هدایت شده از عقلنوشتههای انقلابی
استاد محسن اراکی مطرح کرد:
💢فقه نظام پاسخگوی نیاز جامعه است؛ نه فقه معاصر/ فقه معاصر در مشکلات اجتماعی به پاسخ غلط میرسد💢
تاریخ سخنرانی: 2 مرداد ۱۴۰۰
🔹عضو شورای عالی حوزه های علمیه با ذکر روند اقتصادی جامعه افزود: اقتصاد جامعه روندی دارد که از یک نقطه شروع میشود و به نقطهای ختم مییابد. نظام اقتصادی مسائل پراکنده نیست مانند تولید. تولید یک رفتار جدا از رفتارهای اقتصادی دیگر نیست بلکه یک حلقه از یک زنجیره میباشد.
🔹ایشان در تبیین فقه نظام اقتصادی و تفاوت آن با فقه متعارف فرمود: ما در مصطلحات خود، فقه را چنین تعریف میکنیم: «و هو العلم باحکام افعال المکلفین من العله التفصیلیه» پس موضوع فقه، فعل مکلف است که بر اساس آیات و روایات و آنچه بر اساس تجربههای عینی جوامع و روابط اجتماعی برمیآید، دو گونه است: 1- فعل فردی 2- فعل اجتماعی. ... گاهی فعل مکلف، فعل فرد است ... در مقابل فقهی وجود دارد که در باره فعل جامعه بحث میکند و فعل فردی نیست. این فعل بدون شکلگیری جامعه به وجود نمیآید .
🔹استاد اراکی تصریح کرد: جامعه متقوم به دو عنصر است که اگر این دو عنصر به وجود نیاید جامعهای شکل نمیگیرد: 1- عنصر حاکمیت و حاکم 2-عنصر مردم و کسی که حکم حاکم را اطاعت کند. حاکم فرمان میدهد و فرمان حاکم قانون نام دارد. اگر این دو عنصر فراهم باشد، جامعه شکل میگیرد حتی اگر این دو عنصر با دو نفر شکل بگیرد.
🔹آیتالله اراکی درباره نامگذاری فقه نظام فرمود: چرا فقه نظام گفته میشود؟ زیرا تا جامعه از قانون حاکم تبعیت نکند جامعه نیست. قانون و حاکم، جامعه را تشکیل میدهد. حال اگر قانون باشد اما مردمی که از قانون و فرمان حاکم تبعیت کنند وجود نداشته باشد (حتی اگر صد میلیارد نفر جمعیت باشند) این را جامعه نمینامند. وقتی جامعه، جامعه میشود که از قانون و دستگاه حاکمیت تبعیت کند یعنی: نظم بر آن جامعه حاکم باشد. حاکم یعنی برقرارکننده نظم در جامعه. اگر کسی تنها زندگی کند نظم خیلی معنا ندارد. نظم یعنی نظم روابط اجتماعی.
فقه نظام یعنی روابط فقهی را جهت میدهد و تکلیف روابط اجتماعی را معین میکند. به طور مثال اگر فقه اقتصاد است فقه اقتصاد این روابط اجتماعی است و اگر فرهنگ است فرهنگ یک پدیده اجتماعی است یعنی روابطی که بین مردم بر اساس اعتقادات و باورها شکل میگیرد و پدیدار میشود. زندگی شخص تنها حتی اگر پایبند مسائلی باشد اموری را انجام دهد و اموری را ترک کند فرهنگ در مورد او معنا ندارد بلکه میتوان از آنها به التزامات شخصی تعبیر کرد و به رفتار اجتماعی و نظام نمیتوان تعبیر نمود؛ بنابراین فقه نظام یعنی فقه تبیینکننده روابط اجتماعی و رفتار جامعه.
🔹امام خمینی (ره) میفرمود: فقه متعارف برای اداره نظام کافی نیست. زیرا فقه متعارف فقه مسائل مبتلا به جامعه در دورانی است که حاکمیت در کار نبوده و حکومتی وجود نداشته است. مردم مسائل شخصی نماز و روزه و طهارت و … را میپرسیدند که چگونه نماز بخوانم؟ و … حتی حج نیز حج نظام نبوده است.
🔹ایشان در ادامه افزود: اگر این جامعه مبتنی بر ولایت الهی پایبند به فقه نظام باشد و در رفتار اقتصادی طبق نظام اقتصادی حاکم بر کشور عمل کند، بانکش بر رشد قانون اسلامی عمل کند، خمس و زکات میدهد که اساساً از احکام فقه اجتماعی است و فقه فردی نیست چون مربوط است به امام و جامعهای که امام دارد و جامعهای که در یک نظم اجتماعی خاص شکل میگیرد که محور این نظم اجتماعی امام است؛ فقه رفتاری چنین جامعهای را فقه نظام میگویند خواه فقه نظام تربیتی باشد یا فقه نظام فرهنگی و اقتصادی و فقههای متعدد دیگر.
بنابراین #فقه_معاصر واژه مبهمی است و پاسخ گوی نیازهای جامعه معاصر نیست. باید دقت کرد که تمام فقه قدیم، فقه معاصر است. آیا احکام مربوط به طهارت و نماز و…. فقه معاصر نیست؟ آیا انسان معاصر به این مسائل مبتلا نیست؟ بله مبتلاست و به فقه معاصر نیاز دارد. اما فقه نظام پاسخگوی نیاز جامعه است نه فقه معاصر. حتی مسائل مستحدثه از واژه فقه معاصر از یک نظر بهتر است زیرا مربوط به مسائل مبتلا به جدید است اما مسائل مبتلا به جدید نیز با فقه نظام تفاوت دارد.
🔹عضو شورایعالی حوزههای علمیه فرمود: اگر مسائل اقتصادی بهعنوان مسئله مطرح شود، این پاسخگوی فقه نظام نیست. لذا با فقه معاصر نمیتوان جامعه را اداره کرد و فقه معاصر پاسخگوی مشکلات اقتصادی جامعه نخواهد بود نهتنها پاسخگو نیست بلکه به نتیجه غلط خواهد رسید. به بیمه و بانک و … نیز اگر بهعنوان مسئله خاص نگاه شود به نتیجه نمیرسد همچنین اگر به مسئله حکم رمز ارزها با معیارهای فقه خورد بررسی شود به نتیجه نخواهید رسید.
#فقه_نظام
#فقه_معاصر
#فقه_اداره
https://eitaa.com/alimohammadi1389/488