eitaa logo
هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
1.2هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
33.9هزار ویدیو
753 فایل
『°•بِسمِ‌رَّبِ‌ الحجه. اینجا مهدیه مجازی دوستان و خادمین امام الحجه علیه السلام است. ألَـلّـھم‌ْ؏َـجِـٰل‌ّلِوَلِیٰــــك‌ألٰـفَـٖࢪجّ🌱. برای ارتباط با ما :👇👇👇👇👇 @Ahmadqasemi34
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ 🔰 حکایت دلنشین و در‌س‌آموز مردی که اجناسش را به حساب مولا علی علیه‌السلام می‌نوشت... شخصی به نام ابراهیم بن مهران گوید: 🔹 در همسایگی ما در کوفه مردی بود که به شغل فروش خیار مشغول بود و به او «ابوجعفر» می‌گفتند. او فردی خوش‌معامله بود. 🔸 هرگاه کسی از سادات برای گرفتن چیزی که نزد او بود می‌آمد، او را منع نمی‌کرد. اگر قیمت آن را داشت، می‌گرفت وگرنه به غلامش می‌گفت: «آنچه را گرفته است به حساب علیه‌السلام بنویس.» 🔹 مدتی به این منوال گذشت، سپس فقیر شد و در خانه‌اش نشست. او در دفترهایش نگاه می‌کرد، اگر از بدهکارانش کسی زنده بود، کسی را می‌فرستاد تا از او طلب کند و اگر کسی مرده بود و چیزی نداشت، اسمش را خط می‌زد. 🔸 روزی که در جلوی در خانه‌اش نشسته بود و به آن دفتر نگاه می‌کرد، مردی از ناصبیان از آنجا گذشت و به او [به حالت تمسخر] گفت: «بدهکار بزرگت چه کار می‌کند؟» - منظورش علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) بود. آن مرد خیارفروش از این سخن غمگین شد و برخاست و وارد خانه‌اش شد. 🔹 شب هنگام، خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در خواب دید، گویا و علیهماالسلام در مقابل او راه می‌رفتند. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به آن دو فرمود: «پدرتان کجاست؟» 🔸 علیه‌السلام که پشت سرش بود، پاسخ داد: «ای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، من اینجا هستم.» رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «چرا حق این مرد را نمی‌دهی؟» عرض کرد: «ای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، این حق او در دنیاست و من آن را آورده‌ام.» فرمود: «پس به او بده.» 🔹 مولا علی علیه‌السلام کیسه‌ای از پشم به من داد و فرمود: «این حق توست.» رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «آن را بگیر و هرگاه فرزندی از نسل من نزد تو آمد و چیزی خواست، او را منع مکن و برو که بعد از این روز دیگر فقیر نخواهی شد.» 🔸 از خواب بیدار شدم در حالی که آن کیسه در دستم بود. همسرم را صدا زدم: «ای زن، خوابی یا بیدار؟» گفت: «بلکه بیدارم.» گفتم: «چراغ را روشن کن.» او چراغ را روشن کرد و من کیسه را به او دادم. نگاه کرد و دید که در آن هزار دینار است. گفت: «ای مرد، بترس! نکند فقر تو را وادار کرده که بعضی از این تاجران را فریب دهی و مالشان را بگیری؟» 🔹 گفتم: «نه، به خدا قسم، بلکه ماجرا این‌گونه بود.» سپس دفتر حسابش را خواست. نگاه کرد و دید که در آن، از آنچه به حساب علی بن ابی‌طالب علیه السلام نوشته بود، نه کم بود و نه زیاد! 📚 الأربعون حدیثا عن أربعین شیخا من أربعین صحابیا فی فضائل الإمام أمیرالمؤمنین علیه‌السلام , ج۱ ص۹۵ ➖➖➖➖➖➖➖➖ 📢 ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨