعر و شهر جز شباهت لفظی شان در زبان ما چه نسبت دیگری با هم دارند و می توانند داشته باشند؟ ظاهرا شعر و شهر همزمانند و با هم به وجود آمده اند. زمان پیش از شعر و شهر هم زمان قبل از تاریخ است. به عبارت دیگر، می توان گفت ایستادگی آدمی در زمین و سکنی گزیدن در آن شاعرانه آغاز می¬شود. شعر با ایستادگی و شهر با سکنی گزیدن مردمان به وجود می آید. روستا به معنی قدیمیش جایی برای رفع نیازهای لذاته و زندگی در روستا به سر بردن در هماهنگی با طبیعت و تسلیم در برابر پیشامدهای طبیعی است.
🔴 اما شهر به وجود آمده است که جایی برای ساختن و همکاری و همراهی و همزبانی و تدبیر و عیش و برخورداری و تمتّع باشد. شهر را شاعران بنیاد کرده و ساخته اند و گرچه فهم این قضیه آسان نیست، دشوارترش کنم و بگویم شاعران آن را در زبان و شاعرانه ساخته اند. ما کمتر فکر کرده ایم که چرا شاعران همه شهری اند و غالبا به شهرهای بزرگ تعلق دارند و وقتی حرفی از روستا و روستایی می زنند از سادگی روستا و ساده لوحی روستاییان می گویند. البته مقصود این نیست که شاعر پرورده شهر است بلکه شعر و شهر حتی اگر شهر را به معنی سیاست بگیریم با هم پدید می¬آیند روستای قدیم جای طاعت و تسلیم و بی گناهی بود و شهر از این حیث که فضای دعوی و سرکشی و اختیار و قدرت و ساختن و بهره مندی است در برابر آن قرار دارد.
🔴 سعدی در گلستان قصه ملاقات با جوانی را حکایت می کند که مقدمه نحو زمخشری در دست داشته و ضرب زید عمرواً می خوانده و با طنز خاص خود به وی گفته است خوارزمشاه و ختا صلح کرده اند، زید و عمرو را هنوز خصومت است؟! جوان که از این گفته نشاطی پیدا می کند از مولد گوینده می پرسد و پاسخ می شنود: خاک شیراز. جوان می پرسد از سخنان سعدی چه داری؟ به پاسخ سعدی کاری نداریم. نکته اینست که جوان ابجد خوانی در خوارزم شیراز را با سعدی می شناسد.
🔴 وقتی هم که جوان خبردار می شود همصحبتش سعدی بوده است، نزد او می رود و تاسف می خورد که چندین روز چرا نگفتی تا شکر قدوم بزرگان را به خدمت میان بستمی؟ چه شود در این بقعه چند روزی برآسایی؟ اما سعدی نمی تواند بماند و عذر عجیبی می آورد: «بزرگی دیدم اندر کوهساری/ قناعت کرده از دنیا به غاری/ چرا گفتم به شهر اندر نیایی/ که باری بندی از دل برگشایی/ بگفت آنجا پریرویان نغزند/ چو گل بسیار شد پیلان بلغزند»
🔴 بقیه حکایت را که می خوانیم درمی یابیم سعدی از عذر ناموجهی که آورده است چندان راضی نیست و مگر نه اینکه قرار بوده است. او به شهر شیراز که به قول حافظ معدن لب لعل و کان حسن است باز گردد و نه به کوهسار و غار. در این عذر و اعتذار شاید می خواسته است وصفی از شهر و امکانهای آن را ذکر کند. سعدی می دانسته است که شاعر به شهر و شهر به شاعر تعلق دارد، ما نیز باید بدانیم که این تعلق یکسویه نیست، زیرا هم شاعر به شعر تعلق دارد و هم شهر به شاعر.
🔴 یک روز که (در حاشیه یکی از اجلاس¬های رؤسای آکادمی¬های علوم آسیا) یکی از اعضاء آکادمی علوم ازبکستان پرسید حافظ سمرقند و بخارا را از کجا آورده که به خال هندوی ترک شیرازی بخشیده است؟ پاسخ دادم: همه شهرها در سراسر عالم از آن شاعران است ولی آنها شهرها را با مکر و قهر و غلبه تسخیر نکرده اند. چند بیتی هم از سعدی و حافظ خواندم: «جهان به تیغ بلاغت گرفته ای سعدی/ سپاس دار که جز فیض آسمانی نیست» و «عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ/ بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است» و سپس پرسیدم مگر پاریس، پاریس بودلر و پترزبورگ شهر پوشکین و گوگل و داستایوسکی و تولستوی نیست؟
🔴 دیگر مقام این نبود که برایش توضیح دهم که شاعران قدیم فاتحان شهر و حافظان و پشتیبانان آن بودند. توضیح هم مخصوصاً از آن جهت مشکل می شد که از شاعران دوران جدید نام برده بودم و این شاعران جدید نقادان شهر مدرنند. شهر مدرن، شهر سیاست و تکنولوژی جدید و در تناسب با آنهاست. در این تناسب زیبایی ها و زشتی های شهر و درد و ملال آن نیز آشکار می شود حتی گاهی ممکن است بعضی از دشواریها و پیچیدگی های شهر که از نظر سیاستمداران و مهندسان پوشیده می ماند در نظر شاعران آشکار شود ....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/adab-va-adabiyat-modern/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ دگرگونی در علم امکان پذیر است.
🖇 پاسخ آیت الله سبحانی به دکتر داوری
✏️ محمد محمدرضایی
🔻 خلاصه دیدگاه های آقای دکتر داوری
🔴 «از دعوتی که فرموده بودید تشکر می کنم، متأسفانه من توفیق شرکت در نشست علمی علم دینی و علوم انسانی اسلامی را ندارم کسی را هم نمی توانم به عنوان نماینده معرفی کنم. این بحث چنان که توجه دارید ۳۰ سال است که به نتیجه نرسیده است و به نظر نمی رسد که در آینده نیز به نتیجه برسد».
🔴 سپس یادآور می شوند: «وقتی مطلب سیاسی با مسأله علمی خلط شود هر چه بکوشند به نتیجه نمی رسند. علم ماهیتی متفاوت با دین دارد به این جهت آن را به صفت دینی نمی توان متصف کرد و به عبارت دیگر وصف دینی نمی تواند صفت ذاتی علم باشد».
🔹 آنگاه می افزایند: «هیچ علمی را با ملاک بیرون از آن نمی توان سنجید، چنانچه حکم در باب فقه و حدیث با ملاک و میزان متدلوژی علم جدید اعتبار و وجهی ندارد.
🔴 البته دین و دینداران می توانند نسبت به مسائل همه علوم و بخصوص علوم معروف به علوم انسانی و اجتماعی نظر انتقادی داشته باشند و سپس از مطالعه و آشنایی کافی که البته به آسانی حاصل نمی شود در مباحث آن علوم چون و چرا کنند. امّا این چون و چرا در نقد علم است نه این که علم تازه باشد».
🔴 سپس درباره فعالیت های غربیان درباره علوم انسانی چنین می نویسند: «در ۳۰۰ سال اخیر در غرب علوم اقتصاد و تاریخ و حقوق و جامعه شناسی و مردم شناسی و… به وجود آمده و تحقیقات عظیمی در مسائل آن علوم صورت گرفته است که بی اطلاع وسیع و دقیق از آنها و بدون نقد و تحقیق نمی توان درباره آنها حکم کرد و مثلاً تصمیم گرفت که علم دیگری جانشین آنها شود».
🔻دیدگاه های آیت الله سبحانی
🔴 استاد محترم حضرت آیت الله سبحانی با تکریم و احترام خاصی که نسبت به جناب آقای دکتر رضا داوری اردکانی اظهار داشتند، نقطه نظرات خود را چنین اعلام نمودند: مسلماً از تقابل دو اندیشه بسان تقابل سیم مثبت و منفی، روشنایی حاصل می شود. در ابتدا به صورت روشن پاسخ های کوتاهی به سخنان ایشان ارائه نمودند:
🔴۱. این که می فرمایند: سی سال است که به نتیجه نرسیده است و به نظر نمی رسد که در آینده نیز به نتیجه برسد، در این جا می توان چنین سؤال کرد: چرا در این سی سال به نتیجه نرسیده است، آیا نارسایی در قابل یعنی علوم انسانی در قالب اسلامی شدن است؟ یا ایراد در متولیان امور است که به دلایلی علاقه به این موضوع ندارند و می خواهند همان روش سابق ادامه یابد؟ طبعاً دومی است، چون در این مدت کار اساسی صورت نگرفته است تا بگوییم اشکال در ماده بحث است. امّا این که اگر به صورت جدّی به موضوع اسلامی شدن علوم انسانی پرداخته شود، نیز به نتیجه نمی رسد این نوعی غیب گویی است که از شأن ما نیست، مگر رنگ حدس به خود بگیرد.
🔴۲. این که می فرمایند: «وقتی مسأله سیاسی با علمی خلط شود، هر چه بکوشند به نتیجه نمی رسد»، در این مورد می توان چنین گفت: این داوری نیز از نظر موضوع، منتفی است، مطلب سیاسی نیست بلکه مکتبی و علمی است. مدافعان اسلامی شدن علوم انسانی می خواهند به این آیه شریفه: (وَقَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَالإِیمَانَ)تجسم بخشند و این ایده سیاسی نبوده بلکه نوعی عمل به وظیفه است.
🔴 موضوع علوم انسانی خود انسان است و انسان از دو منظر محکوم به یک رشته قوانین و احکام است. از آنجا که توصیف انسان از دو منظر کاملاً متفاوت است، طبعاً اندیشه های الهی درباره او با دگراندیشان نیز متفاوت خواهد بود. انسان از نظر الهی وابسته به عالم بالا است و موجود گسسته از عالم دیگر نیست و از نظر غایت و غرض نیز برای هدفی آفریده شده است.
ولی موضوع در تفکر مادی به گونه ای دیگر است. او انسان را بریده از عالم بالا می داند و عملاً او را مخلوق قوانین طبیعی لحاظ می کند(هر چند ممکن است برخی اعتقاداً به گونه ای دیگر باشند) و هیچ نوع غرضی و غایتی برای آفرینش قائل نیستند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/degargoni-dar-elm/
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
🔵 خیابانهای تهران در تصرف نام روحانیان و نظامیان
✍️ علی زمانیان
♦️خیابانهای اصلی شهر، بزرگراهها و اتوبانها را با کدام معیار انتخاب میکنند؟ و اساسا بهتر است نامگذاری خیابانها بر چه اساس و ایدههایی باشد؟ این پرسش، تنها یکی از پرسشهایی است که در باب تنظیم شهر پرسیده میشود و البته پرسش مهمی است. اهمیت نامگذاری خیابانهای اصلی و پرکاربرد بزرگراهها را میتوان از زوایای مختلف، مانند روان.شناسی و جامعهشناسی شهر بررسی کرد. اما در این جا از منظر سیاست به این موضوع مهم پرداخته میشود.
اما قبل از آن، بیان این نکته ضرورت دارد که اگر به نقشهی خیابانهای اصلی و پر تردد و یا بزرگراهها و اتوبانهای تهران نظری اجمالی بیندازیم، متوجه میشویم که اکثریت بالای این خیابانها و بزرگراهها، اولا به نام روحانیان و بعد از آن به نام سرداران جنگ و نظامیان است. و اگر از استثنائاتی مانند خیابان شریعتی و یا اتوبان جلال احمد و چند نام دیگر که بگذریم، نام هایی فراوانی از آیتاللهها و روحانیان را خواهیم دید که شهر را گویی در تصرف خویش درآورده اند و تقریبا نامی از سایر نخبگان و سرآمدان، متفکران، روشنفکران، ادیبان، ریاضیدانان و نامداران حوزههای علوم تجربی مانند فیزیکدانها، شیمیدان ها در میان نیست. علاوه بر این، نامی از بانوان هم به چشم نمیخورد.
در یک کلام، با یک شمارش اجمالی در مییابیم، خیابانهای تهران در تصرف نام روحانیان و نظامیان است.
✅ انبوهی از نام روحانیان و نظامیان بر شاهراههای اصلی شهر، سبب شده است که هر یک از شهروندان که صبح از منزل بیرون میآیند تا پایان روز که به خانه برمیگردد، با نام دهها روحانی و نظامی برخورد کنند و یا حتی نامشان را بر زبان بیاورند. اما آیا چینین سیاستی به نفع روحانیان و نظامیان تمام شده است؟
🔻 آثار و تبعات سیاست نامگذاری کنونی:
❗️۱. اولا نشان میدهد که در نامگذاریها، تبعیضی آشکار مرتکب شدهاند. شهر، محل تردد و زندگی همهی شهروندان است. شهروندانی با رویکردها، ارزشها و جهتگیریهای متفاوت و متکثر. اما نام خیابانها این تکثر و تنوع شهروندان را نمایندگی نمیکند. به سخن دیگر، شعروند احساس میکند در حوزهی نامگذاریها با "بیعدالتی توزیعی" مواجه است. بیعدالتی که چهرهی ظاهری شهر را از ریخت "تکثر و تنوع" انداخته است.
احساس تبعیض و بیعدالتی، اولین نتیجهی چنین روندی است.
"شهر انحصارگرا"، شهری است که هویت آن، صرفا از یک منبع و مرجع تامین میشود. شهری که تمام بازیگران و کنشگران را به نفع یک و یا دو بازیگر نادیده گرفته و شهر را در انحصار یک قشر قرار میدهد. اولین چیزی که آشکارا نشان میدهد که شهر در اختیار و انحصار چه گروهی است، نامهایی است که بر خیابانها و میادین اصلی و پر تردد، بزرگراهها، اتوبانها، و سایر فضاهای عمومی شهر نقش بسته است. "شهر" با همین نامها هویت مییابد. هویتی که شهر را در انحصار خویش درآورده است.
❗️۲. بی عدالتی در نامگذاری خیابانها سبب میشود که شهروندان متفاوت با جریان رسمی حاکم، نسبت به شهر و زیست_ مکان خود، احساس بیگانگی کنند. زیرا اولین چیزی که با آن روبرو می شوند نام خیابان های شهر است.
حس بیگانگی از آن رو تشدید میشود که گویی تصمصمگیران و حاکمان در قدرت، غیر از دو قشر یاد شده، سایر اقشار و افراد و شهروندان را به رسمیت نمیشناسند. در ذهنیت شهروندان این نکته رشد میکند که شهر را این دو گروه تصاحب کردهاند. شهری که از آنِ همگان است و نامها نیز باید از همین تکثر و تنوع پیروی نماید. اما هنگامی که "شهر" فقط یک قشر خاص را بازنمایی میکند، ساکنان آن شهر، از منظر روانشناختی، از این هویتِ برساختهی حاکمان، فاصله میگیرند. تا جایی که خود را غریبهای در شهر مییابند. نتیجهی چنین سیاستی، این است که شهروند، حس "در خانهی خود بودن" ندارد. به تعبیری دیگر، حس میکند خانهاش را تصاحب کردهاند.
ادامه در فرسته بعدی👇👇
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
اندیشه ما
🔵 خیابانهای تهران در تصرف نام روحانیان و نظامیان ✍️ علی زمانیان ♦️خیابانهای اصلی شهر، بزرگراهه
بخش دوم
❗️۳. ثبت پربسامد نام روحانیان بر خیابانهای شهر، ناخواسته، پرده از میل افراطی آنان به دیده شدن، برمیدارد. آن هم میل و اشتهایی سیری ناپذیر. با نامگذاری مکرر، خود را به فضاهای شهر تحمیل میکنند و با این عمل، میخواهند همیشه و همه جا دیده شوند. این میل عجیب به دیده شدن، در سایر فضاها نیز به وفور وجود دارد. مانند رسانه های رسمی و منابر و ....
"میل به دیده شدن" البته میلی طبیعی است. اما این میل، گاهی حالت بیمارگون مییابد و به اشتها و خواهشی بیپایان تبدیل میشود. به نحوی که از دیده شدن دیگران جلوگیری میکند تا خودشان دیده شوند. میل شدید به دیده شدن و در مرکز توجهات قرار گرفتن، در نهایت به "حذف" رقیب منجر میشود.
نظام سیاسی که نام روحانیان را بر تمامی شهر تحمیل میکند، اما از یک نکتهی اساسی غفلت کرده است. این که "حضور سنگین" در تمامی ارکان شهر و کشور، خود، "ضد تبلیغ" محسوب میشود. حضوری دایمی و پررنگ در تلویزیون، در فضای عمومی شهر و تصاحب بسیاری از سازمانها سبب شده است که احترام و منزلت اجتماعی آنان بشدت سقوط کند.
❗️۴. نامگذاری خیابانها و شاهراههای اصلی شهر به نام روحانیان،"بحران چهرهی خصوصی سیستم" را دامن زده است. بحرانی که در آن، شهرندان به این باور میرسند که گویی حاکمان، شهر را ملک خصوصی خود تلقی میکنند. به نحوی که مزایای سیستم در اختیار آنان است و بیشتر از هر شهروندی دیگر، به آنان خدمت میشود. به سخن دیگر، در نگرش اجتماعی این نکته برجسته میشود که روحانیان، گروهی هستند که بیشترین منافع، امتیازات، امکانات و تسهیلات را به خود اختصاص میدهند.
همین بحران است که شکافی بزرگ میان شهروندان و حکومت ایجاد میکند. زیرا شهروندان احساس میکنند یک گروه خاص، بیش از سایر شهروندان و گروها و طبقات، از منافع حکومت بهره مند میشوند. و یکی از همین بهرهمندیها، نامهایی است که از آنان بر مجاری اصلی شهر نهاده شده است.
✅ این نکته به ویژه برای روحانیانی که در منابر وعظ و تبلیغ، همواره به دنیاگریزی و دوری از دنیا تاکید و تبلیغ میکردند، بسیار گران تمام شده است. زیرا نوعی شکاف و گسستی میان قول و عمل آنان را نشان میدهد. "دنیا" صرفا ثروت و پول نیست، گاهی از ثروت و پول هم اساسیتر وجود دارد. یکی از آنها "قدرت" و مصادرهی مراکز حیاتی تصمیمگیری است. و دیگری شهرت و امکان دیده شدن و سایر وجوه دیگر است. شهروندانی که دایم از روحانیان در مذمت دنیاگرایی سخن میشنیدهاند، اما وقتی رفتار روحانیان را در اشتیاق "قدرت" و "شهرت"، "نام" و "... میبینند، نسبت به این قشر و طبقه، چه نگرش و چه حسی پیدا خواهند کرد؟
✔️ تکمله:
"کارل یاسپرس" (فیلسوف یزرگ قرن بیستم آلمان)، در زندگی نامهاش چنین آورده است که:
پدرش، نماینده مجلس ایالتی و دهها سال رییس شورای شهر بوده است. تحصیلکردهی حقوق و شهرت بالایی داشته است.
یاسپرس آورده است که وقتی شورای شهر به مناسبت هشتادمین سال تولد پدر به او پیشنهاد کرده بود که خیابانی را به اسم او نامگذاری کند،
" پدرم به وسیله نامهای مهرآمیز سپاسگزاری کرد. ولی آن پیشنهاد را نپذیرفت.. و در حلقهی خانوادگی گفت: من به هیچ وجه نمیخواهم حکومتهایی خیابانی را به نام من کنند که دایم عوض میشوند و هیچ سنتی را قبول ندارند و پس از چند سال به همین خیابان، اسم دیگری خواهند گذاشت."
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ یادداشت آیتالله علیدوست پیرامون مناظره با دکتر سروش
🔴 جناب آقای دکتر سروش به مخاطبان خود بیاموزند معیار و سنجه نزد ایشان در انتخاب احادیث فراوانی که سالیانی ، متکفل بسط و شرح آن در دروس نهج البلاغه،کیمیای سعادت، دین و قدرت و سلوک دیندارانه… بودهاند، چیست؟
🔴 یا اینکه معیارشان در قبول روایات کتاب «المراقبات» میرزا جوادآقا ملکی تبریزی که آشنایی با آن را از توفیقات نوجوانیشان دانستهاند، چیست؟ بسیار نیکوست؛ ایشان برای مخاطبان خود، بیان کند با کدام معیار و سنجه احادیثی چون بیاطلاعی و تعجب پیامبر از گردافشانی نخلستان را پذیرفته است تا ما نیز با همان معیار روایات دیگر را برگزینیم.
🔻 آیا داستان تل زباله و کاهدان و موی سفید بر تن گاو سیاه هنوز به قوت خود باقی است؟
🔴 نسبت به مطلقگوییهای شما در تعریض بر فقه، فقیهان و حوزویان باید گفت: اینکه با إهمال در سور قضیه بگوییم: فقیهان در فقه خویش از اخلاق به دور هستند بعد نتیجه بگیریم که پس فقه امروز امامیه نیز از اخلاق به دور است، یا اینکه با إهمال در سور قضیه بگوییم: فقیهان از عقل به دو رهستند بعد نتیجه بگیریم که فقه امروز امامیه نیز از عقل دور مانده است و استنتاجهای دیگری از این دست، همگی مبتلا به مغالطه إهمال سور هستند.
🔴 اینجانب بر این باورم که تراثستیزی و فرهنگسوزی را باید به دو شیوه گرم (و سرخ) و نرم (و سفید) تقسیم کرد: یکی شیوه اسکندر مقدونی، مغولان و غزنویها که کتابهای یک تمدن را در آتش گرم سوزاندند و دیگری شیوه نامحسوس و سفید اما تلخ و ویرانگری که با «خاکستر و کاهدان» معرفیکردن احادیث، به سوزاندن نرم این میراث غیرملموس همت کردهاست. ناگفته پیداست که فرهنگسوزی نرم بمراتب از فرهنگسوزی گرم، ویرانگرتر و گمراهکنندهتر است چون نسل جوان هدایتجو را با یک «نه» بزرگ از سرزمین احادیث بیرون میبرد و در برهوت نامعرفت و سرمایه ازدستداده، حیرتزده رها میکند. گویا القائات برخی، یک «نه» و «صفر بزرگ» به سرمایه به ارث رسیده از گذشتگان و رعد و برق بیباران است و نه بیش از این!
🔴 از همه بینندگان مناظره مورد نظر و گفتگو میخواهم که سخنان بنده را به هیچ عنوان مسلّم نینگارند، در آن بیندیشند سپس آن را قبول یا رد نمایند. از عزیزان حوزه و دانشگاه میخواهم در کلمهکلمه آنچه که در این مناظرات به عرضتان رسید، اندیشه کنید و اگر نقد و نظری داشتید از هر طریق ممکن به دست ما برسانید تا باب گفتگو و اندیشیدن باز بماند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/yadasht-ayatollah-alidost-piramon-dr-sorush/
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ بررسی دیدگاه امام خمینی(ره) در باب علوم طبیعی و انسانی اسلامی
✏️ دکتر محمد رضایی
🔴 به نظر امام خمینی، اهمیت و ارزش علم یک امر فطری است و یک کمالی است که همه انسانها طالب آنند. به نظر ایشان اسلام برای علم آن قدر اجر قائل است که شاید دیگر مسالک آن قدر قایل نباشند. در اسلام دانش بزرگترین چیز است اما نه دانشی که ما را به تباهی بکشد.
🔴 آنچه ما از حوزه و دانشگاه می خواهیم آن نیست که در سطح ظاهر مشاهده میکنیم، البته سطح ظاهر بسیار ارجمند است ولی آن مقصود اسلام نیست. آنچه که اسلام میخواهد آن است که تمام علوم، چه علوم طبیعی و چه غیر طبیعی، به علوم الهی و توحید برگشت کند. یعنی هر چه را که میبیند خواه طبیعت باشد یا ماده، خدا را در آن ببیند. بنابراین اسلام برای آن آمده است که همه موجودات طبیعی را به الهیت و یا اینکه همه علوم طبیعی را به علوم الهی برگرداند.
🔴 مدافعان علوم انسانی اسلامی حداقل می خواهند اذهان دانشجویان را روشن سازند که چنین نظریاتی بر مبانی نادرستی بنا شده اند و حتی الامکان، به تعبیر حضرت امام علوم طبیعی و غیرطبیعی را به توحید برگردانند.
🔴 علوم انسانی اسلامی بدین معناست که با چشمانی باز و عقلانیت لازم، روش و آیین پدران علم جدید را مورد نقادی قرار داده و با دلیل و برهان معلوم سازیم که آنان بر راه صحیحی حرکت نکرده اند و در مقابل آنها تفسیرها و نظریه پردازیهای درستی به عمل آوریم.
🔴 دیدگاه دیوید هیوم اسکاتلندی(۱۷۷۶-۱۷۱۱) که تاثیر زیادی بر جریان تجربه گرایی علمی داشته است و می توان او را پدر تجربه گرایی جدید نامید، در عبارتی به روشنی می گوید: «اگر کتابی درباره الهیات یا مابعدالطبیعه مدرسی در دست بگیرم، میپرسم آیا در آن هیچ استدلال انتزاعی درباره کمیت یا عدد هست؟ آیا استدلال تجربی درباره واقعیات و موجودات در آن هست؟ اگر پاسخ منفی است پس آن را در آتش افکنید چون چیزی جز سفسطه در این کتاب وجود ندارد.
🔴 آیا با این نظریات الحادی و تجربی گرایانه و مادی گرایانه می توان دیدگاه امام خمینی(ره) را که اعتقاد داشت که رسالت همه انبیاء آن بود که همه علوم را به توحید برگردانند، محقق نمود و یا استقلال فرهنگی کشور را برآورده نمود.به نظر امام خمینی(ره) آنچه که اسلام میخواهد آن است که تمام علوم، چه علوم طبیعی و چه غیر طبیعی، به علوم الهی و توحید برگشت کند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/didgah-emam-khomeini/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ ناکامی سیاست، عار نیست اصرار بر سیاست ناکام، عار است.
🎙 دکتر حسین سیمایی صراف (وزیر علوم تحقیقات وفناوری)
🔴 عدالت، آزادی، استقلال، حق تعیین سرنوشت جمهوریت، سازگاری، اخلاق جملگی از محصولات علوم انسانی هستند. بخش بزرگی از نظام مسائل ما نه قابل فهم و قابل حل نیستند و در گرو توجه به جریان آزاد علوم انسانی و البته باور به علم است. در کشور به این بارو نرسیدیم علوم انسانی زمینه ساز توسعه و حلال مشکلات است. به تعبیر «دکتر اردکانی» که میگویند علوم انسانی زمینه نان و آب را فراهم میکند. به تعبیر ایشان توسعه بدون علوم انسانی ناممکن است. اگر امروز بشر در آرامش است به غیر از جنایتهای در خاورمیانه آرامش چند دهه اخیر بیشتر تعمین میشود محصول تلاش علوم انسانی است.
🔴 امروز علوم انسانی برای بحرانهای علوم اجتماعی، آسیب اجتماعی برای تورم، پوشش، شکاف دولت برای قوانین دست و پاگیر و برای بورکراسی پیچیده مانع سرعت در تحولات و برای دولت فربه درمان دارد، اما آیا این اعتقاد بین مدیران ما وجود دارد؟ آیا مدیران تنها به متکی به تجربه خود هستند و تصمیمات بدون پشتوانه علمی اتخاذ میکنند. علوم انسانی به ما آموخته است برای توسعه پیشرفت نهاد ما توانمند شود و و روابط میان بین افراد جامعه با حکومت با کیفیت شود؟ لازمه این توانمندی تفاهم و وفاق است.
🔴 جامعه در حال فقیر شدن نمیتواند به وفاق برسد کشور میتواند ثروتمند باشد، اما توان حل مسئله را از دست داده است توسعه نیافته است یکی از آموزه علوم انسانی فهم به موقع پایان یک سیاست است همان طور که قوانین پایانی دارد، سیاستها هم پایان دارد در همه دنیا پایان سیاستها سالانه صورت میگیرد حمکرانی پویا وقتی سیاست به او سیلی بزند به سیاست نادرست پایان میزند خوب است موسسات پژوهشی مامور شوند و با اجرا پژوهشی در مسائل از محیط زیست حجاب نمره دهند حد نصاب تعیین کند و اگر نمره کمتر بود سیاستگزارن و سیاستمداران در سیاستهای خود تجدید نظر کنند بدانیم ناکامی سیاست، عار نیست اصرا بر سیاست ناکام، عاراست. همان طور که در آموزش اسلامی اصرار بر گناه صغیر گناه عار است اصرار سیاست ناکار عار است.
🔴 پژوهش علوم انسانی اکنون پایان بسیاری از سیاستها را به ما اعلام میکند باید شنوا یباشیم و صدای رسا را بشنویم حکمرانی علم را بشنویم. ناگفته نماند که علوم انسانی از آسیب در امان نمانده است و رشتهها و پژوهشهای علوم انسانی باید باید آسیب شناسی شود و متناسب سیاستگذاری شود نظام ارزیابی باعث شد علوم انسانی تلاش خود صرف خروجی کمی نه خروجی با کیفیت که محصول آییننامه ارتقا به کیفیت پژوهشها آسیب زده است به لحاظ کمی قوی هستیم، اما برخی پایان نامهها غیر کاربردی هستند و از رویکرد مسئله محور دور هستند لذا اثربخشی کافی ندارد.
🔴 همه رشتههای علوم انسانی یک دست نیست. علوم انسانی در انتخاب سیاستها در ارزیابی و پایان اعلام پایان سیاستها امام است، اما کشور محتاج تصمیمات و مردان بزرگ و فهمهای بزرگ است .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/nakamy-siyasat/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
#معرفی_کتاب
✍️ کتاب «روانشناسی سیاسی با نگاهی به رفتار سیاسی در اسلام» تألیف دکتر محمدحسین شریفینیا به زودی توسط انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه منتشر میشود.
🔴نگارنده در این کتاب کوشیده است مهمترین مباحث روانشناسی سیاسی مانند شخصیت و سیاست، ویژگیهای روانشناختی رهبران سیاسی، کارکرد روانی رسانهها و شبکههای اجتماعی، فرایندهای روانشناختی انتخابات و رقابتهای سیاسی، روانشناسی نظامهاي سیاسی، تروریسم و سیره سیاسی پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) را با بیانی ساده و روان توضیح دهد. خوانندگان جهت درک مطالب این اثر نیازی به آشنایی قبلی با روانشناسی یا علوم سیاسی ندارند. زیرا نویسنده کوشیده است تمامی اصطلاحات تخصصی و مبانی مربوط به این دانش را در متن یا پانوشتها توضیح دهد تا خواننده برای فهم این مفاهیم نیازمند مراجعه به منابع دیگر نباشد. بهعلاوه، سعی شده است با ارائۀ جداول، اشکال و مثالهای ملموس، فرایند یادگیری مطالب تا حدودی بهر دانشجویان، طلاب و دیگر دوستداران این دانش تسهیل گردد. همچنین بهمنظور نشان دادن آثار عملی روانشناسی سیاسی در زندگی مردم، برای نخستین بار در پایان هر فصل راهبردهای عملی و نکات کاربردی متخذ از موضوعات آن فصل ارائه شده است. این کار که در کتابهای روانشناسی سیاسی بیسابقه است، میتواند گامی مؤثر در جهت عمومیسازی این دانش تلقی شود. این کتاب در 490 صفحه و قیمت 370000 تومان بزودی در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت. فهرست مطالب کتاب بدین قرار میباشد.
☑️ بخش اول: مباحث بنیادین در روانشناسی سیاسی
فصل اول: روانشناسی سیاسی چیست؟
فصل دوم: نظریههای روانشناسی سیاسی
فصل سوم: شخصیت و سیاست
فصل چهارم: روانشناسی رهبران سیاسی
فصل پنجم: روانشناسی رسانههای همگانی و افکار عمومی
فصل هفتم: روانشناسی نظامهای سیاسی
فصل ششم: روانشناسی انتخابات و رقابتهای سیاسی
فصل هشتم: روانشناسی تروریسم و خشونت سیاسی
☑️ بخش دوم: الگوهای رفتار سیاسی در اسلام
فصل نهم: رفتار سیاسی حضرت محمد
فصل دهم: رفتار سیاسی امام علی
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
#سیاست_و_مرجعیت
♦️انتقاد شدید از بیان حرفهای بی سند و بی مدرک در بعضی از منابر
🎙حضرت آیت الله نوری همدانی
🔷معتقدم هنوز تبلیغ چهره به چهره مؤثرترین و اثر گذارترین روش تبلیغ است.
اگر مبلغ اخلاص داشته باشد و برای منبر زحمت بکشد و مردم او را در کنار خود ببینند موفق ترین مبلغ است.
🔷من تعجب میکنم چرا هیچ نظارتی از طرف خود اهل منبر که سالها کار کردهاند نمی شود که عدهای با بعضی از مطالب، افکار عدهای را نسبت به مسائل دینی مخدوش میکنند. اینکه ما بعضی از حوادث زمان را به مسائلی یا افرادی تطبیق کنیم درست نیست؛ ما وظیفه داریم آنچه را قرآن و اهلبیت «علیهم السلام» فرمودند بیان کنيم و مردم هم با قدرت و درکی که دارند به بهترین شکل اعتقادات را حفظ میکنند.
🔷اگر مردم ببینند عمل و حرف ما دوتا است اعتماد نمیکنند، رفتار ما خودش میتواند تبلیغ باشد. امروز مردم گرفتار هستند، خودمان داریم وضعیت بد اقتصادی را درک میکنیم و میبینیم گرانی کمر مردم را خم کرده حالا در این وضعیت بايد کنار مردم باشیم و بايد بدانند ما هم مثل آنها این مشکلات را درک میکنیم و مشمول همان مشکلات هستیم.
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ لعن در سیره امام علی(ع) و ائمه(ع) نبوده است.
🎙 دکتر نعمتالله صفری فروشانی
🔴 نسبتدادن لعن به خصوص لعن ابتدایی به امیرمؤمنان(ع) در برخی گزارشهای تاریخی، یک خرافه و غلط مشهور و گزاره ضربهزننده به چهره حضرت علی(ع) و شیعه است.
🔴 اصل لعن در قرآن آمده است لذا اثبات مخالفت این گزارشها با قرآن کار سختی است مضاف بر اینکه در این گزارشات بحث لعن مطرح است و نه سب؛ لذا بنده نمیتوانم مخالفت با قرآن را ثابت کنم ولی مخالفت این گزارشها با سیره امام(ع) مشهود است.
🔴 بنده معتقدم که نه تنها حضرت علی(ع) شروعکننده لعن نیستند بلکه هیچ گزارش معتبری مرتبط با لعن از سوی ایشان نداریم. نقد گاهی برای استناد است که منبعی و سندی است؛ در مورد منبع، این گزارش در چند کتاب تاریخی معتبر آمده است ولی در همه کتب تاریخی نیامده؛ در منابع حدیثی نیامده؛ در منابع معتبر شیعی اعم از حدیثی و تاریخی هم نیامده است بنابراین چرا چیزی که در هیچ جایی نیامده است تلقی به قبول شده و آقای مصطفی معلمی آن را در قالب یک مقاله مستقل نقد کرده است و قبل از او من ندیدهام کسی این گزارش را نقد کرده باشد.
🔴 استناد شامل اسناد و منابع است که معمولا تاریخیها، اسناد را دنبال نمیکنند مگر در برخی موارد خاص؛ اما اسناد که بررسی شده به این نتیجه رسیدهاند که اسناد ضعیف است زیرا عمربن سعد اسدی از سرحلقههای این گزارشات است که او مجهول و راوی روایات غلوآمیز و ضعیف است و به نظر میرسد او قصد داشته است که فرهنگ لعن را در جامعه رواج دهد .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/51234-2/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034