🎼 شعر مرگ قو | با صدای شاعر 📝 سروده‌ ۱۳۳۳/۰۱/۲۷ | تهران @anjomaneadabi

💠 انجمن علمی زبان و ادبیات‌ فارسی دانشگاه قم برگزار می‌کند: ● بازدید از خانه‌موزه‌ی سیمین دانشور و جلال آل احمد سه‌شنبه ۱۴ آذر ماه | حرکت از دانشگاه قم #ویژه‌_برادران 🔺️هزینه: ۶۰,۰۰۰ تومان 🔻هماهنگی و ثبت‌نام: @anjoman3 کانال اطلاع‌رسانی انجمن: @anjomaneadabi

💠 انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم برگزار می‌کند: کارگاه داستان نویسی احــسان عـــبدی پــــــور ● ثبت‌نام برای #عموم_دانشجویان آزاد است. 🔻هزینه کارگاه با تخفیف دانشجویی: 195,000 تومان دوشنبه ۲۰ آذر | ســــــاعــــــــــــت ۱۵ دانــــــشگاه قـــــــــــــــم دانشکده علوم پایــه سالن شهید بهشتی ● اعطای گواهی‌نامه حضور 🔗 ثبت‌نام: https://survey.porsline.ir/s/R1ZU5KwQ 🎓 پشتیبانی کارگاه: @anjoman3

#شعر به کمال عجز گفتم که به لب رسیده جانم زِ غرور و ناز گفتی، تو مگر هنــوز هستی؟ ● فروغی بسطامی 🎙 #احسان_عبدی_پور @anjomaneadabi

💠انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم برگزار می‌کند: دومین نشست از سلسله نشست‌های نــــــــــقـــــــــد شــــــــــعــــــــــر چـــــــــــامـــــــــه با حضور جناب آقای ســــیــــد عـــلــــی نـــقـــیـــب مسئول واحد آفرینش‌های ادبی حوزه هنری 🔺️رزرو بلیط رایگان جهت حضور: https://formafzar.com/form/869hr 🔻ارسال شعر جهت ارائه در این نشست: @anjoman3 ⏰️ ســــه‌شــــنــبـه ۲۸ آذر | سـاعت ۱۵ 📍 دانشگاه قم، دانشکده علوم پایه ● ســـــالــــن شـــهــــیــــد بــــهــــشـــتــی ● کانال های انجمن: ANJOMAN1 ANJOMAN2

#گزارش_تصویری کارگاه داستان نویسی احــــسان عبــــدی پـــور دوشنبه ۲۰ آذر مـــــــاه @anjomaneadabi

#گزارش_تصویری کارگاه داستان نویسی احــــسان عبــــدی پـــور دوشنبه ۲۰ آذر مـــــــاه @anjomaneadabi

#گزارش_تصویری کارگاه داستان نویسی احــــسان عبــــدی پـــور دوشنبه ۲۰ آذر مـــــــاه @anjomaneadabi

#استوری برشی از کارگاه داستان نویسی 🎙احــــــســـــان عـــبــــدی پــــور ۲۰ آذر ماه ۱۴۰۲ | دانــشــگاه قم ● انجمن زبان و ادبـیات فـارسی @anjomaneadabi

#جریان_خیال برگی از شماره‌ی جدید نشریه جــریــان خــیـال به قلم حدیث شفیعی یلدا... تداعی‌گر سرخی و نظم دانه‌های انار، و سبزی و طراوت هندوانه. همه پاییز را با رفتن می‌شناسند، اما شاید پاییز یعنی رهایی. همانگونه که برگ‌، خود را از تعلق درخت آزاد می‌سازد، از تمام آن برگ و بار سبز که به دست شماطهٔ زمان، رنگ زرد به خود می‌گیرند. به تاوان گذشت هر دقیقه و هر روز شکننده‌تر می‌شوند، رو به زوال می‌روند، تا سرانجام هر برگ‌ از قفس شاخه‌ها رها می‌شود. مهر آغازگر پاییز است. درمیانۀ راه، در ایستگاه دوم، به آبان می‌پیوندد و مهربان را می‌سازد.  اما من در فراغ تو از تمام آذر، آذرترم! اینک در آستانهٔ اتمام پاییز، حالا که مهربان خانم و آذر خانم، کوله‌بار سفر بسته‌اند و آمادۀ رفتن می‌شوند، من درمیان تمام شلوغی‌های این شب یلدا، در میان جمع، در میان این همه بودن، در کلبهٔ تنهایی خیالم، از سرچشمۀ واژه، قوری احساساتم را پر می‌کنم و می‌خواهم برایت شعر دم کنم! به امید هم‌نشینی با تو، بر روی تخت خاطره‌ها، با شالی که گرمایش یادگار دستان توست! برایت انار دانه کرده‌ام. با هر دانه، یک گل از باغچۀ خاطرات چیدم و در گلدان حضورت گذاشتم، تا واقعی‌تر از همیشه در اطراف خودم تو را حس کنم. صدای همهمه و تق‌تق شکستن تخمه، بوی نارنگی که هر چند دقیقه یک بار پخش می‌شود و بعد از چند لحظه، باز در فضای اتاق گم... امشب، کرسی مادربزرگ، گرم‌تر از همیشه، تمام خانواده را در آغوش گرفته و گرمای دستان پرمهر او با سرمای نفس‌های آخر پاییز در جدال‌اند. یلدا، سالروز زایش مهر و عطوفت، یادآور همدلی و صمیمیت است. طولانی‌ترین شب سال، به بلندای موهای بافتهٔ ابریشم‌گونهٔ مادربزرگ که سیاهی‌اش را با گرد سپید گذر زمان و روزگار، تاخت زده. امشب پدر به دیوان حضرت حافظ تفألی می‌زند، دست‌های پاییز را در دستان زمستان می‌گذارم و پاییز را بدرقه می‌کنم، تا ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد! می‌دانم که امشب گذر اسب سرکش خیالت به کلبۀ ساکن و آرام خیالم می‌افتد. امشب، یک دقیقه بیشتر از تمام شب‌های سال، درکنار هم، طعم زندگی را مثل یاقوت‌های ترش و شیرین انار، مزه‌مزه می‌کنیم، وصال هر ثانیه را با ثانیه‌ای دیگرجشن می‌گیریم، تا شب به فردا برسد و سپیدۀ زمستان برای فرمانروایی‌اش از بلندای دماوند سر برآرد. مهرتان به بلندای یلدا. یلدا مبارک. @anjomaneadabi