eitaa logo
انجمن ادبی مَطلَع
837 دنبال‌کننده
583 عکس
177 ویدیو
10 فایل
﷽ 💠محفل ادبی مطلع | تاسیس ۱۴۰۰ 🔷 نشر اشعار ولایی 🔷 اعلان مراسمات هفتگی 🔷 رسانه شعر مشهد https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پیشانی‌نوشت
حیّ علی الفلاح که گل کرده بعثتش باید نماز بست نمازی به قامتش این نور از کجاست که همواره روشن است؟ این شعله چیست در دلمان جز محبتش؟ جاری شده‌ست چشمه‌ی آیات در حجاز گل‌ها شکفته‌اند برای تلاوتش حسن ختام و نقطه‌ی آغاز دهر بود حسن ختام بود شروع نبوتش از آسمان کوه حرا، نور می‌رسید نوری که داد مژده برای رسالتش دستان اتحاد نباید جدا شوند آری امید داشت به دستان امتش پیشانی‌نوشت
هدایت شده از  روزِ مبادا / جواداسلامی
سر از لبریزیِ نامت، چنان مسرور می‌رقصد که جشن گندم است انگار و دارد مور می‌رقصد چه کرده جذبه‌ی چشم تو با آغوش این غربت که زائر قصد اینجا میکند، از دور می‌رقصد؟ تمام خاکِ اینجا بوی آهوی ختن دارد اگر عطار در بازار نیشابور می‌رقصد دو تا چشم پریشان بر ضریحت بستم و حالا دوتا ماهی ِقرمز در پس این تور می‌رقصد چنان در دستگاه شوقت افتاد اختیار از کف که در بزم همایونت، کبوتر شور می‌رقصد به شوق لمس دستان تو، از بسیاریِ مستی سه دانه دل، میان سینهٔ انگور می‌رقصد شفا از سمت آن دست مسیحایی اگر باشد فلج دَف می‌زند، کر می‌نوازد، کور می‌رقصد جواد اسلامی @javadeslami_sher
اندازه اش لبخندها در پیش داریم هر قدر هم و بلا در پیش داریم هر کس که رو به تو کند پشتش به دریاست ای عشق اصلا ما تو را در در پیش داریم حاشا که بر این گُرده گردی جا بگیرد زخم از غریب و آشنا در پیش داریم حیران نشو پشت و پناه ما حسین( ع) است حتی اگر صد کربلا در پیش داریم سر بند یا زهرا(س) و رمز یا ابالفضل(ع) فخر انا ابن المرتضی در پیش داریم یا مرگ یا آزادگی، رأی من این است خیر است آری  آنچه ما در پیش داریم دنیا نگاهش بر جهان آرایی ماست برخیز خرمشهرها در پیش داریم. 🇵🇸
هدایت شده از علی مقدم
از بنده ی روسیاه و رسوا، بگذر از عاصیِ بی حیا، خدایا بگذر بگذشت رجب، نشد ز عصیان گذریم تو لطف نما، بیا و از ما بگذر @sheikh_ali_moghaddam
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
می دونی واسه چی تو رو می‌خوام؟ می دونی من چرا دوسِت دارم؟ چرا اون وقتایی که غمگینم سر روی شونه ی تو میذارم؟ با خودت فکر می کنی گاهی چرا پابند عشق و احساسم؟ چرا هرجا که اسمت و می برن اینقده غیرتی و حساسم؟ شده اصلاً یه بار بگی واسه چی من باید علّت سؤالت شم؟ چرا وقتی که می وَزی با نسیم نمی تونم که بی خیالت شم؟ شده حتی یه بار به خاطر تو نذارم جونم و کف دستم؟ سینه م و شد برات سپر نکنم؟ شده حتی یه بار بگم خسته م؟ نشده تا همیشه هم نمیشه مگه دل کندن از تو آسونه هرکی یک بار عاشق تو شده بی خیالِت باشه؟! نمی تونه عشقِ روزای بچِگیمی تو خیلی ساله بِهِت وفادارم تو یه عُمره عزیز جون منی من یه عمره که دوستِت دارم وسط سینه ی سه رنگ تنت لاله روئیده بسکه خون دادیم کم نذاشتیم و کم نمیذاریم پای عشقت همیشه ایستادیم
هدایت شده از علی مقدم
تقدیم به حضرت شهربانو سلام الله علیها همسر امام حسین علیه السلام و مادر امام سجاد علیه السلام اگر چه در ره حق صدهزار دشواریست میان حادثه ها کار حق نگهداریست اگر چه جنگ، اگر چه اسارت است ولی همیشه کار خدا یاری و مددکاریست خوشا اسارت اگر آخرش حسین بُوَد که بی حسین شدن اول گرفتاریست سخن به مدح زنی می کنم شروع، که شعر به مدح و منقبتش متهم به کم کاریست سخن به مدح زنی می کنم شروع،‌ بلی که از گناه، تمام وجود او عاریست همان‌ که چشم و دلش رو به عالم بالاست که قصر در نظرش جلوه ی دل آزاریست همان که جلوه صد قصر غافلش ننمود همان که چشم و دلش، پُر ز نور و هشیاریست زبان و مرز به درگاهِ نور بی معناست یگانه محور و معیارِ حق سزاواریست به خاستگاری او فاطمه به خواب آمد "زهی مراتب خوابی که به ز بیداریست"* به هر کسی نرسد اینچنین مقام رفیع که این نتیجه ی یک عمر خویشتن داریست خدا برای حسین آفریدش از اول جواب او به حسین از همان ازل آری ست شرافتیست بلی مادر امام شدن ز عشق بو نبرد آن دلی که زنگاریست همین که دامن او مهد حجت الله است نشان رفعت شان و بلندمقداریست " دهد ثمر ز رگ و ریشه درخت خبر"* که خُلق مادر در خُلق بچه ها جاریست بُراق عشق تو را تا خود مدینه رساند که در مسیر خدا مرکبت سبکباریست که خواستی وطنت خانه‌ی حسین شود کجای قصه هجرت ز جبر و ناچاریست؟! تو آمدی که به زن شأن دیگری بدهی به نُه امام نشان تو جاری و ساریست "هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب" هنوز از تو سرودن کمال دشواریست شعبان ۱۴۴۵ *حافظ *صائب @sheikh_ali_moghaddam
هدایت شده از yosefpoor.ir
قیامت است کنون در مدینه، می‌تابد حسین از طرفی، آفتاب از طرفی یوسف پور طرح از عینک مدیا https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از yosefpoor.ir
ماه شب چارده، ابالفضل مهرست حسین و مه ابالفضل فرمود خدا اذا تلاها تا رفت کنار شه ابالفضل آن قِسم قَسَم که عاشقان راست گه نام خداست گه ابالفضل برخاست ندا بنفسی انت تا زد به دل سپه ابالفضل شمشیر به کف نمی نهد شیر آمد غران ز ره ابالفضل صف می شکند به تیغ ابرو باری که کند نگه ابالفضل چون اوست فلک اگر قدم داشت چون اوست قمر اگر علم داشت دریا نبرد به ذات او راه کوه است کنار او پر کاه وقتی که علم به شانه میبرد می شد قدِ آفتاب کوتاه آری به غلط نگفت شاعر در مذهب عارفان آگاه الله علی، علیست عباس جانم به تجلیات آن شاه یادم آمد ز خطبه ی او الله از آن خطابه الله ذی الحجه ی سال شصت هجری میرفت به بام کعبه آن ماه میرفت چنان عقاب بر اوج از بهر شکار فوج تا فوج میرفت به حکم شاه عالم آنسان که علی به دوش خاتم ساقی چو قدح به دست گیرد بازار بتان شکست گیرد فرمود خدای کعبه را شکر میریخت ز خطبه سربه سر سکر بر خانه ی کعبه قبل ایجاد خاک قدم علی شرف داد گر سرّ خدا نبود هرآن مانند پرنده ای شتابان پا میشد و پرزنان از این دشت کعبه دور حسین می گشت دل را ز خطابه زیر و رو کرد وانگاه به قوم فتنه رو کرد چون عزم شکار کرد آن باز یک بیت بگویمت به ایجاز: آنجا که عقاب پر بریزد از پشه ی لاغری چه خیزد؟ خورشید جمال او برآشفت با بانگ بلند این چنین گفت: ای ذره چه ات به خودنمایی؟ بسم الله اگر حریف مایی عباس که در مصاف باشد شمشیر عرب غلاف باشد ای ملک سخن همه به نامت تیغ دو دم علی کلامت آگاه ز جهل و وهمشان کرد شمشیر تو شیر فهمشان کرد یاد آنکه دل از علی ربودی بر چهره نقاب بسته بودی سن تو قریب سیزده بود محو تو نگاه مهر و مه بود صفین صف بست بر تماشات هیهات از آن نگاه، هیهات مالک آمد ولی چنان بید تا دید تو را به خویش لرزید تیغ تو رسید بی محابا مبهوت تو بود ابن شعثا از نسل علیست گرچه شک نیست پرسید کسی که این جوان کیست قربان تو ای نقاب بر رخ بگذار بگویمش به پاسخ عباس علی کارزار است عباس، غریو ذوالفقار است عباس تمام افتخار است عباس امام اقتدار است عباس مه طلایه دار است عباس بلندی وقار است عباس بلاغت شعار است عباس شکوه آشکار است عباس چه گویمت ز عباس حبس است مرا به سینه انفاس حبس است مرا به سینه انفاس لب بستم و گفت شیخ عباس: این شعرِ به سینه نقش بسته هستم سگگی ز حبس جسته از مدح تو با قلاده ی زر زنجیر وفا به حلقم اندر خود را به قبول رایگانت بستم به طویله سگانت افکن نظری بر این سگ خویش سنگم مزن و مرانم از پیش مسعود یوسف پور https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از سعیده کرمانی
مدیح گفتنت از هر دهان بزرگ‌تر است و نامت از همه‌ی آسمان بزرگ‌تر است پیاله‌ایم و به دریا نمی‌رسد این درک که شرح حال تو از هر زبان بزرگتر است مساحتی‌ست  کران تا کران شش گوشه بهشت ما اگر از دیگران بزرگتر است تو سینه سینه رسیدی به قلبمان یعنی حدود سروری ات از زمان بزرگ تر است چه ابتلای عزیزیست عاشقت بودن چه شور عشق تو از شوق جان بزرگ‌تر است نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین خدای توست که در هر اذان بزرگتر است هزار مرتبه الله اکبر از اینکه علی اصغر تو از جهان بزرگ‌تر است تو کهکشانی و شش ماهه ات به ما فهماند که راه شیری این کهکشان بزرگتر است نمانده تاب جدایی ، حرم ببر مارا غم فراق تو از قلبمان بزرگ تر است برای هرکه چشیده ست چای موکب را همیشه تشنگی از استکان بزرگ‌تر است اگر که شعر به پایان رسید لکنت ماست وگرنه مدح تو از هر بیان بزرگتر است ببخش لکنت مارا عزیز آل عبا همیشه بخشش این خاندان بزرگتر است 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
https://eitaa.com/alisamarqandi کانال اشعار علی سمرقندی در ایتا
گروه شعر مطلع قوانین گروه شعر بدون نام شاعر ممنوع بزرگوارانی که از سوال و نقد شعرشان ناراحت می شوند اشعارشان را به اشتراک نگذارند ارسال پست به صورت پشت سر هم ممنوع اهانت ممنوع ارسال مطالب غیرمرتبط با ادبیات و شعر ممنوع تصاویر نامناسب ممنوع بحث های کم فایده ممنوع شاعرانی که اشعار خودشان را ارسال میکنند فقط دو شعر در روز 👇👇👇👇لینک گروه https://eitaa.com/joinchat/1899692313C12e4ca3fb1
هدایت شده از دنج تنهایی
به خاک پای سیدالساجدین(ع) باید وضو گیرم،بَرَم نام شما را نامی که داده آبرو ، سجاده ها را سجاد یعنی تو؛تویی که می‌توان یافت در سجده های هر نماز تو خدا را جویند اهل معرفت،اهل طریقت در زمزمِ چشمانِ تو آب بقا را در هر فرازی از صحیفه می‌توان دید جمله به جمله،جلوه ی خوف و رجا را زین العبادی و ملائک دست بوسَت وقتی که بالا میبری دستِ دعا را از کربلا تا شام داغ و رنج دیدی بعد از پدر نوشیده ای جام بلا را ما وام دار خطبه ات در شام هستیم شیعه یقینا از تو دارد روضه ها را ## درمانده ایم و دستمان پیشت دراز است جز تو نمی‌گیرد کسی دست گدا را قلب مرا آباد کن با گوشه چشمی مانند معماری که می‌سازد بنا را @denj_tanhaii