eitaa logo
اندیشمندان بصیر
379 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
14.1هزار ویدیو
52 فایل
انتقال ازواتساپ راه ادامه دارد
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم و کرامات زینب سلام الله علیها مردیهودی در بروجرد مردي يهودي بود به نام يوسف ، معروف به دكتر . او ثروت زيادي داشت ولي فرزند نداشت . براي داشتن فرزند چند همسر اختیار کرد، ديد از هيچ كدام فرزندي به دنيا نيامد . هر چه خود مي دانست و هر چه گفتند عمل كرد ، از دعا و دارو ، اثر نبخشيد . روزي ماءيوس نشسته بود ، مرد مسلماني نزد او آمد و پرسيد : چرا افسرده اي ؟ گفت ، چرا نباشم ، چند ميليون مال و ثروت جمع كردم ! من كه فرزندي ندارم كه مالك شود . مرد مسلمان گفت : من راه خوبي بهتر از راه تو مي دانم . اگر توفيق داشته باشي ، ما مسلمانان يك بي بي داريم ، اگر او را به جان دخترش قسم بدهي ، هر چه بخواهي ، از خدا مي خواهد . تو هم بيا مخفي برو حرم حضرت زينب کبری سلام الله علیها و در نزد خداوند متعال ایشان را واسطه حاجات قرار بده تا فرزنددار شوي . مي گويد : حرف اين مرد مسلمان را شنيدم و به طور مخفي از زنها و همسايه هايم و مردم با قافله اي به دمشق حركت كردم . صبح زود رسيديم ، ولي به هتل نرفتم : آقا يا رسول الله ! دشمن تو و دامادت در خانه فرزندت براي عرض حاجت آمده ، حاشا به شما بي بي جان ! كه مرا نااميد كني . اگر خدا به من فرزندي دهد ، نام او را از نام ائمه اطهارعلیهم السلام مي گذارم و مسلمان مي شوم . او با قافله برگشت . پس از سه ماه متوجه شدكه زنش حامله است ، چون فرزند به دنيا آمد و نام او را حسين نهادند و نام دخترش را زينب . يهوديها فهميدند و اعتراضها به من كردند كه چرا اسم مسلمانها را براي فرزندت انتخاب كردي . هر چه دليل آوردم نشد قصه را بازگو كردم ناگهان ديدم تمام يهوديهايي كه در كنار من بودند با صداي بلند گفتند : ((اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان عليا ولي الله )) و همه مسلمان شدند . منبع.کتاب ۲۰۰داستان از فضائل ، مصایب و كرامات حضرت زينب سلام الله علیها :عباس عزیزی ختم کنید عجل لولیک الفرج