🌸 امام زمان (ع) کارهای ما را می بیند 🌸
🌷امام زمان از هر آنچه که نشانهی مسلمانی و نشانهی عزم راسخ ایمانی در آن هست و از ما سر می زند، خرسند می شود.
❌ اگر خدای نکرده عکس این عمل بکنیم، امام زمان را ناخرسند می کنیم.
─═༅🍃🕊🍃༅═─
مجاهد مجازی
📱Telegram:
https://t.me/joinchat/AAAAAFj7S1SnDsj74qpEKA
📱Eitaa:
https://eitaa.com/joinchat/369754153Cff7aee5cbf
🔴 #راز_مخالفت‼️ | سناتور آمریکایی: توافق ایران-چین چالشی عمده برای کارزار فشار حداکثری ما است
🔻کریستوفر کونز:
🔹گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه چین و ایران در مسیر رسیدن به توافقی فراگیر هستند که به چین اجازه سرمایهگذاری چندین میلیارد دلاری در بخشهای زیرساخت و انرژی ایران را میدهد.
🔹به علاوه این توافق، یقیناً چالشی عمده در برابر کارزار فشار حداکثری علیه ایران خواهد بود.
─═༅🍃🕊🍃༅═─
مجاهد مجازی
📱Telegram:
https://t.me/joinchat/AAAAAFj7S1SnDsj74qpEKA
📱Eitaa:
https://eitaa.com/joinchat/369754153Cff7aee5cbf
▪️ آیا دیدار رهبرانقلاب با نخست وزیر عراق در اتاق غیر معمول بوده است؟
❌باز هم بنگاه دروغ پراکنی و شبهه افکنی بی بی سی فارسی، برای پر کردن جای خالی آمد نیوز، ادعا کرده است که ملاقات رهبرانقلاب با نخست وزیر عراق در اتاقی غیر معمول بوده است. درحالی که بررسی تصاویر دیدارهای قبلی رهبرانقلاب نشان می دهد که محل دیدار الکاظمی با رهبرانقلاب یکی از سالن های دفتر رهبری است که پیش از این نیز بارها مورد استفاده قرار گرفته است.
🔻 البته به دلیل رعایت فاصله اجتماعی در شرایط کرونا چینش صندلی ها در این سالن به نسبت دیدارهای قبل فرق کرده است.
─═༅🍃🕊🍃༅═─
مجاهد مجازی
📱Telegram:
https://t.me/joinchat/AAAAAFj7S1SnDsj74qpEKA
📱Eitaa:
https://eitaa.com/joinchat/369754153Cff7aee5cbf
اگر خودروهایی مانند تویوتا ، بنز ، بی او ، همچنان جزو بهترین برندهای دنیا هستند و موقع رانندگی با آنها احساس امنیت و راحتی میکنی تعجب نکن.
اگر لوازم خانگی خارجی ات ۲۰ سال است همچنان برایت کار می کند تعجب نکن.
اگر میبینی در دادگاههای کشورهای غربی قو پر نمیزند متعجب نباش.
اگر یک جوان غربی بعد از فارغ التحصیل شدن از مدرسه به سه زبان زنده دنیا مسلط است در جوامع خودشان یک امر عادیست.
اگر می بینی اقتصاد بسیاری از کشورهای توسعه یافته روی اصول درستی پایه گذاری شده و هیچ تولید کننده ایی احساس خطر نمی کند مورد تعجب انگیزی نیست.
اگر می بینی سرانه مطالعه کشور ما در مقابل دیگر کشورهای دنیا هیچ است نباید تعجب کرد.
اگر سفری به اروپا داشتی و دیدی کسی برای هر چیز کوچکی از دروغ و قسم دروغ استفاده نمی کند مسئله پیچیده ایی نیست.
اگر برایت تعجب انگیز است که می بینی سیاستمداران دنیا بر این باورند که قرار است چندصباحی بر مسند قدرت بنشینند ، کاری برای کشور و مردمشان انجام دهند و بروند و هیچگاه هم قرار نیست مادامالعمر بمانند و حکومت کنند بدان که در آن جوامع یک رفتارعادیست.
اگر با تعجب دیدی جایگاه معلم و سیستم آموزش و پرورش در غرب بر یک اصول و مبنای درستی واقع شده ذهنت به هم نریزه و دلت نگیره.
هدف نگارنده از ذكر نکات نام برده شده که قطعا هزاران برابر موارد دیگر هم وجود دارد این بود که بگویم نه خدای آنها با ما فرق دارد و نه خدایمان آنها را بیشتر دوست دارد .
تنها علت پیشرفت آنها که آنقدر برای ما تعجب انگیز است این است که افرادی که بر مسند امورشان نشسته اند بر مبنای تخصصشان انتخاب شده اند
اگر شاه عباس به #شیخ_بهایی بها نمی داد و حرف چاپلوسان برایش ملاک بود هیچگاه #اصفهان به این زیبایی ساخته نمی شد.
علت بدبختی جامعه ما انتخاب #مدیران_تصادفی بر مسند امورات است .
می توانند در عرض چند سال کشوری چون سوییس را تبدیل به اتیوپی کنند
جایی می خواندم که مدیران تصادفی کسانی هستند که با یک تصادف و به صورت اتفاقی، به یک پست مدیریت رسیدهاند.
مدیران تصادفی، بیشتر کارکنان سازمان را «تهدید» میدانند و همواره احساس میکنند همه در صدد هستند جایگاه آنها را تصاحب کنند.
مدیران تصادفی، تصمیمهای پراکنده میگیرند و روند یکسانی در تصمیمهای آنها مشاهده نمیشود. گاه برای یک بخش به طرز گستردهای هزینه میکنند و گاه برای مدت طولانی، سرمایهگذاری برای یک واحد را فراموش میکنند.
مدیران تصادفی، بسیار دهن بین هستند. از آنجا که آنها تخصصی در حوزه مدیریت خود ندارند، معمولاً نظرشان، نظر آخرین فردی است که از اتاقشان خارج شده است.
مدیران تصادفی، تصمیمهای تکانشی میگیرند. به سادگی افراد را جذب یا اخراج کرده و گاه به سادگی ارتقاء یا تضعیف میکنند. آنها استراتژی بلندمدت ندارند و تصمیمهای آنها غیر قابل پیشبینی است.
مدیران تصادفی، به نظام جاسوسی بسیار علاقمند هستند. آنها ترجیح میدهند هر یک از کارمندان، مدام اطلاعاتی از سایر کارمندان را برای آنها افشا کنند و حتی حاضرند سازمان را چاقتر کنند تا مطمئن باشند به ازاء هر کارمند، یک ناظر وجود دارد.
مدیران تصادفی، معیار انتخاب اطرافیان خود را «وفاداری» میدانند و نه «تخصص». چرا که وجود نیروی متخصص، وجود آنها را زیر سوال میبرد اما وجود متعهدان بیتخصص، میتواند چتر حمایتی مطمئن برای آنها باشد
مدیران تصادفی، تشنه عنوان، مدرک، تقدیرنامه و … هستند و هزینههای جدی برای خریداری این نوع اسناد پرداخت میکنند.
مدیران تصادفی، سازمان را محل تفریح میدانند و نه محل کسبوکار. به همین دلیل گاه کارمندانی را در اطرافشان میبینی که هرگز نمیتوانی توانمندی خاصی در آنها یافته و یا دلیل خاصی برای حضور آنها بیابی.
مدیران تصادفی از کارکنان رده پایینتر فاصله گرفته و خود را ایزوله میکنند. چون درک چندانی از وضعیت سازمان، مشکلات، دغدغهها و … ندارند و عملاً زبان مشترکی بین آنها و کارکنان وجود ندارد.
مدیران تصادفی از جلسات متعدد استقبال میکنند. در جلسههای میان کارکنان، میتوانند لغتهای جدید بیاموزند و تا حدی با کار آشنا شوند و جملاتی را در حافظهی خود، برای استفادههای آتی و توبیخ سایر کارکنان ثبت کنند
مدیران تصادفی، کارکنان خود را فقط در زمانی که نیازمند آنها هستند، «میبینند». گاه کارمندی ماهها در محل کار دیده نمیشود. برای یک جلسه یا یک پروژه صدا زده میشود و به محض اینکه کار مدیر با او تمام شد به فراموشی سپرده میشود.
برای بهبود این جامعه باید مدیران تصادفی حذف شوند.
✈️ یک #فرضیه قابل تامل پیرامون حادثه هواپیمای ماهان‼️
🛫 اواخر شب گذشته رهگیری هواپیمای خطوط هوایی ماهان از سوی دو جنگنده موجب زخمی شدن تعدادی از مسافرین به دلیل تغییر وضعیت سریع هواپیما شد.
🚀 یکی از فرضیات قابل اتکاء در این خصوص قصد آنها برای اجرای «عملیات سوتر» است و به نظر میرسد که جنگندههای آمریکایی با خباثت تمام عمدا چنین اقدامی کردهاند تا پدافند هوایی سوریه به اشتباه آن را ساقط کند. این نمونه همان عملیاتی است که جنگندههای اسرائیلی در مورد هواپیمای ایلیوشین ۲۰ روسی انجام دادند.
🛫 البته در مورد اتفاق شب گذشته، خلبان ایرانی ایرباس ماهان با مهارت، ذکاوت و تصمیم درست در کاهش سریع ارتفاع موجب شد تا هواپیمای ایرانی هدف پدافند سوریه قرار نگیرد.
❌رفتار هواپیماهای جنگنده در قبال پرواز ۱۱۵۲ ماهان در آسمان کشور ثالث، نقض آشکار امنیت هوانوردی و تخلف از اصل آزادی پرواز هواپیماهای غیرنظامی مطابق کنوانسیون ۱۹۴۴ شیکاگو است.
─═༅🍃🕊🍃༅═─
ٺو یک جمعہ میایے !
و من هزاران جمعہ اسٺ,
منٺظر ِ ٺوأمـــ !
و باز این جمعہ...
🍀🕊@salv_1_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر عجیب یک مسیحی تازه مسلمان شده درباره امام زمان(عج) از زبان آیت الله مجتهدی تهرانی
@Bisimchimedia
#بی_توهرگز
#شهیدسیدطاهاایمانی
#قسمت_آخر:مبارکه ان شاءالله
تلفن رو قطع کردم ... و از شدت شادی رفتم سجده ... خیلی خوشحال بودم که در محبتم اشتباه نکردم و خدا، انتخابم رو تایید می کنه ...
اما در اوج شادی ... یهو دلم گرفت ...
گوشی توی دستم بود و می خواستم زنگ بزنم ایران ... ولی بغض، راه گلوم رو سد کرد ... و اشک بی اختیار از چشم هام پایین اومد ...
وقتی مریم عروس شد ... و با چشم های پر اشک گفت ... با اجازه پدرم ... بله ...
هیچ صدای جواب و اجازه ای از طرف پدر نیومد ... هر دومون گریه کردیم ... از داغ سکوت پدر ...
از اون به بعد ... هر وقت شهید گمنام می آوردن و ما می رفتیم بالای سر تابوت ها ... روی تک تک شون دست می کشیدم و می گفتم ...
- بابا کی برمی گردی؟ ... توی عروسی، این پدره که دست دخترش رو توی دست داماد می گذاره ... تو که نیستی تا دستم رو بگیری ... تو که نیستی تا من جواب تایید رو از زیونت بشنوم ... حداقل قبل عروسیم برگرد ... حتی یه تیکه استخون یا یه تیکه پلاک ... هیچی نمی خوام ... فقط برگرد...
گوشی توی دستم ... ساعت ها، فقط گریه می کردم ...
بالاخره زنگ زدم ... بعد از سلام و احوال پرسی ... ماجرای خواستگاری یان دایسون رو مطرح کردم ... اما سکوت عمیقی، پشت تلفن رو فرا گرفت ... اول فکر کردم، تماس قطع شده اما وقتی بیشتر دقت کردم ... حس کردم مادر داره خیلی آروم گریه می کنه ...
بالاخره سکوت رو شکست ...
- زمانی که علی شهید شد و تو ... تب سنگینی کردی ... من سپردمت به علی ... همه چیزت رو ... تو هم سر قولت موندی و به عهدت وفا کردی ...
بغض دوباره راه گلوش رو بست ...
- حدود 10 شب پیش ... علی اومد توی خوابم و همه چیز رو تعریف کرد ... گفت به زینبم بگو ... من، تو رو بردم و دستتون رو توی دست هم میزارم ... توکل بر خدا ... مبارکه ...
گریه امان هر دومون رو برید ...
- زینبم ... نیازی به بحث و خواستگاری مجدد نیست ... جواب همونه که پدرت گفت ... مبارکه ان شاء الله ...
دیگه نتونستم تلفن رو نگهدارم و بدون خداحافظی قطع کردم... اشک مثل سیل از چشمم پایین می اومد ... تمام پهنای صورتم اشک بود ...
همون شب با یان تماس گرفتم و همه چیز رو براش تعریف کردم ... فکر کنم ... من اولین دختری بودم که موقع دادن جواب مثبت ... عروس و داماد ... هر دو گریه می کردن ...
توی اولین فرصت، اومدیم ایران ... پدر و مادرش حاضر نشدن توی عروسی ما شرکت کنن ... مراسم ساده ای که ماه عسلش ... سفر 10 روزه مشهد ... و یک هفته ای جنوب بود ...
هیچ وقت به کسی نگفته بودم ... اما همیشه دلم می خواست با مردی ازدواج کنم که از جنس پدرم باشه ... توی فکه ... تازه فهمیدم ... چقدر زیبا ... داشت ندیده ... رنگ پدرم رو به خودش می گرفت ...