eitaa logo
انجمن راویان دفاع مقدس کاشان
502 دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
32.9هزار ویدیو
104 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: هر کس در روز جمعه ی ماه رجب ، صد مرتبه سوره "قل هو الله احد" را بخواند، نوری برای او در روز قیامت خواهد بود که او را به سوی بهشت رهنمون می گردد. 📚اقبال الاعمال
♨️شرایط اسارت، شرایط محدودیت و کمبود و حداقلی بود. مثلا به ­­اندازه ­ای به ما غذا می­دادند که فقط زنده بمانیم. ⚜در ابتدای اسارت من 72 کیلو بودم اما در زمان آزادی بیست کیلو وزنم کم شده بود. 💠یکی از دوستانم حدود سی سال سن داشت. گرسنگی به حدی به او فشار می­آورد که بوتة باقالا را که هنوز میوه نداده بود، می­خورد. گاهی هم که چیزی پیدا نمی­کرد، علف ­های باغچه را می­خورد. 🥖سهمیة غذایی هر اسیر ایرانی در هر شبانه ­روز دو عدد نان صمون بود. نان صمون به اندازه یک نان ساندویچی کوچک است. 🍵صبح­ها هم یک ملاقة معمولی آش برای هشت نفر می­دادند. ما این آش را می­گذاشتیم سرد شود و بعد به هشت قسمت تقسیم می­کردیم. که به هر نفری تقریبا سه قاشق می­رسید. به همین خاطر مجبور بودیم نان­ هایمان را خرد کنیم و داخل آش بریزیم تا گرسنگی را کم­تر حس کنیم. 🍚برای ظهر هم یک بیل برنج برای هشت نفر می­دادند. ولی برای شب غذایی نبود. از این رو با سبزیجاتی که در باغچه داشتیم، آشی درست می­کردیم که یک بشقاب آن سهم هشت نفر بود. ♻️اگر تمام غذایی را که یک ­روز به ما می­دادند یک­ جا می­خوردیم، باز هم برای یک وعده سیر نمی­شدیم. برای همین بچه ­ها غالبا روزه می­گرفتند. 🥣یک ­بار ماست دادند که به هر نفر یک قاشق غذاخوری رسید. بعد هم منت می­گذاشتند که امروز ماست خوردید.                                                          @sh_montazerin
14.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام باقر علیه‌السلام؛ اگر من قیام مردم مشرق را درک می‌کردم؛ خود را برای صاحب این امر حفظ می‌نمودم. ـ منظور از این روایت امام باقر 'ع' چیست؟ ـ آیا فتنه‌ها قیام مردم شرق را، از حرکت بسمت ظهور، منحرف نمی‌کنند؟ @anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از اعضاء گروه بخاطر فاصله افتادن خاطره رفیق شفیق من احسان معذرت میخوام سرم شلوغ بود.
3ادامه رفیق شفیق من 3❤️🌷 احسان آمد بالای سرم خونریزی شدید داشتم😂 احسان باچفیه قرمز رنگ عراقی که از عملیات والفجر4غنیمت گرفته بود و همیشه بگردنش بود(چفیه ای که در عکس هست) باز کرد و به ران پایم راستم که مجروح شده بود محکم بست تا اون موقع درد پهلویم😭 بیشتراز پایم بود و بلند ذکر یا فاطمهء الزهرا رو میگفتم.کم کم درد پایم زیاد و زیادتر شد.نمیدانم چرا ولی نگاه😳 به پایم نمیکردم ولی خدایش نه میترسیدم و نه ناراحت فقط وفقط نگران شهادت احسان و بفکر بچه های که داخل پی ام پی اند و هر لخظه ممکنه مورد اصابت گلوله ای قرار بگیره😭😭 احسان هم مثل من نگران مجرحین داخل پی ام پی بود.و همینطوربدلیل آتش تهیه خیلی سنگین بعثی ها روی جاده (چون لشکرها و گردان های عمل کننده اول باید از این جاده "دژ"که بعرض شاید 15 تا20 وارد خط میشدن دشمن زمین را،مین کاشته بود توپها،خمپارهاو تانکها و تیربارهایش رو جاده متمرکز کرده بود بقول بجه ها داشت خاک طلائیه با تجهیزاتش شخم میزد)احسان یکدستش اتداخت زیر کمرم و دست دیگرش زیر پاهم و بلندم کرد، تا کامل احسان ایستاد(من از نظر سنی 3سال کمتر از احسان بودم احسان خدا بیامرز قند بلند خوش جسه بود منم اون موقع تقریبا" بد ازدوسال توجنگ بودن شده بودم 16ساله،لاغر کوچله منظورم اینکه راحت تو دستهای مهربان احسان😁 جاشدم.تا ایستاد یهو دیدم سبکتر شدم احسان انگار همین حس بهش دست داد😳 ازتوی بغل احسان نگاه کردم دیدم پایم بود که به رگها و پوستها بنده بوده افتاد زمین 😁 به احسان گفتم احسان جان چی شد، احسان گفت چیزی نیس بند پوتینت باز شد😁😂 ( بعضی ازقسمتها رو که از قول احسان میگم بعد از مجروحیت که باهم خاطرات اون شب برا همدیگه میگفتیم برام گفته بود)بخاطرروحیه بهم داده باشه گفت بند پوتین بازشد😳 بازم عرض میکنم خدایش اصلا" نگران و ناراحت نبودم. منو رسوند روی پی ام پی تو روی پی ام پی رو و توی پی ام پی پر مجروح بود که همه از شدت درد ذکر میگفتن و ناله میکردن که منم آخرین مجروح بهشون اضافه شدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امنيت هوایی ۱۴ اسفند/ ساعت ٢٢:١٠ پرواز شماره ٣٣٤ شركت هواپيمایی ج.ا.ا مسیر اهواز به مشهد (هواپیمای F100 با ریجستر EP-CFM) پس از گذشت ٢٠ دقيقه از طول پرواز احدی از مسافرین (بنام محمدحسین حقیقت منش فرزند محمدعلی متولد ۱۳۵۵/۰۱/۰۶ صادره از شوش دانیال با کدملی ۵۲۶۹۶۵۹۴۰۹) از ردیف 11C برگه‌ای را به مهماندار می‌دهد (که بر روی آن عبارتی با مضمون "من بمب‌گذاری شدم... ریموت دست شخص دیگری هست") و می‌گوید که این برگه را به امنیت پرواز برسان و بگو که "هواپیما به آسمان اهواز برگردد..." ملاحظات: ۱- با توجه به دستورالعمل‌های امنيتی پس از دريافت پيام تهديد، هوشيارباشی از سوی پاسدار امنيت پرواز به خلبان، مهمانداران و سایر اعضاء تیم امنیت پرواز صادر می‌شود. ۲- مهاجم پس از عدم تحقق تهدید و خواسته (برگشت هواپیما به آسمان اهواز) شخصا با یک قبضه سلاح کمری (بعد از دستگیری مشخص شد که پلاستیکی است) به قسمت جلوی کابین مراجعه و به سرتیم امنیت پرواز اعلام می‌نماید "من بمب‌گذاری شدم، ریموت دست شخص دیگری هست، این هواپیما بایستی به آسمان اهواز برگرده، اگر ارتفاع كم كنه يا بشينه من هواپيما را منفجر می‌كنم" ۲- با توجه به آموزش‌های لازم و تمرینات یگانی سرتیم امنیت پرواز اقدام به مذاکره با مهاجم نموده که در همین حین نامبرده زیپ کاپشن خود را پایین کشیده و یک عدد جلیقه دست ساز انتحاری (با چند تکه چوب، چسب پهن و سیم برق) که بر تن داشته به سرتیم امنیت پرواز نشان داده که با عملکرد مناسب سایر عناصر تیم امنیت پرواز، مهاجم در ردیف 3 مهار و هواپیما با ۶۳ نفر مسافر، ۲ نفر خلبان و کمک خلبان و ۴ نفر مهماندار در ساعت ۲۲:۴۰ به سلامت در فرودگاه اصفهان به زمین می‌نشیند. ۳- هواپیماربا به همراه خانواده (همسر و دو فرزند پسر) مسافرت می‌نمود که پس از دستگیری، نامبرده و خانواده‌اش تحویل اط سپاه استان اصفهان شد. ۴- بار مسافرین و هواپیما توسط چک و خنثی یگان حفاظت هواپیمایی فرودگاه اصفهان مورد بازرسی مجدد قرار گرفت و مورد خاصی مشاهده نگردید. ۵- مسافرین و کرو بعد از قرنطینه یک ساعته در سالن ترمینال خارجی به دلیل اتمام ساعت پرواز کرو، به هتل منتقل شدند. ۶- فیلم تردد هواپیماربا و همراهانش از فرودگاه مبدأ (اهواز) مورد بازبینی قرار گرفت. ۷- مزید اطلاع هواپیماربا فاقد هرگونه سوء سابقه می‌باشد.
‏عکس از عبدالکریم طهماسبی
هواپیماربای دیشب