گناهان مخصوص قلب
مقصود از «خطرات» كه جمع «خَطْرة» است آن چیزهایی است كه در دل خُطور میکند؛ خواه خطوری که بدون سابقه و ابتدائاً به دل برسد یا مطالبی که سابقاً آنها را میدانسته و مجدّداً به یاد آورده است و همین خاطرههاست كه منشأ افعال انسان میگردد.
(۲۲)
اَللّهُمَّ وَ اِنِّی اَتُوبُ اِلَیکَ مِنْ كُلِّ ما خالَفَ اِرادَتَکَ، اَوْ زالَ عَنْ مَحَبَّتِکَ مِنْ خَطَراتِ قَلْبِی وَ لَحَظاتِ عَینِی وَ حِكایاتِ لِسانِی تَوْبَةً تَسْلَمُ بِها كُلُّ جارِحَةٍ عَلَى حِیالِها مِنْ تَبِعاتِکَ وَ تَأْمَنُ مِمّا یخافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ اَلیمِ سَطَواتِكَ.
بارالها! من از تمام خواطر و اندیشههای قلبم و از جمیع نگاههای چشمم و گفتارهای زبانم كه بر خلاف ارادهی تو و یا بر كنار از حدّ محبّت تو باشد توبه میكنم و به سوی تو باز میگردم، بازگشتی و توبهای كه بر اثر آن، یكایک اعضاء و جوارحم به طور جداگانه و مستقل از عقوبتهای تو سالم بماند و از سطوتها و قهّاریّتهای دردناكت كه بیدادگران از آن میهراسند ایمن گردد.
شرح و توضیح:
مقصود از «خطرات» كه جمع «خَطْرة» است آن چیزهایی است كه در دل خُطور میکند؛ خواه خطوری که بدون سابقه و ابتدائاً به دل برسد یا مطالبی که سابقاً آنها را میدانسته و مجدّداً به یاد آورده است و همین خاطرههاست كه منشأ افعال انسان میگردد. یعنی «خاطره»، دل را به هیجان میآورد و در آن میل و شوق و اراده ایجاد مینماید و به دنبال آن، اعضای بدن به حركت درآمده، كاری نیک یا بد از وی صادر میشود.
الهام و وسواس
خاطرات قلبی انسان بر دو نوع است؛ یک نوع آن از سنخ «الهامات مَلَکیّه» است كه آدمی را به سوی اعمال نیک سوق میدهد و نوع دیگر از سنخ وساوس شیطانیّه است كه منشأ اعمال زشت میگردد.
در حدیثی كه از رسول خدا(ص) نقل شده آمده است:
فِی الْقَلْبِ لَمَّتانِ. لَمَّةٌ مِنَ الْمَلَکِ؛ اِیعادٌ بِالْخَیْرِ وَ تَصْدیقٌ بِالْحَقِّ. فَمَنْ وَجَدَ ذلِکَ، فَلْیَعْلَمْ اَنَّهُ مِنَ اللهِ، فَلْیَحْمَدِ اللهَ وَ لَمَّةٌ مِنَ الْعَدُوِّ، اِیْعادٌ بِالشَّرِّ وَ تَکْذیبٌ بِالْحَقِّ وَ نَهْیٌ عَنِ الْخَیْرِ. فَمَنْ وَجَدَ ذلِکَ، فَلْیَتَعَوَّذْ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ.
ثُمَّ تَلا: الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ...؛[١]
در دل انسان دو نوع اندیشه است؛ اندیشهای است از «مَلَک» که نوید به خیر میدهد و حق را تصدیق میكند. هر كس چنین اندیشهای در خود یافت، بداند كه از خداست و خدا را شكر كند و اندیشهای است از دشمن كه وعدهی شر میدهد و حق را تكذیب میكند و از خیر باز میدارد. هر كس چنان اندیشهای در خود یافت، از شیطان به خدا پناه ببرد. آنگاه آن حضرت این آیه را تلاوت كرد كه: «اَلشَّیْطانُ یَعِدْکُم الْفَقْر...» شیطان شما را از فقر میترساند و به کار زشت وا میدارد...[٢]
قلب، گناهان مخصوص به خود دارد
در این تردیدی نیست که اخلاق رذیله و خوهای زشت كه به صورت «مَلَکات» در نفس آدمی رسوخ میكنند ـ از قبیل: كبر، عجب، ریا، نفاق، بخل، سوءظن و حسد ـ در عالم آخرت موجب عذاب انسان میگردند. زیرا بر اثر این صفات خبیثه، قذارت و ظلمت خاصّی در جوهر روح حاصل میشود كه جز با عذاب الیم جهنّم مُسانخت[٣] با چیز دیگری در آن نمیماند!
و این نیز روشن است كه ملكات رذیله و صفات زشت راسخ در قلب از افعالِ مستقیم خودِ د قلب است؛ آنچنان كه سایر اعمال از افعال اعضاء و جوارح انسان است. چنان كه قرآن كریم میفرماید:
...إنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ اُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً؛[٤]
...حقیقت آن كه گوش و چشم و دل، تمامشان [در روز حساب] مورد بازخواست قرار میگیرند.
و بدیهی است كه مسئولیّت جداگانهی «دل» در ردیف گوش و چشم، مربوط به اعمال مخصوص به خودِ قلب است كه همان اعتقادات سخیفه و اخلاق رذیله و نیّتهای نارواست که باز در آیهی دیگر میفرماید:
...وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ...؛[٥]
...خداوند، شما را به آنچه دلهایتان كسب نموده است مؤاخده میكند...
از این آیهی كریمه نیز استفاده میشود كه «دل»، مستقلاً دارای کسب و كار مخصوص به خود میباشد و آن همان تصمیمات قاطعه و صفات راسخهی در قلب است كه با اختیار خود انسان در دل جایگزین میگردد و احیاناً منشأ صدور اعمال از اعضاء و جوارح میشود.
همچنین در جای دیگر گناه را نسبت به «قلب» میدهد و میفرماید:
...وَ لا تَکْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ...؛[٦]
...شهادت [و گواهی بر حقوق مردم] را كتمان نكنید و هر كس آن را كتمان نماید قلبش گناهكار است...
شرح و توضیح:
توبهی كامل با خشیت قلب و ارتعاش بدن همراه است.
امام(ع) در این فراز از دعا به لزوم تواضع و خشیت و انكسار به هنگام توبه و انابهی انسان گنهكار اشاره فرموده است.
اگر بندهی مُذنِب[١٠] عاصی توجّهی به عواقب شوم اعمال و اخلاق زشت خویشتن بنماید و صحنهی هولانگیز روز حساب و جزا را بهنظر بیاورد كه چگونه همه از او دست كشیده و در محكمهی عدل و حق تنهایش گذاشتهاند؛ او مانده است و كولهباری سنگین از معاصی شرمآور آتشبار! اینجاست كه احساس غربت و بیكسی كرده و قلبش فرو میریزد و اعضای بدنش به ارتعاش در میآید و با اضطراری تمام به استرحام[١١] از خداوند غفّار میپردازد.
در حدیث آمده است كه به عیسای مسیح(ع) فرمودند:
یا عیسَی، اُدْعُنی دُعاءَ الْغَریقِ الَّذِی لَیْسَ لَهُ مُغیثٌ؛[١٢]
ای عیسی، آنچنان مرا بخوان كه انسان در حال غرق شدن كه فریادرسی ندارد مرا میخواند.
آری؛ دعا حال میخواهد و حُرقَتِ[١٣] جان و انقلاب درون. چه آن كه ابتهال و تضرّع از سوز دل برمیخیزد که گفتهاند:
آب كم جو تشنگی آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
هر چه رویید از پی محتاج رُست
تا بیابد طالبی چیزی که جُست
هر كه جویا شد بیابد عاقبت
مایهاش درد است و اصل مرحمت
آیا انصافاً ما دارای چنین حالی هستیم؟
خدایا! نمیدانیم آیا ما حق داریم این فقرات از دعا و نظایر آن را به زبان بیاوریم با آن كه حقیقت آن را در خود نمیبینیم؟
آیا انصافاً در موقع خواندن خدا و التماس به درگاه خدا از خوف خدا قلبمان میتپد و اركان بدنمان میلرزد كه میگوییم:
وَ جیبَ قَلْبِی مِنْ خَشْیَتِکَ وَ اضْطِرابَ اَرْکانی مِنْ هَیْبَتِکَ؛
و اگر چنین نیستیم پس چه میگوییم؟ آیا لفظی است خالی از معنا و یا دروغی است روشن و رسوا؟ و نستجیر بالله من هذا!
ای خداوند مهربان، تو خود عنایتی فرما و این فراز از دعا را به گونهی «نقل قول» از زبان اماممان(ع) و امید رسیدن به این مقام از ما بپذیر و توفیق نیل به این حال و مقام را به ما هم عنایت فرما.
اِنَّکَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ وَ اِنَّکَ اَنْتَ اَکْرَمُ الاَکْرَمین؛
آن سمیعیّ تو و اِصغای تو
و آن تفضّلهای جانافزای تو
و آن نیوشیدن كم و بیش مرا
عشوهی جان بداندیش مرا
قلبهای من كه آن معلوم تو است
بس پذیرفتی تو چون نَقدِ دُرست
پینوشتها
[١]ـ المحجّةالبیضاء، ج ٥، ص ٤٨.
[٢]ـ سورهی بقره، آیهی ٢٦٨.
[٣]ـ مسانخت: تناسب و سنخیّت.
[٤]ـ سورهی اسراء، آیهی ۳۶.
[٥]ـ سورهی بقره، آیهی ۲۲۵.
[٦]ـ سورهی بقره، آیهی ۲۸۳.
[٧]ـ تحفالعقول، ص ٦٥.
[٨]ـ لسان العرب.
[٩]ـ المنجد.
[١٠]ـ مُذنب: گناهکار.
[١١]ـ استرحام: رحمتطلبی.
[١٢]ـ تحفالعقول، ص ٣٧٠.
[١٣]ـ حُرقت: سوزش.
🔴 آزمون_غیبت
🔹 امام رضا علیه السلام درباره آزمایش در دوران غیبت می فرماید:
«آنچه گردن های خود را به جانبش دراز کرده اید [تشکیل حکومت آل محمد(ص)] اتفاق نمی افتد، تا این که مشخص شوید و امتحان گردید و باقی نمی ماند از شما مگر اندکی». (ارشاد مفید ج۲ ص۳۷۵)
♦️ مهم ترین انگیزه ای که سبب می گردد در دوران غیبت، دینداران با آزمایش های اعتقادی و عملی بسیار روبه رو گردند، عبارتند از:
🔹گسترش زمینه های ناباوری،
🔹افزایش انگیزه های انحراف و گریز از دین،
🔹ستیزه جویی ها با دینداری.
✅پس قانون آزمایش وغربال شدن مؤمنان، در شکوفا شدن حق جویی وخلاصی دینیِ دینداران و شایستگی برای حضور در جهادی فراگیر و سخت در رکاب حضرت مهدی نقشی اساسی و زیر بنایی دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه خدا بود تو این مملکت وضع مااینجور نبود!
🎙#استاددانشمند