eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
283 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
4.1هزار ویدیو
329 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 کودتای نوژه ۶ 🔻 داود علی بابایی ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔹 نحوه افشا و لو رفتن کودتای نقاب سه روز مانده به موعد کودتا یکی از خلبانانی که برای همکاری انتخاب شده بود در تهران با سروان حمید نعمتی ملاقات می‌کند. حمید نعمتی به او می‌گوید ماموریت تو بمباران بیت امام خمینی است و ما می‌توانیم تا ۵ میلیون نفر را بکشیم. این خلبان در ادامه می‌گوید: به وی گفتم که شما با مردم مخالفید یا با حکومت که این همه کشت و کشتار می‌خواهید بکنید؟ گفت: ما با حکومت مخالفیم؛ ولی هر کس هم که بخواهد مانع کار ما بشود، چاره‌ای نداریم جز اینکه بکشیم. این موضوع برای من خیلی ثقیل بود و چون از مخالفت کردن با آنها، به ویژه در منزل نعمتی هراس داشتم، گفتم که من بیت امام خمینی (ره) را نمی‌توانم بزنم؛ ولی تلویزیون را می‌زنم. وی ادامه می‌دهد: «او پس از خروج از خانه حمید نعمتی دچار تشویش و نگرانی شده و  می‌خواست موضوع را با کسی در میان بگذارد. آن شب در خانه موضوع کودتا را با برادر و مادرش در میان می‌گذارد و مادرش که به شدت ناراحت شده بود، پاسخ داد: نه تنها نباید این کار را انجام دهی باید به انقلابیون خبر بدهی و جلوی این کار را بگیری که اگر غیر از این باشد، شیرم حلالت نیست.» این سخن مادر موجب شد تا در نخستین دقایق بامداد چهارشنبه خلبان تصمیم خود را بگیرد و با پذیرش احتمال کشته شدن توسط سران کودتا ماجرای کودتا را افشا کند. 🔹 سخنان آیت الله خامنه‌ای درباره نحوه افشای کودتای نقاب «... یک شبى من حدود اذان صبح دیدم که در منزل ما را مى‌‌زنند... مى‌‌گویند که یک ارتشى آمده و می‌گوید با شما کار واجب دارد... دیدم یک نفر همان دم در تکیه داده به دیوار، با حال کسل و آشفته و خسته و سرش را فرو برده بود... گفتم: شما با من کار دارید؟ بلند شد و گفت: بله. گفتم: چکار دارید؟ گفت: کار واجبى‌ دارم و فقط به خودتان مى‌‌گویم... یک جایى گوشه حیاط نشستیم... آثار بی‌خوابى و خیابان‌گردى و خستگى و... ضمنا هم سراسیمگی و هیجان در او پیدا بود... خلاصه آنچه گفت این بود که در پایگاه همدان اجتماعى تشکیل شده و تصمیم بر کودتایى‌ گرفته شده... و پول‌هایى به افراد زیادى داده‌‌اند، به خود من هم پول داده‌‌اند... جماران و چند جاى دیگر را بمباران می‌کنند... پرسیدم: «کى قرار است انجام بگیرد این کودتا ؟» گفت: امشب... من دیدم مسئله خیلى جدى است و باید آن‌ را پیگیرى کنیم...» ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد ✅« انجمن راویان فتح البرز » @anjoman_raviyan_fath_alborz
✅« انجمن راویان فتح البرز » @anjoman_raviyan_fath_alborz
38.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 مناجات شهید حجت‌الاسلام مصطفی ردانی‌پور در شب قدر در جبهه‌های جنگ😭 💠 حضرت علامه محمدتقی مصباح یزدی رضوان‌الله‌علیه فرمود: 🔸اگر در قیامت من را به‌عنوان نوکر آقای ردانی‌پور در محشر حاضر کنند و بگویند به صدقه سر آقای ردانی‌پور تو را آمرزیده‌ایم، افتخار می‌کنم.
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌿🌹🌹🌹 🌿🌹🌹 🌿🌹 ✍️✍️✍️ راوی: روز 19 ماه رمضون سال 64 بود که با (فرمانده گردان تخریب لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام) از جنوب حرکت کردیم برای سرزدن به که در و "ارتفاعات لری" مشغول پاکسازی میدان های مین بودند. مریوان که رسیدیم ، قبل از رفتن به خط خبر دادند بچه ها برای احیاء اومدند پادگان . رفتیم پادگان شهید عبادت مریوان . پادگان وضع خوبی نداشت و ماشین های آمبولانس در حرکت بودند رفتیم سمت ساختمانی که بچه های تخریب مستقر بودند هنوز ماشین متوقف نشده بود که رو دیدیم. ازرضا وضعیت رو پرسیدیم. اون گفت نیم ساعت قبل هواپیماهای دشمن پادگان رو بمباران کردند. لباس های رضا خونی بود و از ظاهرش برمی اومد که برای کمک رسانی رفته. داخل ساختمون شد و من کنجکاو شدم و با رضا رفتیم سمت محل بمباران. راکت هواپیما خیلی زمین رو گود کرده بود و رضا با دست بالای درخت ها رو نشون میداد که قسمت هایی از بدنهای شهدا پرتاب شده بود. رضا میگفت چند باری هست ظرف این چند روز هواپیماها برای بمباران اومدند... شهید نوریان گفت اگر اینجوری خواسته باشه هواپیماها بیان و بمبارون کنند تلفات بالا میره وتصمیم گرفت بچه ها مجددا به خط مقدم برگردند. چون بیست_و_یکم_ماه_رمضون بود از شهید نوریان خواستیم که احیاء در پادگان باشیم وفردا صبح حرکت کنیم وایشان هم قبول کرد. حدود ساعت 11 شب بود که رفتیم طبقه چهارم یکی از ساختمونهای پادگان برای مراسم احیاء. ابتدا قرار شد روحانی صحبت کنه و بعد من بخونم و مجددا ایشون قرآن سر بگیره. روحانی که اهل مازندرون بود شروع به صحبت کرد و من و کنار هم نشسته بودیم و رضا من رو به حرف میگرفت و باز داشت شرح بمباران دیروز رو میداد که شیخ به ما دوتا تذکر داد که صحبت نکنید .یادمه اون شب مثل اینکه شیخ موقع افطار زیاد خورده بود و وقت صحبت کردن سکسکه میکرد و من و رضا موقع سکسکه اش میخندیدیم .صحبت های شیخ طولانی هم شد و بعد وارد روضه شد و چراغ ها رو خاموش کردند و من شروع کردم به خوندن. با شروع کردم . توی جبهه سنت بود که وقت خوندن این دعا همه به سجده میرفتند. همه در حال سجده و مشغول گریه بودن که صدای شلیک پدافندهای پادگان بلند شد و هنوز به ذکر آخر دعا نرسیده بودیم که من دیدم هیچکس داخل ساختمون نیست و صدای شیرجه هواپیما اومد و با شهید صمدیان نفهمیدیم چهار طبقه ساختمون رو چه طوری پایین اومدیم. وقتی پایین رسیدیم همه روی زمین دراز کشیده بودند و صدای رگبار پدافندها قطع نمیشدوحدود 20 دقیقه ای گذشت و هواپیماها بدون اینکه بمباران کنند منطقه رو ترک کردند. با شهید رضا رفتیم سراغ شیخ که ادامه احیاء رو در ساختمون برگزار کنیم که شیخ با عتاب به ما گفت: نه.حفظ جون واجبه. برادرها به ساختمون های خودشون برند و خدا همینجوری قبول میکنه. اون شب ما برگشتیم به ساختمون خودمون و با جمع بچه های تخریب و درکنار فرمانده مون قرآن به سرگرفتیم . 🌿🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🌹 یقین دارم خیلی از و این عکس ها رو ندیدند و نمیدونن این که نشسته اینقدر با اخلاص داره زیر نور فانوس دوده گرفته همه رو به عرش میبره چه کسی هست. این تصاویر مربوط به احیای شب های قدر رزمندگان (ع) است روزهایی که رزمندگان آماده برای عملیات در میشدند. مداح مقابل نور فانوس نشسته و داره برای همسنگرانش میخونه. محمد جواد مداح تیپ سیدالشهداء(ع) بود و خیلی با اخلاص میخوند عجیب این بود که شهید اسلامی فر موقع صحبت کردن زبونش میگرفت ولکنت داشت اما موقع مداحی کردن اثری از این مشکل نبود . مداح شهید جواد اسلامی فر در تاریخ 8 اسفند 62 در و از پرکشید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای علیها آرام گرفت. 🌿🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
2_144123984194781064.pdf
حجم: 2.19M
🔼 PDF کتاب « قبله نور » مجموعه بیانات مقام معظم رهبری در سفر به مناطق عملیاتی راهیان نور ✅« انجمن راویان فتح البرز » @anjoman_raviyan_fath_alborz
📖PDF ✅ کتاب « قبله نور » ✅« انجمن راویان فتح البرز » @anjoman_raviyan_fath_alborz
8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | 🔸دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان یادمان شهید حسن باقری ✅« انجمن راویان فتح البرز » @anjoman_raviyan_fath_alborz
2.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 وقتی فرزند رزمنده ای که در خیابان در حال خداحافظی و رفتن به جبهه است از او بستنی می خواهد و... ♦️امام خمینی (ره): «شما خانواده‌های شهدا چشم و چراغ این ملتید. کدام تحولی بالاتر از این که پدران و مادران و همسران شهیدان ما از فراق عزیزان خود شکوه نمی‌کنند، ولی غبطه و حسرت دوری از قافله‌ شهدا را بر زبان دارند.» 🔸شهید آوینی: «دیدم كه جنگ بر پا شده بود تا از این خاک دروازه‌ای به كربلا باز شود و مردترین مردان در حسرت قافله‌ عشق نمانند... و چنین شد.» ✅« انجمن راویان فتح البرز » @anjoman_raviyan_fath_alborz
🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁 🌹 یاد وخاطره 7 شهید (ع) که در روز 25 فروردین ماه 1365 در در حال مین گذاری آسمانی شدند گرامیباد. اونها هفت تن بودندواهل صفا وصمیمیت... و به شدند. شبی که به معراج رفتند شبی بود که زاده ام البنین (ع) پا در جهان هستی گذاشت. 🌿 🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @alvaresinchannel