eitaa logo
‌〖سفـࢪه‌آسمانے!‌‌‌〗
626 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
992 ویدیو
72 فایل
هو‌المحبوب(((:🍃 السلام‌علیڪ‌یابقیہ‌اللّٰھ‌فی‌ارضه . . سر‌راهت‌در‌انتظار‌م‌برده‌هجرت‌صبر‌و‌قرارم جز‌ظهورت‌ای‌گل‌زهرا‌به‌خدا‌حاجتی‌ندارم !'
مشاهده در ایتا
دانلود
‌〖سفـࢪه‌آسمانے!‌‌‌〗
✳️منتظران ظهور ⚫️درظهر عاشورا چه گذشت..(قسمت نهم) 🔴جانبازی جوانان هاشمی ✳️تا وقتی که حتی یک نفر
✳️منتظران ظهور ⚫️در ظهر عاشورا چه گذشت...(قسمت دهم) 🌺علی اکبر علیه السلام به دشمن حمله کرد و جنگ سختی نمود تا حدی که نوشته اند صدو بیست نفر را به هلاکت رساند و خود جراحات بسیاری برداشت و تشنگی بر او فشار آورد. ✳️لذا نزد پدر برگشت و عرض کرد: پدر تشنگی مرا کشت و سنگینی شمشیر مرا به زحمت افکند، 💦آیا میشود شربت آبی به من برسانی تا با آن در جنگ با دشمن نیرو بگیرم؟ 🌹حسین علیه السلام از ناراحتی پسرش گریان شد و فرمود: بر جدت محمد مصطفی و و علی ابن ابیطالب و من دشوار است که نتوانیم خواسته ات را برآوریم. ✨ پسرم صبر پیشه کن و اندکی دیگر بجنگ که نزدیک است رسول خدارا ملاقات کنی و با کاسه لبریز چنان سیرابت کند که هرگز تشنه نشوی... ☘سپس زبان حضرت علی اکبر علیه السلام را در دهان گرفت،علی اکبر فهمید کام حسین علیه السلام از او خشک تر است.. 🌷 سپس امام حسین انگشتر خود را به او داد و گفت: انگشتر را در دهان نگه دار. 🔴نکته: مگر حضرت علی اکبر نمیدانست که در خیمه گاه آبی وجود ندارد چرا از پدر تقاضای آب کرد؟ 🌹گویا میخواسته به بهانه ی آب تجدید دیدار دوباره ای با پدر داشته باشد... 🌸علی اکبر علیه السلام دوباره به میدان بازگشت و به دشمن حمله کرد،همانند جدش و پدرش میجنگید. ⚡️حمید بن مسلم میگوید:ایستاده بودم و نبرد علی اکبر را نگاه میکردم که به یمین و یسار حمله میکرد و همه از او میگریختند. 🔥مره بن منقذ در کنار من بود گفت: گناه همه عرب برگردن من باشد اگر این جوان از کنار من عبور کند و پدرش را عزادار نکنم. ⚡️گفتم مره چنین مگو،این جمعیت او را کفایت میکنند،علی اکبر علیه السلام به ما نزدیک شد، مره از پشت سرش با نیزه به او حمله کرد که علی اکبر روی قوس زین افتاد. سپس مره با با شمشیر بر فرق علی زد و سرش را شکافت. 🌷علی دست بر گردن اسب انداخت ،خون روی چشمان اسب را پوشاند و اسب بدون اینکه متوجه باشد علی را به دل دشمن برد، دشمن اطرافش را گرفت و با شمشیرها قطعه قطعه اش کردند... 🍀در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد: 🌺پدرم سلام بر تو،اینک جدم مرا سیراب نمود و به شما سلام میرساند و میفرماید به سوی ما شتاب کن که برای شما هم ابی ذخیره کرده ام. سپس ناله ای کرد و جان به جان آفرین تسلیم نمود... 🌹همینکه صدای علی اکبر به گوش پدر رسید مانند باز شکاری خود را کنار نعش پسرش رساند و دید علی قطعه قطعه شده و هیچ جای سالمی در بدن ندارد... 💥صدا زد: خدا بکشد مردمی که تورا کشتند،چقدر نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا جسور شدند.. 🌷سپس با چشمانی پراشک فرمود: علی جان بعد تو خاک بر سر دنیا... 🎋راوی میگوید ناگهان دیدم زنی(زینب سلام الله علیها) سراسیمه از خیمه ها بیرون دوید و خود را روی نعش علی انداخت. 🌹حسین علیه اسلام اورا به خیمه ها بازگرداند و سپس به جوانان گفت:جوانان بنی هاشم بیایید و برادرتان را به خیمه ها ببرید. 🌸سپس نعش علی را به خیمه شهدا بردند.. ✍ادامه دارد... @emamgharib1 ▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹 📕ابصارالعین، ص22 📗نفس المهموم 309 📒 حیات الحسین ص244 📘مقاتل ص115 📙طبری 357/7
✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊✲ #یاران_ثارالله حبشی بن قیس نهمی: حبشى بن قيس بن سلمة بن طريف بن أبان بن سلمة بن حارثة الهمدانى النهمى. از مشاهير قبيله خودش بود. جدش سلمه از صحابه پيامبر (ص) بود. #معرفی_مختصر @emamgharib1 ✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊✲
4_5778443541134968658.mp3
9.9M
۱ ع ش ق ...ستونِ تجمع اربعین، است. فقط قدرت عشق می‌تواند؛ بی هیچ هماهنگیِ قبلی ، این همه عاشق را، برای هدفی عظیم دور خود جمع کنــد ❤️... عاشق به دنبال دلش راهی شــده.. حتی اگر به هدف عظیم نهانش، آشنا نباشد. @emamgharib1
✅ عظیم ترین فرصت درخواست #ظهور مولایمان را از دست ندهیم! 🌹مادر سادات منتظر دعای شما تحت قبه حسینی برای #ظهور فرزندش #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ @emamgharib1
✨ مهدیا... در حیرتم که عشق از آثار دیدن است... ما کورها ندیده چرا عاشقت شدیم. ✨به رسم هر شب انتظار،تجدید عهدی میکنیم با صاحب الزمانمان به امید طلوع دیدارش..🌺 الهی عظم البلا.. دعا💚 @emamgharib1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀روز تان منوربه ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(ص) به رسم ادب هرروز: السلام علی رسول الله وآل رسول الله السلام علیک یابقیة الله(عج) السلام علیک یااباعبدالله الحسین(ع) جمیعاورحمت الله و برکاته... @emamgharib1
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ سلام من بہ مهدے و بہ قلب آسمانی اش سلام من بہ پاڪی و بہ لطف و مهربانی اش سلام من بہ لحظہ اے ڪہ می رسد ظهور او سلام من بہ لحظہ اے ڪہ می رسد عبور او #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ #السلام_علیک_یابقیةالله @emamgharib1
✳️منتظران ظهور ✒️📃 شعـــــ📝ــــــر مهـــــــ💕ـــــدوے این چشم ها که محروم از یک نگه به یارند بهتر که کور گردند، بگذار خون ببارند😭 آنکو قرار دارد کی داغ یار دارد؟ دعوی عشق کم کن عشّاق بی قرارند💔 آنانکه یاد اویند دائم به جستجویند حتّی خزان ز هجران در موسم بهارند🍃 قومی کنار یارند امّا ز یار دورند قومی ز یار دورند امّا کنار یارند🌍 آنانکه بی تو سوزند سوزند عالمی را ای وای اگر بدین سوز آهی ز دل بر آرند☀️ ای خانۀ غمت دل ای فرش مقدمت گل بر چشمها بنه پا انگار کن که خارند💐 اشجار سبز با تو کمتر ز نخل خشکند گل های سرخ بیتو چون شعله های نارند🌴 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 @emamgharib1
حجاج بن مسروق الجعفی: حجّاج بن مسروق بن مالک بن کثیف بن عتبة الکداع الجعفی، یکی از شهدای کربلا است. از شیعیان و اصحاب امیرالمؤمنین (ع) در کوفه بود. چون باخبر شد که امام حسین (ع) از مدینه به سوی مکه حرکت کرده است، رهسپار مکه شد و به آن حضرت پیوست. @emamgharib1
‌〖سفـࢪه‌آسمانے!‌‌‌〗
✳️منتظران ظهور ⚫️در ظهر عاشورا چه گذشت...(قسمت دهم) 🌺علی اکبر علیه السلام به دشمن حمله کرد و جنگ
✳️منتظران ظهور ⚫️درظهر عاشورا چه گذشت..(قسمت یازدهم) 🔴 السلام علی قاسم ابن الحسن 🌹قاسم فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام مادرش رمله مکنی بود، قاسم علیه السلام بیش از 13 سال از عمر مبارکش نگذشته بود جوانی بسیار رعنا و زیبا بود، 🍃چنانکه مورخین نوشته اند: کان وجهه شقه القمر: یعنی چهره اش مانند ماه پاره بود ✨و چون در دامن امام حسین علیه السلام رشد و نمو پیدا کرده بود در سنین کم دارای ایمانی راسخ و عزت نفس و عظمت روحی مانند اباعبدالله بود. 🌿در روز عاشورا که عمویش را تنها مشاهده کرد گفت: تا شمشیر در دست من است عمویم به شهادت نخواهد رسید! 🔴 قاسم اذن جهاد میطلبد 🌸اباعبدالله که دید قاسم آماده شهادت شده است دست در گردن او انداخت و هردو آنقدر گریستند تا بیحال شدند. ✨قاسم علیه الاسلام اذن جهاد طلبید.امام حسین علیه السلام امتناع نمود و فرمود:عموجان چگونه اجازه بدهم که تو یادگار برادرمی.. 🌷 قاسم آنقدر دست و پای عمو را بوسید تا اجازه گرفت و با چشمان گریان روانه میدان شد. ⚫️ شهادت قاسم علیه السلام 🔷حمید ابن مسلم(خبرنگار کربلا) میگوید: نوجوانی به سمت لشکر می آمد که چهره اش مانند ماه میدرخشید وپیراهن و شلوار پوشیده بود و گردنها را میزد و سرها را درو میکرد گویا مرگ در اختیار اوست و جان هرکه را بخواهد میگیرد. 💥 در این میان بند کفش قاسم برید که فراموش نمیکنم پای چپش بود،ایستاد تا بند کفشش را محکم کند. 🔥عمروبن سعد بن نفیل از فرصت استفاده کرد و با شمشیر بر فرق مبارکش زد قاسم بر زمین افتاد و صدا زد: یا عمّاه! 🌸حسین علیه السلام با عجله خود را به میدان رسانید و چون شیر خشمناک بر سعد حمله کرد که دست نانجیب قطع شد و همرزمانش اورا نجات دادند. ✳️وقتی گردوغبار میدان فرونشست دیدند حسین علیه السلام در کنار قاسم علیه السلام نشسته و قاسم در حال جان دادن از شدت درد پاها را بر زمین میساید.. 🌺حسین علیه السلام فرمود: مرگ بر آن مردمی که تورا کشتند. رسول خدا در قیامت دشمنشان باد. ☑️سخت است بر عمویت اورا بخوانی و نتواند تورا اجابت کند و نفعی به تو برساند. 🌹سپس نعش قاسم را در بغل گرفت تا به خیمه شهدا برساند اما پاهای قاسم بر زمین میکشید تا اورا در خیمه کنار نعش علی اکبر قرار داد. 💥نکته: آیا حضرت قاسم در میان دشمن می ایستد بند کفش ببندد فقط بخاطر اینکه دشمن نگوید پابرهنه بود ؟؟ یا نه،چون روحیه پدرش امام حسن در او اشکار شد که به دشمن اهمیتی نمیداد و برای بی اهمیت شمردن دشمن بند کفشش را بست... ✍ادامه دارد... @emamgharib1 🌹▪️🌹🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹 📗ابصارالعین ص 36 📕مقاتل الطالبین ص 88 📘نفس المهموم ص 321 📒بحار 34/45