.
🔵 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔻ناگهان سکته کردم، به
چشم خود دیدم فرشتهای
از آسمان مانند کبوتری به زمین آمـد
و پشت گردن مرا بـا دستش گـرفـت.
مثـل شخصـی کـــه لباس از تنش در
میآورد روحمرا از بدن بیرونکشید.
🔻چند لحظه کنار جسمم بودم و بعد خودم را در دشت وسیعی پر از گل که مانند آن را ندیده بودم یافتم. در دنیا #مراقبت داشتم برای همین آن طرف، قصر بزرگی برایم مهیا شده بود...
📗 کتاب بازگشت. اثر گروه شهید هادی
➥ @ansuiemarg_ir
.
🟣 لحظاتی بعد از جان دادن!
🌹ناگهان سکته کردم، به چشم خود دیدم فرشتهای از آسمان مانند کبوتری به زمین آمـد و پشت گردن مرا بـا دستش گـرفـت. مثـل شخصـی کـــه لباس از تنش در میآورد روح مرا از بدن بیرونکشید. چند لحظه کنار جسمم بودم و بعد خودم را در دشت وسیعی پر از گل که مانند آن را ندیده بودم یافتم. در دنیا #مراقبت داشتم برای همین آن طرف، قصر بزرگی برایم مهیا شده بود...
📗کتاب بازگشت
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
➥@ansuiemarg_ir
❇️ لحظاتی بعد از جان دادن!
💐 ناگهان سکته کردم، به چشم خود دیدم فرشتهای از آسمان مانند کبوتری به زمین آمـد و پشت گردن مرا بـا دستش گـرفـت. مثـل شخصـی کـــه لباس از تنش در میآورد روح مرا از بدن بیرونکشید. چند لحظه کنار جسمم بودم و بعد خودم را در دشت وسیعی پر از گل که مانند آن را ندیده بودم یافتم. در دنیا #مراقبت داشتم برای همین آن طرف، قصر بزرگی برایم مهیا شده بود...
📕کتاب بازگشت
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
➥@ansuiemarg_ir