#مرد_آهنگر_و_علوم_غریبه
شبانه روز تلاش میکردم و سختی های زیادی می کشیدم تا اینکه بتونم به علوم غریبه مسلط بشم ؛ هدفم این بود بتونم با رَمل و جَفر و علوم غریبه ی دیگه جای #امام_زمان_عج رو پیدا کنم و حداقل یک بار هم که شده در زندگیم حضرت رو ببینم ؛ بالاخره موفق شدم و با علم رَمل تونستم نشونی حضرت رو در بازار آهنگران پیدا کنم ؛ سریع رفتم اونجا و تا رسیدم متوجه شدم حضرت داخل یه دکان آهنگری نشستن و مرد آهنگر بدون اینکه بفهمه ایشون امام زمانه داره کار خودشو انجام میده که در اون لحظه یه دفعه دیدم...
#ادامه_همین_الان_در 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1621753860C75e99307d8
✅آموزش #کراتینه (صافی) مو در خانه
✅خلاصی از شر #موهای_صورت در خانه😍
✅ راز #پوست_شفاف_کره_ای ها☺️
✅ آموزش #سوسیس و #کالباس خونگی
کلا هر چی #خونگی و #رایگان میخوای بیا پیش ما👇👇😉
http://eitaa.com/joinchat/3372351488Ca940b1b2ed
اگه میخوای پوستت ناز شه بیا☝️☝️
دورهمی بانوان دوای هر دردیه😍😁
کلی #آموزش_های_هنری_رایگان
#طلبه_زیبا_و_دختر_فراری_در_حجره
نیمه های شب بود سکوت عجیبی حوزه علمیه را فرا گرفته بود تمام طلبه ها خواب بودند محمد باقر طلبه جوان در حجره خود مشغول مطالعه بود که ناگهان دختری زیبا وارد اتاق شد و به سرعت در اتاق را بست ، با انگشت به محمد باقر بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ چیزی نگوید دختر پرسید:ببینم شام چی داری؟؟ طلبه جوان هاجُ واج مانده بودو تمام بدنش خیس عرق شده بود و زبانش بند آمده بود ، هرچه غذا داشت برای دختر آورد. دختر جوان قصد داشت شب را در اتاق طلبه بخوابد آن هم در اتاقی که فقط خودش بود و آن طلبه ، هرچه طلبه بیچاره اصرار کرد فایده ای نداشت و به هر شکلی بود دختر در گوشه ای از اتاق خوابید چون به او اعتماد کرده بود اما دخترک بیچاره صبح که از خواب بیدار شد...😱🚫
#ادامه_مطلب_درکانال_بسوےظهور
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1103560716Ca3f70aba9b