✳️منتظران ظهور
💜🍃چند عمل ساده براي
چند صد برابر كردن ثواب نمازها
❶ «اذان و اقامه»
باعث ميشود دو صف از فرشتگان،
پشت سر مومن نماز بخوانند.
📚(ثواب الاعمال صدوق ص٧٢)
❷ «ركوع كامل»
باعث نداشتن وحشت قبر ميشود.
📚(ثواب الاعمال صدوق ص٧٣)
❸ «انگشتر عقيق»
دو ركعت نماز با عقيق معادل هزار ركعت
بدون آن است.
📚(عدة الداعي ابن فهدحلي ص٢٢٠)
❹ «مسواك زدن»
دو ركعت نماز با مسواك بهتر از هفتادركعت نماز بدون مسواك است....
📚(من لايحضره الفقيه صدوق)
❺ «خواندن سوره قدر»
خواندن سوره قدر در يكي از نمازها
باعث آمرزش گناهان ميشود.
📚(ثواب الاعمال ص٢٦٧)
❻ «استنشاق و مزه مزه در وضو»
باعث آمرزش و غلبه بر شيطان است...
📚(ثواب الاعمال صدوق ص٤٣)
❼«عطر»
باعث ميشود ثواب نماز هفتاد برابر شود.
📚(ثواب الاعمال ص١٢٠)
❽ «تسبيحات حضرت زهراء س»
بهتر از هزار ركعت نماز نزد حضرت صادق
(عليه السلام) است...
📚فلاح السائل ص١٥٥
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
@emamgharib
🌹🍃مستحب است اول ماه رمضان صورت وسرتون رو با کمی گلاب مسح کنید.
تمام خانواده حتی بچه کوچک
فایده گلاب برای اولین روز ماه رمضان
👈مانع از فقر وذلت وبیماری سرطان میشود.....
✍🏻 از مفاتیح الجنان اعمال
آرام آرام صدای پای رمضان به گوش میرسد
دستهاى خالى ما دخيل دل پاكتان..
مارا در روزهای آخر شعبان نه به بهاى لياقت،
بلکه به رسم رفاقت اول حلال و بعد دعا کنید...
."التماس دعا
@emamgharib
4_5830324963659220560.mp3
7.76M
🔉 برای ورود به ماه مبارک رمضان آماده شویم
@emamgharib
•┈┈••✾•|💠|•✾••┈┈•
|♥️|بال و پـرم
بہ دردِ پـریدن نمےخورنـد...
بالا نمےبـرنـد مـرا این بالـهـا...
|♥️|با احتمـال آمدنـٺ گریہ مےڪنم...
یعقوب ڪردهـ انـد مـرا
این احتمـال هــا...
•┈┈••✾•|💠|•✾••┈┈•
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🕰
همه با هم رأس ساعت ۲۲ زمزمه میکنیم دعای الهی عظم البلا به نیت تعجیل در فرج مولایمان امام زمان علیه السلام ان شاءالله
@emamgharib
🌸سلام
🍀صبحتون معطربه ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(ص)
به رسم ادب هرصبح:
السلام علی رسول الله وآل رسول الله💖
السلام علیک یااباعبدالله الحسین(ع)
السلام علیک یاعلی ابن موسی الرضا💚
جمیعاورحمت الله🌻
@emamgharib
🌸🍃 #سلام_امام_زمانم🌸🍃
خوشاصُبحے ڪہ خیرَش راتو باشے
ردیـفِ نـابِ شِعــرش را توباشے
خوشاروزے ڪہ تا وقـٺِ غروبش
دعـاےِ خوب وذڪرش را تو باشے
💓 #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج💓
❤️السلام علیک یا بقیه الله
@emamgharib
✳️منتظران ظهور
#دلنوشته
سلام مولای من ، مهدی جان
صبح می شود و من همچون کولیان خانه به دوش ، کوله بار آرزوهایم ره بر دوش می گذارم و کوچه های بی کسی را در حسرت دیدارت پا می زنم ...
چشم هایم برای دیدن ردپایی از تو ، دو دو می زند و سینه ام برای بوییدن عطر بهشتی ات تنگ می شود .
قلبم بسان کبوتری بی تاب ، برای شنیدن صدایت ، بال بال می زند و جانم از آتش محبت بی پایانت شعله ور است ...
... و این قصه ی هر روز من است ...
... انتظار ... انتظار ... انتظار ...
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
@emamgharib
✳️منتظران ظهور
🔴وزن ابرها در قرآن و اثبات آن در علم امروز!
🌧خداوند علیم 1400 سال پیش در قرآن کریم به سنگینی ابرها اشاره کرده است!
💥 امروزه با تحقیق،دانشمندان متوجه شده اند که هر قطعه ابر کوچک حدود 550 تن وزن دارد!
🌕 فکر کنید یک روز صبح از خانه خارج شوید و ببینیدچند صد فیل در هوا پرواز می کنند، متعجب نمی شوید؟
⛈یا ابر کومولوس که باران زا و رایج ترین نوع ابر است
⚡️می تواند وزنی تا 300000 تن داشته باشد که معادل با وزن میلیون ها نهنگ است!!
☄اما جالب است بدانید دلیل شناور ماندن ابرها، توزیع گسترده میلیون ها قطره آب در حجم بسیار بزرگیست که با وجود جرم زیاد،چگالی ابر را از هوای پایین آن هم کمتر کرده است.
❓ولی چرا با اینکه ابرها چند صد برابر فیل ها جرم دارند،سقوط نمی کنند؟
💠چون فیل ها هم اگربتوانند خود را
به میلیون ها ذره ی ریز و جداگانه تبدیل سازند
شاید بتوانند روزی در جو پرواز کنند و از سقوط ابایی نداشته باشند...
🌟و این حقیقتی علمی است که قرآن، ۱۴ قرن پیش از آن خبر داده است..
🌸سوره رعد آیه ۱۲:
هوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ
☘او کسی است که برق را به شما نشان میدهد که هم مایه ترس است هم امید و #ابرهای_سنگین را ایجاد میکند.
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
@emamgharib
〖سفـࢪهآسمانے!〗
✳️منتظران ظهور 🌸سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۰) ✅در کتاب اعمال خودم چقدر گناهانی را دیدم که مصداق این
✳️منتظران ظهور
🌸سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۱)
❎یادم افتاد که یکی از سربازان در زمان پایان خدمت چند جلد کتاب به واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفت:
اینها باشد اینجا تا سربازهایی که بعد می آیند در ساعات بیکاری استفاده کنند.
💥 کتابهای خوبی بود،یک سال روی تاقچه بود.
سربازهایی که شیفت شب داشتند یا ساعات بیکاری استفاده میکردند.
🍃 بعد از مدتی من از آن واحد مکان دیگری منتقل شدم،همراه با وسایل شخصی که بردم کتابها را هم بردم.
✨ یک ماه از حضور من در آن واحد گذشت احساس کردم که این کتابها استفاده نمی شود شرایط مکان جدید واحد قبلی فرق داشت و سربازان و پرسنل کمتر اوقات بیکاری داشتند.
☘لذا کتابها را به همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشد بهتر استفاده میشود.
🍃جوان پشت میزش اشاره به ماجرای کتابها کرد و گفت: این کتابها جزو بیتالمال و برای آن مکان بود.
♨️چون بدون اجازه آنها را به مکان دیگری بردی اگر آنها را نگه می داشتی و به مکان اول نمیآوردی
⛔️ باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم به مانند شما می آمدند حلالیت میطلبیدی.
⚠️خیلی ترسیدم! به خودم گفتم: من تازه نیت خیر داشتم و کتابها را استفاده شخصی نکرده و به منزل نبرده بودم..خدا به داد کسانی برسد که بیتالمال را ملک شخصی خود کردهاند!
🔆درآن لحظه یکی از دوستان همکار مخلص و مومن در مجموعه دوستان را دیدم.
🔰 مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند.
🔴اما این مبلغ را به جای قرار دادن در کمد اداره در جیب خودش گذاشت،
⛔️ روز بعد در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت.
وقتی مرا در آن وادی دید به سراغم آمد و گفت: خانواده فکر میکنند که این پول برای من است و آن را خرج کرده اند.
تورو خدا برو به آنها بگو این پول را به مسئول مربوطه برساند. من اینجا گرفتارم برای من کاری بکن.
💥 تازه فهمیدم چرا انقدر بزرگان در مورد بیت المال حساس هستند!
راست می گویند که مرگ خبر نمیکند.
☘در سیره پیامبر گرامی اسلام نقل شده که:
روز حرکت از سرزمین خیبر ناگهان به یکی از یاران پیامبر تیری اصابت شد و همان دم شهید شد.
🔰 یارانش گفتند: بهشت بر تو گوارا باد.
❤️خبر به پیامبر رسید.ایشان فرمودند:
من با شما هم عقیده نیستم زیرا لباسهایی که بر تن او بود از بیتالمال بود و آن را بی اجازه برده و روز قیامت به صورت آتش آن را احاطه خواهد کرد.
💠 در این لحظه یکی از یاران پیامبر گفت: من دو بند کفش بدون اجازه برداشتم.
🌸 حضرت فرمود: آن را برگردان و گرنه روز قیامت به صورت آتش🔥 در پای تو قرار میگیرد.
💥 در میان روزهایی که بررسی اعمال انجام شد ما به باطن اعمال آگاه می شدیم.
🔰 یعنی ماهیت اتفاقات و علت برخی وقایع را میفهمیدیم.
❎چیزی که امروزه به اسم شانس نام برده می شود اصلا آنجا مورد تایید نبود!
🔆بلکه تمام اتفاقات زندگی به واسطه برخی علتها را می داد...
💠مثلا روزی در جوانی با اعضای سپاه به اردوی آموزشی رفتیم. کلاس های روزانه تمام شد و برنامه اردو رسید.
♻️ نمیدانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم بیشتر این نیروها خسته بودند و داخل چادرها خوابیده بودند.
🔷 یک چادر کوچک به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند.
روز دوم اردو هم باز بقیه را اذیت کردیم.
🔵 البته بگذریم از اینکه هرچه ثواب و اعمال خیر داشتم به خاطر این کارها از دست دادم.
📘وقتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم دیدم یک نفر سر جای من خوابیده
🔮 من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم با دوعدد پتو برای خودم یک تختخواب قشنگ درست کرده بودم.
🔶چادر ما چراغ نداشت متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از بچهها میخواهد من را اذیت کند.
✅لذا همین طور که پوتین به پایم بود جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم.
یک باره دیدم حاج آقا که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفت!
داد میزد: کی بود،چی شد!؟
♨️وحشت کردم...سریع از چادر آمده بیرون و فهمیدم حاج آقا جای خواب نداشته، بچهها برای اینکه من را اذیت کنند به حاج آقا گفتند که این جای حاضر و آماده برای شماست.
🔘 لگد خیلی بدی زده بودم.بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش.
🔆حاج آقا آمد بیرون و گفت: الهی پات بشکند، مگر من چه کردم که اینجوری لگد زدی؟
گفتم:حاج آقا غلط کردم ببخشید. من با کسی دیگه شمارو اشتباه گرفتم ..خلاصه خیلی معذرت خواهی کردم.
⚜ به حاج آقا گفتم: شرمنده من توی ماشین میخوابم شما بخوابید.
فقط با اجازه بالش خودم را بر می دارم.
🌿 رفتم توی چادر همین که بالش را برداشتم دیدم یک عقرب بزرگی اندازه کف دست زیر بالش من قرار دارد .
من و حاج آقا هر طور بود او را کشتیم.
حاجی گفت :جون من را نجات دادی..
ادامه دارد..
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
@emamgharib