#روز_شمار_شهادترسولخدا (۱۸)
#حدیث_ثقلین #پیشگویی
#شهادت حضرت زهرا (۲۳۲)
⁉️❔در روز جمعه ۲۵ صفر سال ۱۱ هجری قمری ، ۸ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۲۴ می سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
امروز هم چنان پیامبر صلی الله علیه و آله در بستر بیماری اند ، اما به نظر میرسد حال عمومی ایشان از روزهای قبل بهتر شده است ؛
گروهی از صحابه ، برای عیادت ایشان آمده اند ؛ عمار یاسر میپرسد :
🔸 «پدر و مادرم به فدای شما ، در فقدان شما چه کسی غسل شما را به عهده خواهد گرفت؟»
رسول خدا صلی الله علیه و آله با اشاره به امیرالمؤمنین علیه السلام که در آنجا حضور دارند ، میفرمایند:
💠 «این علی ؛ و او را در این کار ملائكه یاری خواهند کرد.»
...آنگاه ایشان پس از سفارش به اموری چند ، بلال را مأمور نمودند تا مردم را در مسجد جمع کند .(۱) پیامبر صلی الله علیه و آله در حالیکه سر خویش را به عمامه ای بستهاند و بر عصایی تکیه نموده اند ، بر منبر میروند و میفرمایند :
💠 «ای اصحاب ! چگونه پیامبری برای شما بودم ؟ آیا در میان شما جنگ و جهاد ننمودم ؟ آیا دندان های من شکسته نشد؟ آیا خون بر چهره ام جاری نگشت؟ آیا من از سوی نادانان قوم دچار سختی و گرفتاری نشدم؟ آیا من [ در کنارتان نبودم و از شدت گرسنگی همانند شما] سنگ بر شکم نبستم؟»
همهٔ اهل مسجد میگویند : آری ؛
در پی این ماجرا , پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمایند:
💠 «هیچ پیامبری نمیمیرد ، مگر اینکه ارثیه ای از خود بر جای میگذارد ؛ همانا من در میان شما دو ثقل گرانبها باقی میگذارم: کتاب خدا و عترت خود را.»
رسول خدا ، پس از ایراد این خطبه و سفارش به حرکت سپاه اسامه به منزل همسر نیکوکار شان «ام سلمه» میروند ؛
در حالیکه زیر لب برای مسلمانان دعا میکردند و از خداوند برای آنها آمرزش میطلبند
اندکی بعد حضرت صدیقه سلام الله علیها به دیدار رسول خدا صلی الله علیه و آله میآیند ؛
آن حضرت از فراق پدر ، محزون و اندوهگین هستند؛
رسول خدا با سخنان خویش آن بانوی الهی را تسکین میدهند ؛ گویا در همین ملاقات است که رسول خدا صلی الله علیه و آله دختر خویش را بشارت میدهند :
💠 «به زودی به من ملحق خواهی شد.»
به هنگام غروب ، نماز جماعت به امامت امیر مؤمنان علیه السلام در مسجد تشکیل میشود؛
در انتهای شب ، رسول خدا صلی الله علیه و آله با تکیه بر امیرالمؤمنین علیه السلام - از خانهٔ ام سلمه - به منزل شخصی خویش میروند ؛
در آن جا حضرت صدیقهٔ طاهره علیهاالسلام و فرزندانشان علیهم السلام در انتظار رسول خدا هستند؛ ...اندکی بعد عزرائیل و جبرئیل نیز برای عرض ارادت ، با اجازه وارد خانه میشوند؛
🔻در انتهای امروز يا روز بعد - شنبه ۲۶ صفر -
امیرمؤمنان علیه السلام ، عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و فرزندش فضل ، وارد خانهٔ رسول خدا میشوند و میگویند :
ای رسول خدا ! اهل مدینه و انصار در مسجد جمع شدهاند و از زن و مرد بر شما گریه میکنند.
🔻رسول خدا صلی الله علیه و آله با کمک امیرالمؤمنین و فضل بلند میشوند - و در حالی که سر خویش را بسته و رواندازی بر خویش انداخته بودند - از خانه خارج شده ، به مسجد میروند ؛
...در آنجا پس از حمد و ثنای الهی ،
این چنین با انصار سخن می گویند :
💠 «ای مردم ! اگر کسی قبل از من حیات جاویدان داشت ، من نیز میداشتم ؛ همانا من با پروردگارم ملاقات میکنم و در میان شما دو یادگار باقی میگذارم که اگر به آنها چنگ زنید , هرگز گمراه نمیشوید :
کتاب خدای متعال … و عترت و اهل بیتم …»
در این خطبه رسول خدا علیه و علی آله السلام ، #حدیث_منزلت را نیز یادآور میشوند ، و حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها را «حجاب خداوندی» میدانند ؛
و خانهٔ آن بانوی الاهی را خانهٔ خویش ، و درِ آن خانه را درِ خانه نبوت میشمرند؛
▪ به گواهی تاریخ این آخرین باری است که پیامبر با پای خویش - و به سختی - به مسجد می آیند ؛ از این پس ایشان جز با کمک دیگران ، توان حضور در مسجد را نخواهد داشت؛
---------------------
1⃣ الامالی صدوق , صص۷۳۲،۷۳۳ ؛ روضة الواعظين ١٨٤،١٨٥/١ ؛ بحارالانوار ٥٠٧/٢٢
پ.ن: «حجاب» یعنی واسـطه؛ و پیامبرصـلی الله علیه و آله و سـلم و اهلبیت گرامیاش علیهمالسلام چون واسـطه بین خدا و خلق هستند، حجاب خدا میان او و خلقش میباشـند.
➖➖➖➖
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
پس از نماز ، حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله به کمک حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالبعلیه السلام و خدمتکار خود(۲)، به زحمت بر اولین پله منبر قرار میگیرند:
پیامبر صلی الله علیه و آله، دردمندانه میخواهند که حاضران آنچه را میشنوند به غایبان برسانند ؛
آن حضرت #حدیث_ثقلین را یادآور میشوند و مردم را به رعایت حق الاهی در مورد این دو ثقل گرانبها(قرآن و اهل بیت علیهم السلام)دعوت میکنند ؛
آن حضرت پیوسته از امیرمؤمنان علیهالسلام میگویند و در انتها باز از مسلمانان میخواهند که شاهدان به غایبان بگویند؛(۳)
در همین خطبه ،پیامبر صلی الله علیه و آله از وجود فتنههای بی پایان سخن به میان میآورند.
‼️ از نکات قابل توجه در بین خطبه ، پرسش معترضانهء عمر بن خطابی که باید در سپاه اسامه باشد! دربارهء مصداق ثقلین است ، که ناراحتی پیامبر را به همراه دارد ؛(۴)
پیامبر صلی الله علیه و آله از منبر پایین میآیند و به منزل خویش بر میگردند ؛
به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله بر بدن آن حضرت ،آب میریزند ،تب اندکی فرو مینشیند ؛
پیامبر صلی الله علیه و آله ،بار دیگر اسامه را فرامیخوانند و برای چندمین بار دستور اکید میدهند که با سپاهیان خویش مدینه را بلافاصله ترک کند ؛
آن حضرت بار دیگر متخلفان از این دستور را #لعن میکنند و از رحمت الاهی دور میشمردند ؛
❗️ابوبکر که می فهمد حال پیامبر صلی الله علیه و آله کمی بهتر شده ،به سوی منزل خود در سُنْح میرود (۵) ،
تا از چشم پیامبر دور باشد و همچنین در سپاه اسامه نیز حضور پیدا نکند ؛او برای شنیدن اخبار بعدی لحظه شماری میکند...
◾ چندی بعد بیماری پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شدت می یابد ؛
آثار سَم آن چنان زیاد است که پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله ، بدن و زیر ناخن های آن حضرت سبز میشود ؛
این سم اثر خویش را اینک بر رسول خدا صلی الله علیه و آله به روشنی نشان میدهد ؛
امیرالمومنین سر پیامبر صلی الله علیه و آله را بر سینهء خود میگیرند ؛
⚠️ در این مورد نیز #عایشه ادعا میکند که پیامبر بر روی سینهء او جان داده است(۶) ؛
بنی هاشم - که در منزل پیامبر حضور داشتند - در این خصوص وی را تکذیب کردند ؛
عایشه دختر ابوبکر نیز ادعای خویش را به صورت دیگری تعدیل میکند و میگوید :
✖️«من نادان بودم و بی تجربه ، در نتیجه گمان بردم که رسول خدا در دامنم من وفات یافت ، من سرِ رسول خدا را بر زمین گذاشتم ؛ از خانه خارج شدم و شیون کردم!» (۷)
[ منظور این کذابه اینست که بگوید: اما از آنجا که رسول خدا از دنیا نرفته بودند ، آنگاه امیرمؤمنان سر می رسند و آن حضرت را به سینه می گیرند ، در نتیجه رسول خدا در دامان امیرمؤمنان وفات می یابند! ]
👆👆 این ادعای عایشه نیز ، با توجه به حضور پیوستهٔ امیر مومنان علیه السلام نمیتواند درست باشد.
به هر روی ، رسول خدا صلی الله علیه و آله امیرمومنان علیه السلام را به سوی خویش میکشند و با کلامی آهسته با حضرت سخن میگویند ؛
دو یا سه ساعتی به ظهر مانده است؛
لحظاتی بعد ، رسول خدا صلی الله علیه و آله ، در حجرهء شخصی خویش , در سن 63 سالگی و در دامان امیرمومنان علیه السلام ، دار فانی را وداع میگویند...(۸)
▪️خبر به سپاه بی تحرک اسامه میرسد ؛
سپاه از هم میپاشد ؛
چندی دیگر ابوبکر نیز از سنح حرکت میکند....
❌❌ امروز ظهر «ابوبکر» به عنوان خلیفه نماز را اقامه خواهد کرد !
و از #غدیر #تنها 70 روز گذشته است...
1⃣ الصحیح من سیرة النبی الأعظم صص۲۹۳-۳۰۱ ج۳۳ ؛ صلاة ابي بكر صص۴۴-۴۹
2⃣ الامالی ص۱۳۵ ؛ بحارالانوار ج۲۲ ص۴۷۶
3⃣ خصائص الأئمه صص۷۴-۷۵ ؛ طرف من الأنباء و المناقب صص۲۷۳-۱۷۵ ؛ بحارالانوار ج۲۲ صص۴۸۶-۴۸۷
4⃣ الامالی ص۱۳۵ ؛ بحارالانوار ف۷۶/۲۲
5⃣ السيرة النبوية ۳۱۱/۴ ؛ تاریخ مدینه دمشق ۵۶/۲ ؛ کنزالعمال ۵۷۴/۱۰ ؛ سبل الهدي و الرشاد ۲۴۹/۶ ؛ امتاع الأسماع ۱۲۵/۲ ، ۵۲۱/۱۴ ؛ شرح مسند ابی حنیفه ص۳۰۳ (همه از مدارک اهل تسنن)
6⃣ صحیح بخاری ۱۸۶/۳ ؛ صحیح مسلم ۷۵/۵ ؛ السیره النبویه ۳۱۲/۴ ؛ مسند احمد ۲۷۰/۶ ، ۲۷۴/۶ ؛ مسند ابی یعلی ۶۲/۸ (همه از مدارک اهل تسنن)
7⃣ مسند احمد ۳۲/۶ (از مدارک اهل تسنن)
8⃣ الامالی مفید ص۲۳۵ ؛ الامالی طوسی ص۱۱ ؛ خصائص الأئمه ص۵۱ ؛ بحارالانوار ۴۶۲/۳۲ ، ۱۴۷/۳۴
#باید_بدانیم : زمان شهادت رسول الله صلی الله علیه و آله بین ساعات ۹ تا۱۰ صبح بوده است: اعراب بر اساس حرکت خورشید در آسمان ساعات روز را ثبت میکرده اند در مدارک آمده است که پیامبر در روز دوشنبه و در ضحای آن روز رحلت فرمودند ؛ ضحی (ضحا) وقتی را میگویند که آفتاب آن قدر بالا آمده است که نورش همه جا را فراگرفته باشد که تقریبا دو یا سه ساعت مانده به ظهر میباشد.
« انه توفی فی ارتفاع الضحی و انتصاف النهار یوم الاثنین»
📚طرح التثریب فی شرح التقریب ج۱ ص۲۵
➖➖➖