#خاطره 📚
پنج شنبه ای بود که #شهید « #سید_محمدحسین_علم_الهدی » را در بهشت آباد اهواز دیدم. مثل هميشه بر تک تك مزار بچه ها فاتحه مي خواند و مي گريست. دنبالش رفتم. بر مزار شهید « #اصغر_گندمکار » غریبانه نشست و صدا در گلويش شكست. گوش كه دادم ديدم چيزي مي گويد . جلو كه رفتم شنیدم که می گوید:«اصغر! برایم دعا کن به مهمانی خدا بروم.»