#تفکر حسینی
#شیخ_رجبعلی_خیاط می فرمود :
در روزهای اوایل
#هیئت ، مایل بودم تمام کارهای مجلس را خودم انجام دهم، خودم
#مداحی می کردم، چای می دادم و اغلب کارهای دیگر.
شبی مشغول دادن چای به عزاداران بودم که دیدم
#جوانی که اصلا ظاهر مناسبی نداشت وارد مجلس شد و گوشه ای نشست ، یقه اش باز بود و گردنبند به گردنش ، وضع لباسش هم خیلی نامناسب بود.
به همه چای تعارف کردم تا رسیدم به جوان، چشمم به پایش افتاد دیدم جورابی نازک شبیه جوراب های زنانه به پا دارد.
غیظ کردم و با عصبانیت سینی چای را مقابلش گرفتم،
یکی از استکان ها برگشت و چای روی پایم ریخت و سوخت.
از این سوختگی زخمی در پایم بوجود آمد که خیلی طول کشید تا خوب شود،
برای خودم هم این سوال پیش آمده بود که چرا زخم پایم خوب نمی شود.
شبی به من گفتند: شیخ! آن جوانی که با عصبانیت چای به او تعارف کردی ، هر چه بود #مهمان_حسین علیه السلام بود ، نباید چنین رفتاری را با او مرتکب میشدی.
کشکول کشمیری ، صفحه ۱۲۳
#حکایت_روایت
#داستان_کوتاه_مذهبی
💠@ansaralmahdi1
32.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من خوب نیستم، اما خیلی دلتنگم برات
منو از خودت جدا نکن💔
:
مداحِ هیئت انصارالمهدی(عج):
کربلایی وحید رحیمی فر
#امام زمان
#فلسطین
#مداحی
#اللهم_عجللولیکالفرج
#داستان_کوتاه_مذهبی
🔖 @ansaralmahdi1