♥️🍃
#واقعیت_زندگی
اینه که تمام روزهای سختی که
فکر میکردیم نمیگذره ،گذشت!
تمام تلخی هایی که گمون میکردیم
موندگاره، از یادمون رفت!
همه شب های سیاهی که طلوع خورشید
برامون آرزو بود،
روز روشن رو بغل کردن.🎇🎇
ما از اتفاق های بد زیادی عبور کردیم،
آدم هایی که هم مسیرمون نبودن رو
از دست دادیم و تیکه هایی از
خودمون رو براشون جا گذاشتیم؛
زنده موندیم و به زندگی ادامه دادیم...
و هنوز هم میگذریم،
زنده میمونیم و ادامه میدیم...
#انگیزشی
#انرژی_مثبت
#حال_خوب
#امیدواری
#صبر
#آرامش
#زندگی_زیبا
#خدا
#موفقیت
❤️🕊 با اصلاح رفتار و گفتار و افکار و احساسات، احوال نیـک داشته باشیم ◕‿◕
#انگیزشی
#تأمل
#تلاش
#برنامه_ریزی
#امیدواری
#صبر
#آرامش
#زندگی_زیبا
#زندگی شاید شبیه به یک #پازل باشد
هر کدام از آدم ها و اتفاقات زندگی یک قطعه ی پازل هستند...
وقتی به دنیا می آییم، درست همان لحظه که بند نافمان را می زنند و ما را سر و ته می کنند ، تمام قطعات پازل به هم می ریزد و ما شروع می کنیم به گریه کردن!!!
هر کدام از ما یک زمان مشخصی را فرصت داریم تا پازل زندگیمان را مرتب کنیم...
تا همه چیز را سر جای خودش بگذاریم...
برای درست کردن پازل زندگی باید از قسمت های ساده شروع کرد ...
باید اتفاق های ساده را کنار هم قرار داد تا بتوانیم قسمت های سخت و پیچیده را سر جای خودش بگذاریم...
یک رویا پردازی، یک زیاده خواهی، یک اشتباه همه چیز را خراب می کند...
فقط کافیست یک قسمت زندگی را اشتباه بچینی...
باید همه چیز را خراب کنی و دوباره از نو بسازی...
چون با یک اشتباه تا آخر زندگی ات پر از اشتباه می شود...
باید چهار چشمی حواسمان به زندگیمان باشد...
#خدا نکند که یک قسمت پازل گم شود...
نمی شود برایش جایگزین پیدا کرد..
برای یک زندگی درست ما اول باید بفهمیم از زندگیمان چه می خواهیم...
#هدفمندی
#تفکر
#زندگی_زیبا
#خدا
#موفقیت
#حال_خوب
♥️🍓
💎#مثبت_نگری 💎
بعضی افراد زندگی را،
با نیمه پر لیوان به خوشی میگذرانند .
و عده دیگر کل عمر خود را برای نیمه خالی لیوان حسرت میخورند.
اما حقیقت این است که،
لیوانی با مقدار مشخص آب وجود دارد.
و از آنجا به بعد به شما بستگی دارد.
قانون زندگی٬
قانون باورهاست
بزرگان زاده نمیشوند٬
ساخته میشوند.
#انگیزشی
#داستان
#عیب_جویی
💞روزي پادشاهي بي عيب! به اطرافيانش گفت كه اگر از كسي عيب و ايرادي ببيند، آن شخص بايد يك درهم تاوان بدهد.
يكي از نگهبان ها مردي را عريان ديد و گفت: بايد به دستور پادشاه يك درهم بپردازي.
مرد گفت: چه....چه...چرا بايد بدهم؟!
نگهبان گفت دو درهم بايد بدهي چون لكنت هم داري. نگهبان گريبان مرد راگرفت؛ او خواست دفاع كند، معلوم شد دستش هم بالا نمي آيد.
نگهبان گفت حالا بايد سه درهم بدهي! در اين گير و دار كلاه از سر مرد افتاد و آن مرد كچل بود. نگهبان طلب چهار درهم كرد. مرد بينوا خواست بگريزد، كاشف به عمل آمد كه لنگ و چلاق هم هست. نگهبان گفت از جايت تكان نخور كه تو گنجي بسيار پر بها هستي.!!!
⭐️متأسفانه برخي در پيدا كردن عيب و ايراد در ديگران انچنان مشتاق و جدي هستند كه انگار گنجي را جست و جو مي كنند.