eitaa logo
انجمن راویان دفاع مقدس کاشان
503 دنبال‌کننده
29.3هزار عکس
32.4هزار ویدیو
104 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ دختری با کفش‌های ورنی قرمز 🔴 برشی از کتاب دختر تبریز، خاطرات صدیقه صارمی، رزمنده، مربی نهضت سوادآموزی و مربی پرورشی دهه‌ی ۶٠ تبریز ◀️ شب قبل از آزادسازی خرمشهر وضعیت قرمز شد. «کم‌پلو»، یکی از محله‌های قدیمی شهر و بیمارستانی در منطقه‌ی پل نادری را زدند. بعد از این اتفاق، آمبولانس‌ها فقط مجروح و شهید می‌آوردند به بیمارستان. راننده‌ای داشتیم به نام علی‌آقا. جلوی اورژانس داشت جعبه‌هایی را که مخصوص اعضای قطع‌شده‌ی بدون پیکر بود، می‌چید پشت ماشینش و می‌بردند برای دفن. ◀️ دختربچه‌ای را با جوراب شلواری سفید و کفش‌های ورنی قرمز که لای ملافه‌ای پیچیده بودند، داد بغل خانم سبزی‌پور و رفت سراغ ماشین. وقتی برگشت تا بچه را بگیرد، خانم سبزی‌پور داشت حیاط را دور می‌زد. گفت: «چی شده؟ چرا دور خودت می‌چرخی؟» _ اگر بیدار شد و مادرش را خواست، جوابش را چه بدهم؟! _حواست کجاست؟ این بچه مگر سر دارد که مادرش را بخواهد؟ راست می‌گفت. سر بچه را ترکش برده بود. چون لای ملافه پیچانده بودند معلوم نبود. ◀️ سبزی‌پور در حالی‌که بچه را محکم در آغوشش فشرده بود، رفت و در گوشه‌ای از حیاط آرام روی زمین نشست. نزدیک بیست دقیقه بدون هیچ حرکتی فقط پیکر بی‌سر بچه را نگاه می‌کرد و اشک می‌ریخت. https://s4.uupload.ir/files/img_20210722_123200_103_qrq4.jpg https://www.instagram.com/p/CRnzx1csk7s/?utm_medium=copy_link