انصار الشهدا
#خاطره راوی :همسر شهید هراسان از خواب بیدار شد، ولی دیدم داره میخنده علت رو که سوال کردم، گفت: خو
هفته ای چند بار فاصله بیش از ۳۰۰ کیلومتری تهران نطنز رو طی میکرد در سرما و گرما. و گاهی روزها به خانه نمی آمد. همسرش میگفت، از فشارکاری و خستگی مصطفی شاکی بودیم.
یکبار پیش آیتالله خوشوقت رفته بودند و از آیتالله خوشوقت پرسیده بودند که " #ظهور چقدر نزدیک است"؛ آقای خوشوقت فرموده بودند "این بستگی به این دارد که شما در #نطنز چه کار میکنید".
وقتی مصطفی این را گفت من دیگر گلایه هم نکردم چون احساس میکردم اگر بخواهم جلویش را بگیرم، گویی که جلوی #امام_زمان (ع) ایستادم. نمیگویم این حرف قطعی است اما به نظرم مملکت باید اصلاح بشود تا مصلح بیاید.
#شهید #مصطفی_احمدی_روشن