💠 چگونه #حافظه قوی داشته باشیم⁉️
🌴خواندن دعایی که پیغمبر (ص) به امیرالمؤمنین (ع) براى حافظه تعلیم نمود:
«سبحان من لایعتدى على اهل مملکته، سبحان من لایأخذ اهل الارض بالوان العذاب، سبحان الرؤوف الرحیم، اللهم اجعل لى فى قلبى نورا و بصرا و فهما و علما انک على کل شىء قدیر».
🎗مسواک کردن
🍇استفاده بیشتر از مواد حاوى گلوکز (مثل خرما، #عسل و شیرینى جات طبیعى).
❇️ در کتاب مفاتیح الجنان آمده: استمرار خوردن #مویز در ناشتا، به خصوص اگر سرخ و بیست و یک دانه باشد، خوردن حلوا ، گوشت نزدیک گردن، عسل و عدس، در تقویت حافظه مؤثر است.
🔅 #تمرین و تکرار مطالب (خیلى مهم است).
🔍بعد از هر 45 دقیقه مطالعه حدود 10 دقیقه استراحت کردن.
#آداب
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@aye_aye_ta_khoda
حاج مهـدی طائب:
اگر تا ظهـور امام زمـان"ارواحنافداه"، هزار کیلومتــر فاصله داشتیم، با خون حاج قاسـم، این هزار کیلومتر به ده متر رسید..
#امام_زمان
#سردار_دلها
@ham_safare_ba_shohada
بعد از تیر خوردنش
بچهها اومدن به کمکمون
خیلی خون ازش رفته بود 😢
فقط برگشت به یکی از رفقا گفت:
بلندم کن رو زانوهام بشينم
برگشتم بهش گفتم: واسه چی..؟!
خون زیادی ازت رفته!
که آقا سجاد گفت:
#اربابم اومده میخوام بهش سلام بدم..🍃
😭
🌹شهید مدافع حرم سجادعفتی
@Modafeaneharaam
هدایت شده از جنت المهدی۳۱۳
علیمی.mp3
3.13M
#یاامام_رضامددی
آرامشقلبهمنهایوانرضا
#حمیدرضاعلیمی
التماس دعا
┄┅═✧❁🌷❁✧❁🌷❁✧═┅┄
💠کانال جنت المهدی۳۱۳ 👇
╔═ ⚘════⚘⚘════⚘═╗
🌷@jannatolmahdi313 🌷
╚═ ⚘════⚘⚘════⚘═╝
هدایت شده از جنت المهدی۳۱۳
9.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 مناجات با امام زمان ...
@jannatolmahdi313
🔻 هر روز با گناه دلت را شکستم ...
🗣 #محمد_حسین_پویانفر
دیگر فرقی ندارد جمعه یا شنبه فقط بیا...
🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🌷
🌻#اللّٰھـُم_عَجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْـ🌻
💠کانال جنت المهدی۳۱۳👇••🇮🇷••
❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
@jannatolmahdi313
❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
#بی_تو_هرگز
#شهیدسیدطاهاایمانی
#قسمت_شصت_و_هفتم:چهل و شش تماس بی پاسخ
نزدیک نیمه شب بود که به حال اومدم ... سرگیجه ام قطع شده بود ... تبم هم خیلی پایین اومده بود ... اما هنوز به شدت بی حس و جون بودم ...
از جا بلند شدم تا برم طبقه پایین و برای خودم یه سوپ ساده درست کنم ... بلند که شدم ... دیدم تلفنم روی زمین افتاده ... باورم نمی شد ... 46 تماس بی پاسخ از دکتر دایسون ...
با همون بی حس و حالی ... رفتم سمت پریز و چراغ رو روشن کردم ... تا چراغ رو روشن کردم صدای زنگ در بلند شد ...
پتوی سبکی رو که روی شونه هام بود ... مثل چادر کشیدم روی سرم و از پله ها رفتم پایین ... از حال گذشتم و تا به در ورودی رسیدم ... انگار نصف جونم پریده بود ...
در رو باز کردم ... باورم نمی شد ... یان دایسون پشت در بود... در حالی که ناراحتی توی صورتش موج می زد ... با حالت خاصی بهم نگاه کرد ... اومد جلو و یه پلاستیک بزرگ رو گذاشت جلوی پام ...
- با پدرت حرف زدم ... گفت از صبح چیزی نخوردی ... مطمئن شو تا آخرش رو می خوری ...
این رو گفت و بی معطلی رفت ...
خم شدم از روی زمین برش داشتم و برگشتم داخل ... توش رو که نگاه کردم ... چند تا ظرف غذا بود ... با یه کاغذ ... روش نوشته بود ...
- از یه رستوران اسلامی گرفتم ... کلی گشتم تا پیداش کردم ... دیگه هیچ بهانه ای برای نخوردنش نداری ...
نشستم روی مبل ... ناخودآگاه خنده ام گرفت ...
#بی_تو_هرگز
نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی
#قسمت_شصت_و_هشتم:احساست را نشان بده
برگشتم بیمارستان ... باهام سرسنگین بود ... غیر از صحبت در مورد عمل و بیمار ... حرف دیگه ای نمی زد ...
هر کدوم از بچه ها که بهم می رسید ... اولین چیزی که می پرسید این بود ...
- با هم دعواتون شده؟ ... با هم قهر کردید؟ ...
تا اینکه اون روز توی آسانسور با هم مواجه شدیم ... چند بار زیرچشمی بهم نگاه کرد ... و بالاخره سکوت دو ماهه اش رو شکست ...
- واقعا از پزشکی با سطح توانایی شما بعیده اینقدر خرافاتی باشه ...
- از شخصی مثل شما هم بعیده ... در یه جامعه مسیحی حتی به خدا ایمان نداشته باشه ...
- من چیزی رو که نمی بینم قبول نمی کنم ...
- پس چطور انتظار دارید ... من احساس شما رو قبول کنم؟... منم احساس شما رو نمی بینم ...
آسانسور ایستاد ... این رو گفتم و رفتم بیرون ...
تمام روز از شدت عصبانیت، صورتش سرخ بود ...
چنان بهم ریخته و عصبانی ... که احدی جرات نمی کرد بهش نزدیک بشه ...
سه روز هم اصلا بیمارستان نیومد ... تمام عمل هاش رو هم کنسل کرد ...
گوشیم زنگ زد ... دکتر دایسون بود ...
- دکتر حسینی ... همین الان می خوام باهاتون صحبت کنم... بیاید توی حیاط بیمارستان ...
رفتم توی حیاط ... خیلی جدی توی صورتم نگاه کرد ... بعد از سه روز ... بدون هیچ مقدمه ای ...
- چطور تونستید بگید محبت و احساسم رو نسبت به خودتون ندیدید؟ ... من دیگه چطور می تونستم خودم رو به شما نشون بدم؟ ... حتی اون شب ... ساعت ها پشت در ایستادم تا بیدار شدید و چراغ اتاق تون روشن شد ... که فقط بهتون غذا بدم ... حالا چطور می تونید چشم تون رو روی احساس من ... و تمام کارهایی که براتون انجام دادم ببندید؟ ..
هدایت شده از جنت المهدی۳۱۳
🌸به نام #خــداوند دلـهای پاک
✨که نامش بود در دلت تابناک
@jannatolmahdi313
🌸به نام کســـی که تو را آفرید
✨سر آغاز #عشق ست و نور #امید
#بِـــسْـــمِ_الـلّـهِ_الــــرَّحْـــمٰــنِ_الـــرَّحـــیٖـــم
#سلام_علیکم
#صبح_اولین_روزهفته_تون_بخیر
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🌸
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
💠کانال جنت المهدی۳۱۳👇••🇮🇷••
❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
@jannatolmahdi313
❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅