eitaa logo
انجمن راویان دفاع مقدس کاشان
498 دنبال‌کننده
29.2هزار عکس
32.3هزار ویدیو
104 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺خبر آمد خبری در راه است... 🖥 افتتاح سایت اینترنتی «عارفان مجاهد علوی» به مناسبت پنجمین سالگرد شهادت حاج مهدی طهماسبی / 6⃣1⃣ خرداد 🎁 عارفان مجاهد | شهیدان عشریه و طهماسبی ⬅️ آدرس سایت اینترنتی و لینک کانال در پیام رسان ملی ایتا و سروش: www.aref-e-mojahed.ir @arefanemojahed
🗳به جمع مدافعان حرم بپیوندید... ✌️ 🎁 عارفان مجاهد | شهیدان عشریه و طهماسبی ⬅️ آدرس سایت اینترنتی عارفان مجاهد: www.aref-e-mojahed.ir ⬅️ لینک کانال پشتیبان در پیام رسان ملی ایتا و سروش: @arefanemojahed
📣 روایتگری شهید خسین جوینده (ابویاسین) از کیفیت حضور شهید عباس دانشگر در حلب و نحوه شهادت شهید طهماسبی و شهید دانشگر را در صفحه نخست سایت عارفان مجاهد بشنوید. 👇👇 🎁 عارفان مجاهد | شهیدان عشریه و طهماسبی ⬅️ آدرس سایت اینترنتی عارفان مجاهد: www.aref-e-mojahed.ir ⬅️ لینک کانال پشتیبان در پیام رسان ملی ایتا و سروش: @arefanemojahed
🖥 معرفی سایت: وصیت‌نامه سرشار از عرفان و معنویت عارفان مجاهد را در اینجا مطالعه بفرمایید👇👇 ⬅️ وصیت‌نامه شهید ابراهیم عشریه🌹 ⬅️ وصیت‌نامه شهید مهدی طهماسبی🌹 ─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─ 🎁 عارفان مجاهد | شهیدان عشریه و طهماسبی 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 🔗 | @arefanemojahed 📬 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ لطفا نشر دهید.
📙 کتاب "راز پلاک سوخته" 👇👇 🌐 www.aref-e-mojahed.ir/?page_id=292 این کتاب بر اساس دست نوشته های شهید مهدی طهماسبی در قالب داستان و در ۱۲ فصل نوشته شده است. راوی داستان کتاب، خود شهید می باشد و ماجرای سفری که شهید به سوریه داشت و تمام اتفاقات این سفر را در دفترچه ای ثبت می کرد، بصورت روایت داستانی به رشته تحریر در آمده است. فصل اول داستان همان ساعات آخر زندگی این شهید است که در ۱۱ فصل شهید زندگی و حوادث سفر اول خود را به سوریه بازگو می کند و در فصل ۱۲( فصل آخر) بر می گردد به همان ساعات پایانی و لحظه شهادت. 🍰 برشی از متن کتاب: ….. مشغول بازکردن گره‌های بند پوتین شدم. بالاخره گره‌ها باز شد. شروع کردیم بند پوتین را بستن. من بند یک لنگه را موازی بستم. ابویاسین لنگه دیگر راضربدری بست. با دیدن بند پوتینی که ابویاسین بست، هنگ کردم. این چه جور بستن بند است؟ سوزنم گیر کرد.من با این وضع هیچ‌جا نمی‌آیم. ابویاسین وقتی وضعم را دید، با التماس گفت: «وسط جنگ هستیم.جان من! بپوش، برویم. حالا هر جور بند را ببندی وسط درگیری کسی به بستن بند پوتین نگاه نمی‌کند». ─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─ 🎁 عارفان مجاهد | شهیدان عشریه و طهماسبی 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 🔗 | @arefanemojahed 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ لطفا نشر دهید.
مجموعه استیکر ویژه دهه‌ی ولایت و عید غدیر 👇👇 @estikershahidtahmasebi ─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─ 🎁 عارفان مجاهد | شهیدان عشریه و طهماسبی 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 🔗 | @arefanemojahed 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ لطفا نشر دهید.
مجموعه استیکر ویژه دهه‌ی ولایت و عید غدیر 👇👇 @estikershahidoshrieh ─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─ 🎁 عارفان مجاهد | شهیدان عشریه و طهماسبی 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 🔗 | @arefanemojahed 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ لطفا نشر دهید.
📚 معرفی کتاب این اثر روایتی است شفاهی از وقایع واپسین روزهای همراهی با شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه که در منطقه جنوب حلب (سوریه) به وقوع پیوسته است. وقایع ثبت شده در این نوشتار برگرفته شده از گزارشات و دست‌نوشته‌های خود شهید بزرگوار و سایر همرزمانشان در ۱۰ روز آخر مأموریت می‌باشد که وقایع هر روز در قالب یک فصل روایت شده است. 📌 از ملاحظات و نکات قابل توجه این کتاب، نگارش مبتنی بر عین اتفاقات و وقایع صحنه نبرد می‌باشد که بر شهید ابراهیم عشریه و سایر همرزمان ایشان گذشته است. مطالعه این کتاب به شما امکان حضور در تیم رزمی شهید عشریه و درک موقعیت‌های عملیاتی جنوب حلب در مدت ده روز پُرماجرا را می‌دهد. 📙 برشی از متن کتاب: گوشم مدام به مکالمات بیسیم بود. منتظر شنیدن صدای ابراهیم بودم. عمار پشت سرِ هم تراب را صدا میکرد. ابراهیم جواب نمیداد. دل توی دلم نبود؛ مدام با خودم میگفتم: «ابراهیم تو رو خدا جواب بده» کم‌کم داشتم نگرانش میشدم. یاد حرفش افتادم که گفت: "دوست دارم با هم شهید بشیم." درست ده روز قبل از شهادت، بزرگی در عالم رؤیا مژده وصل را به او داده بود. خود را آماده می‌‌کرد. نماز شب‌ها و مناجاتش بوی رفتن می‌داد. اصلاً ماجرای این کتاب و آخرین فصل ابراهیم از همین جا آغاز می‌گردد. ─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─ 🎁 عارفان مجاهد | شهیدان عشریه و طهماسبی 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 🔗 | @arefanemojahed 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ لطفا نشر دهید.