eitaa logo
اندیشمندان بصیر
370 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
14.3هزار ویدیو
52 فایل
انتقال ازواتساپ راه ادامه دارد
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️گروگانگیری با اخبار حاشیه ای کسی هست خبر خانم معلم قائم شهری و خبر کشف حجاب نامزد نظام مهندسی را نشنیده باشد؟ درست یا غلط محتوای این اخبار بماند. از واکنش مسوولین نیز عبور کنیم. اما به واقع چه بر سر خود و افکارعمومی با این اخبار می آوریم؟ از ایندو خبر بگذریم؛ از مهمترین دستاوردهای سفر دوروزه آقای رئیس جمهور به چین چه می دانیم؟ از تولید مشترک هواپیما با چین با خبر شدیم؟ از امضای سند 3.5 میلیاردی سرمایه گذاری صنعتی چه؟ از توافق 12 میلیارد دلاری در صنعت حمل و نقل و ساخت خودرو چطور؟ از بسته 40 میلیارد دلاری در صنعت نفت خبر گرفتیم؟ مشکل کجاست؟ قدیم اتاق های شیشه ای رسانه ها محل تشکیل شورایی بود تا ضرائب اخبار را تعیین کنند. کدام خبر تیتر یک شود و کدام تیتر دوم و کدام گوشواره ها وغیره. به این فهم مهمترین ویژگی سردبیر یک رسانه، ضریب دهی اخبار است. اما امروز ضرائب اخبار را شبکه های اجتماعی تعیین می کنند. کدام بیشتر لایک خورده و بیشتر به اشتراک گذاشته شده و بیشتر واکنش گرفته است. اما آیا هر خبری بیشتر دست به دست شد یعنی مهمتر است؟ ثمره این ضرائب غیرواقعی چیست؟ اول مساله سازی برای مسوولین و ورود آنها به چرخه باطل واکنش های شتابزده است؛ یکبار خانم معلم اخراج و یکبار مورد پادرمیانی و یکبار گذشت و ... مهمتر از این افکار عمومی است که ضرر می کند و از اخبار اصلی فاصله می گیرد. ما کم کم گرفتار یک بی خبری مدرن شده ایم. بی خبری ناشی از شبکه ها. همه می دانند و نمی دانند. باخبرند و بی خبر. به واقع فکر می کنند می دانند و باخبرند.  مخاطب در گروگان اخبار حاشیه ای و بی ثمر است. اساسا چرا باید خبر یک کلاس درس، مدیر و مسوول و امام جمعه و استاندار را بخط کند؟ اساسا این خبر چه نسبتی از واقعیت مدارس ما دارد؟ چرا فکر کردیم خطای خانم معلم انقدر بزرگ است که لازم است همه مسوولین شهر درگیر شوند؟ مساله این مصداق مشخص نیست. مساله دوران بی خبری جدید است که کم کم در حال شکل گیری است. وقتی افکار عمومی را از اخبار اصلی دور نگه داشتیم و درگیر حواشی و اخبار زرد و بی ثمر کردیم طبیعی است که رسانه دشمن رهزن ذهن های بی خبر می شود. چنانچه جنون وار می نویسند کیش و دریای خزر را به چین فروختند و ایران طی یک قرارداد 25 ساله مستعمره چین شد و عده ای چنان مسخ می شوند که علیه این خبر اعتراض خیابانی به راه می اندازند. این ثمره عصر بی خبری است. نسبت به پرسش ذهن مخاطب در هر سطحی سکوت نکنیم و پاسخگو باشیم. اما مراقبت کنیم هیجان اخبار حاشیه ای،  مسوولین و رسانه های مرجع را به گروگان نبرد و به انفعال نکشد. 🇮🇷 تحلیل سیاسی و جنگ نرم
🔴 تغییر دینداری 👤 🔹 گفتم تصاویر شب های احیا را دیدی؟ گفت بله. مردم ما دیندارند. ولی دوران طاغوت هم همین بودند. گفتم درست است اما دینداری داریم تا دینداری. مردم ما مومن اند اما ایمان شان هم تغییر کرده است. گفت چطور؟ گفتم: 1️⃣یکم اینکه دینداری مردم جمعی شده است. ماجرا تنها شب احیا نیست. تهران از ابتدای شب های رمضان دیدنی است. هرکوچه و خیابان یک هیات. تا نیمه سحر و آنهم مملو از جوان ها و نوجوان هاست. بقیه کشور هم همین است. باقی سال نیز. از اعتکاف ها تا مجالس روضه هفتگی. 🔸 اما دینداری فراتر از این تغییر کرده است. 2️⃣دوم اینکه دینداری ها به غیر جمعی، اجتماعی شده است. دینی که تنها سرسجاده بود امروز به منصه بروز و ظهور اجتماعی رسیده است. اهل دینداری اهل دستگیری اند و مواسات. اهل ایثار و فداکاری؛ آنهم با گرایش ها و ظواهر مختلف. ✅ اما باز هم فراتر است. 3️⃣سوم اینکه دینداری امروز عمق یافته است. یک مثال روشن همین راه پیمایی روز قدس است. 🔹ظلم ستیزی در فطرت مردم ماست. قبل انقلاب هم مردم ظلم ستیز بودند. اما سطح ظلم ستیزی چه بود؟ مقابله با اوباش محله. برای همین قصه ها داریم از لوتی های شهر که مقابل لات ها و مزاحمین نوامیس مردم می ایستادند. اما با انقلاب مقابله با ظلم عمق یافته است. امروز ایستادگی نه تنها مقابل اوباش محله که مقابل اوباش عالم است. یک نمونه اش روز قدس. 4️⃣و چهارم اینکه باز هم تغییرات فراتر است. امروز دینداری جهت یافته است. اصل و اساس دینداری در حب و بغض نسبت به حق است و امروز سمت و سوی دینداری ها مبارزه با دشمن حق است. یک نمونه اش حجاب. 🔸 گذشت روزگاری که حجاب تنها مصونیت بود. تنها نشانه حجب و حیا بود. امروز بسیار فراتر است؛ حجاب ابزار مبارزه و نماد تقابل با دشمنی هاست. امروز حجاب نماد وطن پرستی و دفاع از کشور است. جالب نیست؟ 5️⃣همه اینها به کنار. اما پنجم مهمترست. مردم امروز برای دینداری هزینه می دهند. هزینه مقاومت. مردم برای نگه داشتن دینشان مقابل خناسان و شیادان داخلی و خارجی ایستادگی می کنند. سالهاست تحت طوفان و بمباران هجمه های ترکیبی اند و البته تاب می آورند. طبیعی است که ایمانی که در دل مقاومت بدست بیاید قابل مقایسه با ایمان از سر عافیت نیست. ✅مردم ما سالهاست دیندارند. اما با انقلاب دین شان جمعی و اجتماعی و عمیق و راهبردی شد و در این چهار دهه با مقاومت و ایستادگی ایمان شان آب دیده شده است و مستحکم. 💢 و البته اینهمه از صدقه سر آن پیر روشن ضمیر است که همه را پای سفره انقلاب نشاند؛ خمینی عزیز. روحش شاد. 🆘 @Roshangari_ir 🔜 Rubika.ir/roshangari_ir
🔻ادرس غلط فیلترینگ رئیس جمهور محترم به دنبال رفع فیلترینگ است. اما قاضی القضات و رئیس عدلیه می گوید هنوز وقتش نیست. واقعیت اینست که فارغ از درستی یا غلطی فیلترینگ، مساله اصلی اینست که فیلترینگ مساله اصلی نیست. ادرس غلط است. گوئی عادت داریم مساله را از کمر بحث و از نیمه راه روایت کنیم. مساله اصلی رها بودن فضای مجازی است. مساله اصلی فقدان قانونگذاری و رگولاتوری در این حوزه است. مساله اصلی اینست که اساسا طرحی و برنامه ای برای قانونمندکردن فضای مجازی وجود ندارد. مساله اصلی اینست که اساسا کارهای روی زمین مانده از جمله اینترنت ملی و غیره رها شده است. فیلترینگ مساله ثانوی است. به اندازه غربی ها و آمریکایی ها که صاحب پلتفرم های فیلتر شده در ایران هستند، برای این عرصه نگران باشیم. امروزه همه جای دنیا برای فضای مجازی در کشورشان برنامه‌ریزی می کنند. دغدغه دارند و قانون گذاری می کنند. دولت آمریکا رسما یک پلت فرم را دادگاهی می کند و حضورش را محدود می سازد. در سطح اتحادیه اروپا برای پلتفرم ها برنامه‌ریزی می کنند. بسیاری از کشورها از جمله چین و آلمان و روسیه برخی پلتفرم ها را محدود و برخی را ممنوع می کنند. پرداختن به مساله فیلترینگ تقلیل دادن ماجراست. اول ببینیم درباره چه چیز حرف میزنیم آنوقت مشخص می شود که آیا فیلترینگ کمک می کند یا خیر. نیازمند یک نقشه کلان هستیم. فیلترینگ جزئی از این نقشه است. آنهم باید دقیق شود که کجا باید استفاده شود و کجا خیر. در چه شرایطی باید بکار گرفته شود و چه مقدمه‌ای آن را مؤثر می کند و چطور می‌شود عوارض آن را کم کرد. آنچه مسأله اصلی است اینست که ما فضای مجازی را در سطح حکمرانی دقیق نمی شناسیم. برداشت رایج اینست که با مجموعه از رسانه ها مواجهیم. پلتفرم صرفا یک رسانه نیست؛ صرفا ابزار سرگرمی نیست؛ صرفا محل تعامل مخاطبین نیز نیست. پلتفرم یک جامعه است. یک شبکه حقیقی و انسانی که شناخت می سازد. قدرت ساخت امر ذهنی دارد و نگرش و گرایش و باور ایجاد می کند و اراده و رفتار می سازد. پلتفرم عبور از فضای مجازی به یک زندگی واقعی است. بخشی از خاک کشور است. مگر ممکن است بخشی از خاک کشور تحت کنترل و سیطره قانون نباشد؟ مگر ممکن است خاک کشور در اختیار حاکمیت نباشد؟ مگر میشود جزئی از کشور را قوانین کشورهای دیگر اداره کند؟ مضحک نیست؟ حاکمیت در ایران با یَلِگی فضای مجازی چند پاره شده است. بااین حال ما اصل موضوع را رها کردیم و چسبیدیم به فیلترینگ. ..... .....