*🔹خروجیهای #حوزه_علمیه:*
۳ هزار و ۸۹۰ شهید
۳ هزار جانباز
۳۰۰ آزاده
۹۳ شهید روحانی مفقود الاثر
۱۵۶ شهید روحانی ترور
۳۰ شهید مجتهد مسلّم
۷۰ شهید روحانی غواص
۵۶۷ شهید در عملیات کربلای ۵
و *به لحاظ جمعیت، شش برابر دیگر اقشار جامعه، رزمنده، شهید، جانباز و آزاده تقدیم اسلام و میهن کرده است!*
*💖 #هفته_دفاع_مقدس گرامی باد.*
🌷 #شهادت
ماجرای شنیدنی حر خراسان معروف به "مَندلی طلا"
محمدعلیِ پورعلی جوان زیبارویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز، به "مندلیطلا" معروف بود.
تا قبل از #شهادت در روستا اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی میکرد، تا اینکه توسط کمیته انقلاب اسلامی دستگیر و پس از محاکمه به شلاق محکوم شد.
او را جلوی مسجد روستا و در برابر مردم، شلاق زدند.
بعد از اجرای حد، پدر پیرش به او گفت: خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی.
بعدها به یکی از دوستانش گفته بود: از حرف پدرم خیلی تکان خوردم و دلم خیلی شکست. هنگامی که زیر بغلم را گرفته بودند و از روی چهارپایه پایین میآوردند، رو به مسجد کردم و از خدا طلب بخشش کردم. بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. به اباعبدالله(ع) متوسل شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم.
اهالی روستا میگویند: *مندلی طلا* عزم جبهه کرده بود اما بسیج روستا بهخاطر سابقه خرابش، ثبتنامش نکرد. از پایگاه بسیج شاندیز و اَبَرده هم اقدام کرد، آنها هم ثبتنامش نکردند.
دوست *مندلیطلا* که از بسیجیان روستای زُشک است، او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرده و او را به آموزش جبهه اعزام کرد.
وی میگوید: مندلیطلا بعد از طی دوران آموزش و هنگام اعزام به جبهه به من گفت: من بیست و هفت روز دیگه شهید میشوم و بدنم بیست روز توی بیابان میماند. وقتی بعد از چهل و هفت روز جنازهام را به روستا آوردند، توی همان نقطهای که شلاقم زدند، بدنم را بگذارید و پدرم را بالای سرم بیارید، بگویید پدرم کنار سرم بایستد و جلوی مردم حلالم کند و بگوید: *مندلیطلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه.*
دقیقاً چهل و هفت روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا میآورند و تشییع میکنند.
مردم روستا میگویند: با اینکه پیکر این شهید بیست روز توی بیابان مانده بود، در فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطر عجیبی پیچیده بود.
*پدر شهید* میگوید: *مندلی من* زمانی که میخواست به جبهه بره، برای خدافظی پیش من اومد و یکساعت دست و صورتمو میبوسید، اما من حاضر نشدم صورتشو ببوسم و الآن تو حسرت یک بوسهشَم.
من هیچوقت فکر نمیکردم که مندلی من یک روزی طلا بشه. جنازه پسرم بوی خیلی خوشی میداد.
تمام اهالی روستای گُراخک در تشییع پیکر این *شهید تواب* شرکت کرده بودند. الآن هم قدیمیهای روستا گواهی میدهند که تمام کوچهٔ مسیر تشییع را بوی عطر خوشی فرا گرفته بود و تا مدتها این عطر را حس میکردند.
*تاریخ تولد: ١۳۴٧/٠١/٠٢*
*تاریخ شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢*
#شهید_محمد_علی_پور_علی
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🌷🇮🇷
••|🌿🕊|••
"عجیب ترین شهدا"
شهید حمید عرب نژاد= شهیدی که نشانی قبر خود را داد.😍😭
----------------------------------------------
شهید سید مرتضی دادگر درمزاری=شهیدی که قرض های یک نفر را داد🙂🌱
---------------------------------------------
شهید محمدرضا شفیعی=شهیدی که بدنش با اسید هم از بین نرفت و بعد ۱۶سال سالم به خانھ بازگشت.🙂🌱
----------------------------------------------
شهید محمود رضا ساعاتیان=شهیدی که از بهشت برای فرزندش نامه نوشت.🙂🌱
----------------------------------------------
شهید محمدرضا حقیقی=شهیدے که درقبر خندید.🙂🌱
----------------------------------------------
شهید عباس صابری=شهدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند.🙂🌱
----------------------------------------------
شهید سید مجتبی علمدار=شهیدی کھ روز تولدش شهید شد.🙂🌱
----------------------------------------------
شهید سید مهدی غزالی=شهیدی که هر هفته مادرش را سرقبر صدا میزند.🙂🌱
---------------------------------------------
شهید علیرضا حقیقت=شهیدی که لحظه خاک سپاریش خندید.🙂🌱
---------------------------------------------
شهید هادی ثنایی مقدم =شهیدی که عکسش در اتاق رهبر است.🙂🌱
----------------------------------------------
شهید علی رخشانی=شهیدی که پیکرش هنگام نبش قبر سالم بود.🙂🌱
----------------------------------------------
شهید سید احمد پلارک=شهیدی که قبرش بوی گلاب میدهد.🙂🌱
---------------------------------------------
شهید علیاکبر دهقان=شهیدی که سر بی تنش سخن گفت.🙂🌱
----------------------------------------------
شهید محمدحسین شیرزاد نیلساز=شهیدی که باوجود اینکه بدنش به استخواڹ تبدیل شده بود اما پاهایش دروݧ پوتین سالم بود.🙂🌱
---------------------------------------------
شهید مهدی خندان=شهیدی که عاشورا متولد شد و اربعین به شهادت رسید.🙂🌱
----------------------------------------------
شهید حاج اکبر صادقی=شهیدی که به حرمت مادرش درقبر خندید🙂🌱
---------------------------------------------
شهید حاج علی محمدی پور فرمانده گردان ۴۱۲رفسنجان=شهیدی که درشب عملیات به تڪ تڪ اعضای گردان👥 گفت که سرنوشت شما چه خواهد شد:{شهادٺ،اسارٺ،زنده ماندڹ}
↰شهدا را یاد کنیم با صلوات
#شهید
#وعده_صادق
#شهادت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯