eitaa logo
‌〖سفـࢪه‌آسمانے!‌‌‌〗
627 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
992 ویدیو
72 فایل
هو‌المحبوب(((:🍃 السلام‌علیڪ‌یابقیہ‌اللّٰھ‌فی‌ارضه . . سر‌راهت‌در‌انتظار‌م‌برده‌هجرت‌صبر‌و‌قرارم جز‌ظهورت‌ای‌گل‌زهرا‌به‌خدا‌حاجتی‌ندارم !'
مشاهده در ایتا
دانلود
1087080_221(1).mp3
8.06M
🎧 قرائت سوزناک دعای افتتاح❣ 🎤 🎼هرشب از ماه مبارک رمضان همه باهم دعای افتتاح را زمزمه میکنیم به نیت فرج مولایمان امام زمان علیه السلام 🙏 التماس دعـــا از روزه داران @emamgharib
‌‌ـ✿﷽✿ ✍عید فطر 🍁ضیافتی است برای پایان این میهمانی 🍁پاداش افطارهای خالصانه ..... 🍁قبولی انفاقهای به قصد قربت .... 🌸پیشاپیش عید بر همه عزیزانم مبارک 🌻با سلام خدمت دوستان و همراهان همیشگی کانال منتظران ظهور همین طور که در جریان هستید با عنایت آقا امام زمان علیه السلام در طول این ماه مبارک رمضان با کمک و همیاری شما دوستان عزیز توانستیم با کمکهای شما دوستان عزیز لبخندی بر روی لبان چند خانواده نیازمند( که این روزها بخاطر کرونا کسب و کارشون رو از دست داده بودند) بنشانیم. 📢📢حال با توجه به نزدیک شدن عید سعید فطر و دادن زکات فطریه برا آن شدیم اگر دوستان : در نزدیکان و اطرافیانشان فرد نیازمند ندارند میتوانند به ما که چند نیازمند را تحت پوشش داریم کمک کنید. امسال هرنفر هست. شماره کارت👇👇👇 6104337525446595
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام روزتان منوربه ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(ص) به رسم ادب هرروز: السلام علی رسول الله وآل رسول الله السلام علیک یابقیة الله(عج) السلام علیک یااباعبدالله الحسین(ع) السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا (ع) جمیعاورحمت الله وبرکاته.. @emamgharib
⚘﷽⚘ ❤️ ‌هر روز صبح به یادت هستم سلام بر پدر همه عالم صبح بخیر امام مهربانم دستی به روی سینه و دستی به سوی تو روی لبم گــل می کند آقا سـلام از دور 🌤الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَجْ🌤 @emamgharib
سلام مهربان پدرم ، مهدی جان با چه شوقی رمضان را آغاز کردم و برای ظهورت ختم قرآن برداشتم و هر افطار و سحر ، " الهی عظم البلاء " خواندم و گریستم و شب های قدر به نیت دیدارت قرآن بر سر گذاشتم و ضجه زدم ... ... و حالا رمضان در آخرین منزلگاه است و من همچنان سوزان در آتش فراقت ... تو بگو چه کنم با این غم ؟ ... تو بگو این فرزند چشم براهت پس از یکماه روزه داری به امید استجابت دعایش ، چه کند ؟ ... تو بگو بدون رویت ماه رویت ، چگونه عید بگیرد؟ ... تو بگو به چشمانی که تمام این ماه به در دوخته شده بود ، چه بگویم ؟ ... تو بگو به قلبی که تمام این لحظه ها تو را وعده داده بودم ، چه بگویم ؟ ... ... تو بگو چه کنم ؟ ... بگو چگونه سرکنم روزهای طولانی ندیدنت را ؟ ... @emamgharib
✳️منتظران ظهور سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن بر در این خانه من بهر امیدی آمدم پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن دست خالی آمدم، با دست خالی می روم یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن پیش مردم آبروی بنده ات را حفظ کن خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن جان آقای خراسان، جان سلطان غریب هم وطن های علی، موسی الرضا را عفو کن من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین جان اربابم بیا این بنده ها را عفو کن بوده ام این روزها مصداق فابک للحسین گریه کن های غم کرببلا را عفو کن جان آن که دست و پا می زد به زیر تیغ و تیر حُرّ توبه کرده ی بی ادعا را عفو کن... طاعات قبول.التماس دعا 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 @emamgharib
🌙رمضان امسال را با تمام دعاهای فرج وقت افطارش✨ با تمام گله های هر شب افتتاحش✨ با تمام «عجّل» های شب های قدرش🌙 می‌سپارم به شما ای آقای من💚 به این امید که ,به یمن آمین هایت✨ آخرین رمضان بی حضورت باشد🙏 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِکْ ألْفَرَج @emamgharib
‌〖سفـࢪه‌آسمانے!‌‌‌〗
✳️منتظران ظهور 🌸 سلام بر ابراهیم 💥قسمت یازدهم : شکستن نفس ✔️راوی : جمعي از دوستان شهيد 🔸باران ش
✳️منتظران ظهور 🌸 سلام بر ابراهیم 💥قسمت دوازدهم : يدالله ✔️راوی : سيد ابوالفضل كاظمي 🔸ابراهيم در يکي از مغاز ههاي مشغول کار بود. يك روز را در وضعيتي ديدم که خيلي تعجب کردم! دو کارتن بزرگ اجناس روي دوشش بود. جلوي يک مغازه،کارتنها را روي زمين گذاشت. 🔸وقتي کار تحويل تمام شد، جلو رفتم و سلام کردم. بعد گفتم: آقا ابرام براي شما زشته، اين کار باربرهاست نه کار شما! نگاهي به من کرد و گفت: که عيب نيست، بيکاري عيبه، اين کاري هم که من انجام ميدم براي خودم خوبه، مطمئن ميشم که هيچي نيستم. جلوي غرورم رو ميگيره! 🔸گفتم: اگه کسي شما رو اينطور ببينه خوب نيست، تو ورزشكاري و... خيلي ها ميشناسنت. خنديد وگفت: اي بابا، هميشه كاري كن كه اگه تو رو ديد خوشش بياد، نه مردم. ٭٭٭ 🔸به همراه چند نفر از نشسته بوديم و در مورد ابراهيم صحبت ميكرديم. يكي از دوستان كه ابراهيم را نميشناخت تصويرش را از من گرفت و نگاه كرد. بعد با تعجب گفت: شما مطمئن هستيد اسم ايشون ابراهيمه!؟ با تعجب گفتم: خُب بله، چطور مگه؟! 🔸گفت: من قبلاً تو سلطاني مغازه داشتم. اين آقا ابراهيم دو روز در هفته سَر بازار مي ايستاد. يه كوله هم مي انداخت روي دوشش و بار ميبرد. يه روز بهش گفتم: اسم شما چيه؟ گفت: من رو صدا كنيد! 🔸گذشت تا چند وقت بعد يكي از دوستانم آمده بود بازار، تا ايشون رو ديد با تعجب گفت: اين آقا رو ميشناسي!؟ گفتم: نه، چطور مگه! گفت: ايشون واليبال و كشتيه، آدم خيلي باتقوائيه، براي شكستن نفسش اين كارها رو ميكنه. اين رو هم برات بگم كه آدم خيلي بزرگيه! بعد از آن ماجرا ديگه ايشون رو نديدم! 🔸صحبتهاي آن آقا خيلي من رو به فكر فرو برد. اين ماجرا خيلي براي من عجيب بود. اينطور مبارزه كردن با اصلاً با جور در نمي آمد ٭٭٭ 🔸مدتي بعد يكي از دوستان را ديدم. در مورد كارهاي ابراهيم صحبت ميكرديم. ايشان گفت: قبل از انقلاب. يك روز ظهر آقا ابرام آمد دنبال ما. من و برادرم و دو نفر ديگر را برد چلوكبابي، بهترين و سالاد و نوشابه را سفارش داد.خيلي خوشمزه بود. تا آن موقع چنين غذائي نخورده بودم. بعد از غذا آقا گفت: چطور بود؟ گفتم: خيلي عالي بود. دستت درد نكنه، گفت: امروز صبح تا حالا توي بازار باربري كردم. خوشمزگي اين غذا به خاطر زحمتيه كه براي پولش كشيدم!! 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 @emamgharib
☀️ هرصبح، برمی خیزم تادروازه های آسمان را به روی پنجره های زندگی بگشایم شگفتا ازاین همه شکوه که هرکس قدم درسرزمین صبح بگذارد صدای پرواز فرشتگان رامی شنود سلام صبحتون بخیر و شادی @emamgharib