4_5965313062763233759.mp3
5.65M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
صلوات عصر روز جمعه⬇️⬇️
صلوات ابولحسن ضراب اصفهانی
حجم: 5.4MB
منتظران ظهور⬇️⬇️
@emamgharib1
با سلام خدمت دوستان عزیز و گرامی بعدظهر آدینه تون بخیر لطفا دوستان عزیز در این بعدظهر جمعه با خواندن این صلوات ابوالحسن ضرابی قلب نازنین آقامون را شاد کنید تا آقای غریب و مهربونون در این بعدظهر شاد شوند و دعا گوی حوائج شرعیتون باشه🙏🙏🙏
#مهدے_جان❤️
#جمعهها راهمه ازبس کهشمردم بی تو
بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو
بسکههرجمعه #غروب آمدودلگیرمکرد
دل بهدریای غـم و غصه سپــردم بی تو
#بازبه_انتظار_تو_جمعه_غروب_میشود💔😔
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
@emamgharib
❤️السلام علیک یا بقیه الله فی أرضه
🌸بيا اے بهترين درمان قلبــم
🌹مداوا ڪن غم پنهان قلبــم
🌼قسم بر خالق دلـــهاے عاشق
🌺تو هستے اولین وآخرين سلطان قلبــم
💠امام غریبم ! با خود #عهد می بندم بر سرسفره ي افطار دست بر طعام دراز نکنم جز آنکه روزه ام را بادعا برای ظهورت باز کنم.
🌸🍃پس همه با هم دعای سلامتی و فرج را هنگام #افطار و همچنین #ساعت_۲۲ زمزمه میکنیم به نیت تعجیل در فرج مولایمان امام زمان علیه السلام ان شاءالله .
@emamgharib
1087080_221(1).mp3
8.06M
🎧 قرائت سوزناک دعای افتتاح❣
🎤 #حاج_مهدی_سماواتی
🎼هرشب از ماه مبارک رمضان همه باهم دعای افتتاح را زمزمه میکنیم به نیت فرج مولایمان امام زمان علیه السلام
🙏 التماس دعـــا از روزه داران
@emamgharib
〖سفـࢪهآسمانے!〗
❤️السلام علیک یا بقیه الله فی أرضه 🌸بيا اے بهترين درمان قلبــم 🌹مداوا ڪن غم پنهان قلبــم 🌼قسم بر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام
روزتان منوربه ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(ص)
به رسم ادب هرروز:
السلام علی رسول الله وآل رسول الله
السلام علیک یابقیة الله(عج)
السلام علیک یااباعبدالله الحسین(ع)
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا (ع)
جمیعاورحمت الله وبرکاته..
@emamgharib
﷽
#سلام_امام_زمانم♥
در لغتنامه قلبم
#صبح مترادف دلتنگی است
مولای عزیز و غریبم
بیا و با دستهای گره گشای خودت..
معنای صبح هایم را عوض کن...
ای غریب ترین دلتنگ عالم
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
@emamgharib
#دلنوشته
سلام مولای من ، مهدی جان
رمضان با عطر دلنشینش در کوچه های خسته ی شهر ، تاب می خورد و دلهای مرده از هجوم بیماری و اضطراب را با یاد خدا آرام می کند .
اما ... هزار دریغ و افسوس که نام و یاد تو چه مهجور است و ما چه غافلیم از تو که ولایتت ، محبتت و دعا برای ظهورت ... تنها شرط قبولی روزه هایمان است ...
@emamgharib
〖سفـࢪهآسمانے!〗
✳️منتظران ظهور 🌸 سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۹) ☘به جوانی که پشت میز بود گفتم: دستم خالی است نمیشود
✳️منتظران ظهور
🌸سه دقیقه در قیامت(قسمت ۲۰)
🔷گفتند همه رفقای شما سالم هستند.
تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟
من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم.
🌼چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.اما فکرم به شدت مشغول بود.
☘ یک روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد.
🍁 رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟
همسرم گفت: آره خودش بود.
این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود .
☄برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.گفتم این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود.
⚡️مرتب به ملائکه خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم میدانم.
خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟حالا علت مرگش چی بود؟
گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه!
خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود.
آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده!
❄️ دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،گفت: بنده خدا تصادف کرده.
🍂من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت.
اعمال،گناهان،حق الناس.. حسابی گرفتارش کرده بود.
به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند..
🌾 روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لابلای صحبتها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزدد،همان بالا برق خشکش می کند!
خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟
گفت :بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟
گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانوادهاش به مردم چیز دیگه ای گفتند.
💥 پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده نزدیک را هم دیدهام.
💫 نمی دانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم.
ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث زمان و مکان مطرح نبوده لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشید.
✨بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد.
🍃یکی دو هفته بعد از بهبودی من پدرم در اثر یک سانحه از دنیا رفت.
خیلی ناراحت بودم، اما یاد حرف خدا عموی خدابیامرزم افتادم که گفت این باغ برای من و پدرت است و او به زودی به ما ملحق می شود...
🔷در یکی از روزهای نقاهت سری به مسجد قدیمی محل زدم.
یکی از پیرمرد های قدیمی را دیدم .
☘سلام و علیک کردیم و وارد مسجد شدیم.یکباره یاد آن پیرمردی افتادم که به من تهمت زده بود و به خاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید!
🔷 صحنه ناراحتی آن پیرمرد در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم:
باید پیگیری کنم ببینم این ماجرا چقدر صحت دارد؟ دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شده را از نزدیک ببینم.
به پیرمرد گفتم :فلانی رو یادتون هست همون که چهار سال پیش مرحوم شد؟
🔅گفت: بله نور به قبرش ببارد .چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر می کرد. آدم درستی بود. مثل او کم پیدا می شود.
✅گفتم: بله اما خبر نداری این بنده خدا چیزی توی این شهر وقف کرده، مسجد حسینیه؟
❗️گفت نمیدانم ولی فلانی با او خیلی رفیق بود از او بپرس .
🔰بعد از نماز سراغ همان شخص گرفتیم پیرمرد گفت:خدا رحمتش کند دوست نداشت کسی با خبر شود اما چون از دنیا رفته به شما میگویم.
♻️ سپس به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت:
این حسینیه را میبینی همان حاج آقا که ذکر خیرش را کردی این حسینیه را ساخت و وقف کرد.
نمی دانی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی میکنیم و دیوار حسینیه را برمیداریم و وصلش می کنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر باشد.
♻️ بدون اینکه چیزی بگویم جواب سوالم را گرفتم..سری به حسینیه زدم و برگشتم و پس از اطمینان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسینیه را به بانی اصلی اش بخشیدم...
ادامه دارد...
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
@emamgharib