سه دوره استعمار
🔸 استعمار کهنه : استعمارگر سرزمین مستعمره را به اشغال نظامی در میآورد. مانند کشور هند که جریان تولید و صادرات هندوستان به انگلیس را معکوس کرد.
🔸 استعمار نو : استعمارگر یک دیکتاتورِ بومی دست نشانده را منصوب می کند، تا قواعد را به قربانیان تحمیل کند. مانند ایران در زمان پهلوی، به طور مثال سهم کشاورزی در سال ۱۳۲۰، ۵۰ درصد بود و در سال ۱۳۵۷ به ۹ درصد رسید. هم بازار را تصرف کردند، هم تولید را نابود کردند.
شعار استعمار نو درهای باز و مرزهای بسته است. مرز مستعمره را به رسمیت می شناسند، اما دروازه کشور برای چپاول باز است. منابع خام مستعمره صادر و هر آنچه نیاز است از کشور استعمارگر وارد شود.
🔸 استعمار فرانو : استقلال سیاسی کامل وجود دارد ولی استعمارگر با تمامِ توان از روی کارآمدن نخبگانی که به ارزش ها و قواعد استعماری باور و اعتماد و اعتقاد دارند و از ناحیه جاری شدن این هنجارها نفع می برند حمایت می کند.
کشورهای بیشماری مانند: ترکیه، شیلی، آمریکای لاتین و....
حضور نخبگان فراملیتیِ نئولیبرال در سمت های حکومتی کشور و ترویج ابزار فکری-فرهنگی استعمار فرانو، که همان مکتب نئولیبرالیسم است
#قدرت_و_پیشرفت
تجویزهای نئولیبرال
🔸نئولیبرالیسم دولت را مامور انتقال قدرت به سرمایه داری می کند. نسخه های لیبرالیسم به نام علم و از طریق صندوق بین المللی پول، بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی به خورد کشورها داده می شود.
🔸 این نسخهها سبب تداوم استعمار و جلوگیری از پیشرفت است تا همچنان وارد کننده مصنوعات و صادرکننده منابع خام باشند.
🔸سهگانه مقدس نئولیبرالیسم: خصوصیسازی، مقرراتزدایی و کوچکسازی دولت
🔸در دهه 1340 در ايران نخبگان فرامليتی نئوليبرال سمت های عالی سازمان برنامه ايران را در دست گرفتند و الگوهای غرب را كه خود هم به طور كامل نفهميده بودند، به طور ناقص اجرا كردند.
🔸 به تعبير امام خميني (ره) ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شويم لكن از شر تربيت يافتگان شرق و غرب به اين زودی نجات نخواهيم يافت.
#قدرت_و_پیشرفت