eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
283 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
4هزار ویدیو
328 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
؛ 🍂 انگشت شست پا ┄┅┅┅❀🌴❀┅┅┅┄ می‌خواست انگشت بزند انگشت دستش کوچک بود؛ انگشت شست پایش را جوهری کرد و پای رضایت نامه زد. □ با دلخوری برگشت. هنوز هم نمی دانست مسئول اعزام از کجا فهمیده بود! •┈••✾○✾••┈• از کتاب وقتی سفر آغاز شد
؛ 🍂 گریه برای اعزام ┄┅┅┅❀🌴❀┅┅┅┄ گریه می‌کرد. همه سوار اتوبوس می‌شدند اما او را از اتوبوس پیاده می‌کردند. باز فرار می‌کرد و وارد اتوبوس می‌شد. مسئول اعزام با مهربانی آمد و گفت: "بیا این تفنگ ژ-۳ رو بگیر و باز و بسته کن؛ اگر بلد بودی اعزامت می‌کنیم." □ بستن ژ-۳ را تمام کرد. وقتی با خوشحالی بلند شد تا آن را به مسئول اعزام نشان بدهد، اتوبوس حرکت کرده بود! •┈••✾○✾••┈• از کتاب وقتی سفر آغاز شد
16.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 اعزام به جبهه ۲ با نوای گرم نوحه خوان اصفهان و بچه‌های حاج حسین ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄
9.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 نماهنگ اعزام رزمندگان استان مرکزی ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄