eitaa logo
‌〖سفـࢪه‌آسمانے!‌‌‌〗
627 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
992 ویدیو
72 فایل
هو‌المحبوب(((:🍃 السلام‌علیڪ‌یابقیہ‌اللّٰھ‌فی‌ارضه . . سر‌راهت‌در‌انتظار‌م‌برده‌هجرت‌صبر‌و‌قرارم جز‌ظهورت‌ای‌گل‌زهرا‌به‌خدا‌حاجتی‌ندارم !'
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹السلام علیک یا اهل بیت النبوه🌹 🔶ختم یکساله ،دعای توسل ❤️به نیت تعجیل در فرج آقا امام زمان علیه السلام ✅ روز93 امیدوارم بعد از یکسال از دستان پر برکت اهل بیت (ع )حاجت بگیرید. @emamgharib
tavassol.samavati_www.iranidata.com.mp3
3.19M
🔶دعای توسل 🎤آقای مهدی سماواتی 💠منتظران ظهور @emamgharib
✳️منتظران ظهور ⚫️وقایع روز هفتم ماه محرم سال 61 ♨️ در روز هفتم محرم عبید اللّه بن زیاد ضمن نامه ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین علیه السلام و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد كرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد. 🔰عمر بن سعد نیز بدون فاصله "عمرو بن حجاج" را با 500 سوار در كنار شریعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند. 🌀در این روز مردی به نام "عبداللّه بن حصین ازدی" ـ كه از قبیله "بجیله" بود ـ فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند كه قطرهای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی! 🌹امام علیه السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده. 🔶حمید بن مسلم (خبرنگار کربلا) ميگوید: به خدا سوگند كه پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی كه بیمار بود. ♦️ قسم به آن خدایی كه جز او پروردگاری نیست، دیدم كه عبداللّه بن حصین آنقدر آب ميآشامید تا شكمش بالا ميآمد و آن را بالا ميآورد و باز فریاد ميزد: العطش! باز آب ميخورد، ولی سیراب نميشد. چنین بود تا به هلاكت 🔥رسید. ✍ادامه دارد... http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6 🔥🍂🍁🔥🍁🍂🔥🍁🍂🔥🍁🍂🔥 📘الانساب الاشراف،ج3،ص180 📙ارشاد شیخ مفید،ج2،ص86
✳️منتظران ظهور ⚫️وقایع روز هشتم محرم سال61 ☑️ در روز هشتم محرم امام حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیه السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند. 💦 آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. 🌾هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه ميكَند و آب بدست ميآورد. 💠به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود. ✳️در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. 🌸حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟مگر من مسلمان نیستم؟ 🔰گفت: اگر تو خود را مسلمان ميپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مينوشند از آنان مضایقه ميكنی؟ 🔥عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من ميدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته ام و نميدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش ميسوزم؟ ⚡️ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه ميدانم كیفر این كار، آتش است؟ 💥 ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نميبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم. 🔆یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند. 🌺امام علیه السلام مردی از یاران خود را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند. 🌙شب هنگام امام حسین علیه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. 🌹 امام حسین علیهالسلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي اكبر" را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد. 🍁در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا ميخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. 🔥یك بار گفت: ميترسم خانه ام را خراب كنند! امام علیه السلام فرمود: من خانه ات را ميسازم. 🔥ابن سعد گفت: ميترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم. 🔥 عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و ميترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند. 🌷حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نميگردد، از جای برخاست در حالی كه ميفرمود: تو را چه ميشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. ✨ به خدا سوگند! من ميدانم كه از گندم عراق نخواهی خورد! ⚡️ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است. 💥 پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه السلام را رها كنند؛ چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برميگردم یا به مملكت دیگری ميروم. ♨️ عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند... ✍ادامه دارد... http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 📒کشف الغمه،ج2،ص47 📘بحارالانوار،ج44،ص388 📕ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص82
‌〖سفـࢪه‌آسمانے!‌‌‌〗
✳️منتظران ظهور #روز_شمار_وقایع_کربلا ⚫️وقایع روز هشتم محرم سال61 ☑️ در روز هشتم محرم امام حسین ع
با سلام خدمت دوستان عزیز تاسوعای حسینی خدمت آقا امام زمان علیه السلام و تمامی شیعیانش تسلیت عرض میکنم ببخشید دوروز قبل بعلت مشغله کاری دو قسمت از روز شمار وقایع کربلا نگذاشتم حالا قسمت هفتم و هشتم را گذاشتم .
#ریحانه 🍃 دیڱه بریدمـ از همـہ به اشڪـ #روضه ها قسمـ✋ مےخوامـ ڪه رو سپــید بشمـ با #چادرم🍃 #شهیـــــد بشمـ #مےخوام‌ڪهروسپیدبشم😭 @emamgharib
دستهارابرده ام بالا سپردم دل به آن والا و ازعمق وجودخود خدایم راصدا کردم نمیدانم چه میخواهی ولی من برای تو در این روز... برای رفع غمهایت برای قلب زیبایت برای آرزوهایت به درگاهش دعاکردم @emamgharib
✳️منتظران ظهور ⚫️وقایع روز نهم محرم سال 61هجری 🔰در روز نهم محرم (تاسوعای حسینی) شمر بن ذی الجوشن با نامه ای كه از عبیداللّه داشت از "نُخیله" ـ كه لشكرگاه و پادگان كوفه بود ـ با شتاب بیرون آمد و پیش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد كربلا شد و نامه عبیداللّه را برای عمر بن سعد قرائت كرد. ♨️ابن سعد به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه ات را خراب كند، چه پیام زشت و ننگینی برای من آورده ای. ⛔️به خدا قسم! تو عبیداللّه را از قبول آنچه من برای او نوشته بودم بازداشتی و كار را خراب كردی... 🔥شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود، از عبیداللّه بن زیاد امان نامه ای برای خواهرزادگان خود و از جمله حضرت عباس علیه السلام گرفته بود كه در این روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه كرد و ایشان نپذیرفت. 🔥شمر نزدیك خیمه های امام حسین علیه السلام آمد و عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی علیه السلام كه مادرشان ام البنین علیهاالسلام بود) را طلبید. 🌹آنهابه درخواست امام حسین علیه السلام بیرون آمدند، شمر گفت: از عبیداللّه برایتان امان گرفته ام. ☘آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت كند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟! 🔴در این روز اعلان جنگ شد كه حضرت عباس علیه السلام امام علیه السلام را باخبر كرد. 🌷امام حسین علیه السلام فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد، اگر ميتوانی آنها را متقاعد كن كه جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز كنیم و به درگاهش نماز بگذاریم. 🌹خدای متعال ميداند كه من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم. 🌸حضرت عباس علیه السلام نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت، سرانجام از لشكریان خود پرسید كه چه باید كرد؟ 🍂"عمرو بن حجاج" گفت: سبحان اللّه! اگر اهل دیلم و كفار از تو چنین تقاضایی ميكردند سزاوار بود كه با آنها موافقت كنی. 💥عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت ميدهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه ميسپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت... ✍ادامه دارد... http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6 ❄️❄️❄🌼🌼🌼️❄️❄️❄️ 📔ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص89،91 📕انساب الاشراف،ج3،ص184 📔الملهوف،ص38
🏴 #مـ‌هدے_جان آبـــ شـرمنده شد؛ ڪہ #عباس را شرمنده‌ ڪرد اما عباس باز هم #ڪاشف_الڪربــ استــ ، از "وجہ حسـین" ڪاش براے تو عباس باشیم، بحق ڪاشف الڪربــ عن وجہ #الحســین " @emamgharib
4_318504763102593656.mp3
10.13M
🎼 عباس سقای من ماه زیبای من مرو.... 🎤 مداح: حاج میثم مطیعی ⚜واحد پیشنهاد ویژه برای دانلود @emamgharib
دلـسـوز تـریـن مرد زنـدگــی یـعـنـی پدر پـاک تــریـن فــردِ رو زمـین یـعـنـی پدر مــرد تــریـن مـــــردِ عــالــم یـعـنـی پدر بــی هــمـتـا تریـن عـشــق یـعـنـی پدر @emamgharib
جایی که مادر در آن نفس بکشد❤ هیچ گلدانی خشک نمی شود🌹 برای سلامتی همه ی مادرا صلوات @emamgharib