#یاد_آن_روزهای_خوب_بخیر
جمع رزمندگان تخریبچی لشگر10
#تخریبچی_شهید_سید_مهدی_تقوی
نشسته اولین نفر از سمت چپ
#شهید_حمید_رضا_دادو
#شهید_زعفری
#شهید_فیروزبخت
@alvaresinchannel
34.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یاد_آن_روزهای_خوب_بخیر
#جبهه_بودیم_و_جنگ_میکردیم
به یاد همه ی شهدای #تخریبچی
🔷 یاد شهدای عملیات #کربلای_4 را گرامی میداریم.
@alvaresinchannel
8.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕 #یاد_آن_روزهای_خوب_بخیر
وداع یاران عاشق
هر کدام از کوی و دیاری...
اما دلهاشان به هم نزدیک....
گویی به حجله می روند
آنانی که مرگ را به بازی گرفته اند
چقدر زیبا امامشان در وصشان فرمود:
"چه غافلند دنیاپرستان و بیخبران که #ارزش_شهادت را در صحیفههای طبیعت جستجو میکنند و وصف آن را در سرودهها و حماسهها و شعرها میجویند و در کشف آن، از هنرِ تخیل و کتابِ تعقل مدد می جویند.
. . . حاشا که #حل_این_معما_جز_به_عشق میسر نگردد،
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
🎥☝️رزمنده های لشگر10 سیدالشهداء(ع)
عازم میدان نبردند . . . می روند تا ابهت پوشالی دشمن را در #جزیره_ام_الرصاص بشکنند
اینجا بیمارستان ولیعصر(ع) خرمشهر است
لایوژاکت های رنگارنگ به تن کرده اند تا از آب خروشان اروند رد شوند.
خیلی هاشان در رویارویی با دشمن، شهید شدند🌷🌷🌷
-------------------------------------------
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یاد_آن_روزهای_خوب_بخیر
وداع عاشقانه
همه عاشق هم بودند
هر کدومشون از یه جایی اومده بودند
همه بودند
دلهاشون به هم نزدیک بود
انگار دارن میرن توی حجله
چقدر با هیبت هستند
چقدر لباس رزم بهشون میاد
انگار نه انگار دارن میرن که برن
اینها هستند که مرگ رو به بازی گرفتند. دران میرن شهید بشند
چقدر زیبا امامشون در وصف این ها فرمود
"چه غافلند دنیاپرستان و بیخبران که #ارزش_شهادت را در صحیفههای طبیعت جستجو میکنند و وصف آن را در سرودهها و حماسهها و شعرها میجویند و در کشف آن از هنرِ تخیل و کتابِ تعقل مدد میخواهند. و حاشا که #حل_این_معما_جز_به_عشق میسر نگردد،
🔴 این ها رزمنده های لشگر10 سیدالشهداء(ع) هستند
دارن میرن ابهت دشمن بعثی رو در #جزیره_ام_الرصاص بشکنند
و اینجا بیمارستان ولیعصر(ع) خرمشهر است
و لایوژاکت ها رنگ به رنگ به تن کرده اند تا از آب اروند رد شوند.
خیلی هاشون شهید شدند
روحشون شاد باشه #شهدا_را_شناسایی_کنید
@alvaresinchannel
#آخرین_دیدار
#قبل_از_شهادت
#پاسدار_شهید_حسن_پردازی_مقدم
شهادت 10 شهریور 1365 #حاج_عمران
راوی: #جعفر_طهماسبی
هوا گرگ و میش بود که روی #ارتفاع_کدو در#منطقه_حاج_عمران_عراق از ماشینها پیاده شدیم .
دسته ها به خط شدند و فرمانده ها شروع کردن به توجیه نیروهاشون و من هم تو فکر حسن بودم که ماشین نیروهایی #گردان_حضرت_علی_اضغر (ع) رسیدند.
هوا داشت تاریک میشد که شام رو هم پخش کردند و گفتند همه شام بخورند شام کنسرو ماهی و نون لواش بود . من چون تجربه خوردن این شام و تشنگی رو داشتم شام نخوردم.
داشتم نارنجکهام رو روی بند حمایل محکم میکردم که یکی از پشت سر بغلم کرد و کتفهام رو سفت گرفت و تا اومدم بفهمم کیه صورت من رو بوسید و من رو رها کرد من تا صورت برگردوندم او دیگر چند متری از من دور شده بود.اون حسن مقدم بود که خندان از من دور میشد و با خنده میگفت : بالاخره ماچت کردم.
حسن میگفت: من رو حلال کن و در حالیکه با سیم خاردارقطع کن بازی میکرد از ارتفاع کدو به پائین سرازیر شد.
#شهید_حسن_مقدم به عنوان #تخریبچی با گردان حضرت علی اصغرعلیه السلام رفت برای #عملیات_کربلای_2 و من هم با #گردان_حضرت_قاسم(ع).
#یاد_آن_روزهای_خوب_بخیر
@alvaresinchannel