✳️منتظران ظهور
گوش کن!
باد با دمیدن درساکسیفونش،
زیباترین برگهای رنگین درخت را به رقص دعوت میکند و درخت با کوک کردن ویولون شاخه هایش،در این بزم زیبا شریک میشود.
خورشید گیسوان طلایی و زیبایش را کوتاه میکند و بانوی زیبای شب،غرق در زیبایی و ابهت،زودتر از قبل به جلوه نمایی میپردازد.
آری دوست من،
پاییز از راه رسید.
پس زیباترین برگهای رنگین خاطراتت را برای رقص در سنفونی زیبای پاییز،آماده نما.
پاییزت مالامال از عشق و زیبایی
و برگهای خاطراتت رنگین و زیبا.
پاییزت خجسته باد🍂🍁
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6
#فوروارد_یادت_نشه
هدایت شده از 〖سفـࢪهآسمانے!〗
tavassol.samavati_www.iranidata.com.mp3
3.19M
🔶دعای توسل
🎤آقای مهدی سماواتی
💠منتظران ظهور
@emamgharib
✳️منتظران ظهور
#روز_شمار_وقایع_کربلا
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 4)
🔥عبیدالله ابن زیاد سرهای مقدس را به سمت شام و برای یزید فرستاد،یزید دستور داد که اسرا را هم به شام بفرستید.
⚡️کسانی که همراه سرهای مقدس سفر میکردند در اولین منزل فرود امدند تا غذا بخورند.
در حالیکه مامورین مشغول خوشحالی و خوردن غذا و شرب خمر بودند، ناگهان دستی روی دیوار پدیدار شد و نوشت:
📛"آیا امتی که حسین را میکشند امید شفاعت جدش را روز حساب و قیامت دارند؟"
🔰مامورین مضطرب و هراسان شدند و خواستند دست را بگیرند که دست ناپدید شد. دوباره مامورین مشغول خوردن غذا شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت:
📛" نه این چنین نیست،بخدا قسم که اینها شفیعی ندارند و روز قیامت در عذاب خواهند بود."
🔴 مامورین دوباره سعی کردند دست را بگیرند و نتوانستند. دوباره مشغول غذا خوردن شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت:
📛"حسین را به حکم حاکم جور کشتند و این خلاف حکم خدا است."
♨️ غذا خوردن برای همه ناگوار شد و از آنجا کوچ کردند.
♻️مامورین ابن زیاد در راه سر حسین علیه السلام را از صندوق در آوردند و روی نی قرار دادند تا به منزلی رسیدند که راهبی در انجا زندگی میکرد.
🌹نیمه شب راهب متوجه شد از بیرون نوری از زمین تا آسمان✨ میدرخشد. بیرون امد و دید نور از سر حسین علیه السلام هست،نزد مامورین آمد و گفت: شماها کی هستید؟
🔹مامورین ابن زیاد.
🔸این سر کیست؟
🔹 سر حسین ابن علی
🔸کدام علی؟
🔹 علی ابن ابیطالب.
🔸 مادرش کیست؟
🔹فاطمه دختر رسول خدا.
🔸دختر پیامبرتان؟
🔹بلی!
🔸وای بر شما که چه بد مردمی هستید! اگر مسیح فرزندی داشت او را روی مژه ی چشمانمان نگه میداشتیم...
♦️ممکن است ده هزار دینار به شما بدهم و این سر را تا صبح به من بسپارید؟
مانعی ندارد.
🔴ده هزار دینار را گرفتند و سر را به راهب دادند.
🌸راهب سر را شستشو داد و معطر گردانید و روی زانو گذاشت و تمام شب گریه میکرد تا صبح سر حسین را مخاطب قرار داد و گفت: ای سر مقدس من گواهی میدهم که جز خدای یکتا خدایی نیست و گواهی میدهم که محمد جد تو رسول خداست و من بر دین جد تو هستم.. 🌷
💥فردا صبح نزدیک شام که رسیدند،ماموران سر ابی عبدالله گفتند: بیایید دینارها را تقسیم کنیم مبادا یزید از ما بستاند،
وقتی کیسه های زر را گشودند دیدند که دینارهای طلا به خزف تبدیل شده بود که یک طرف آن مکتوب بود:
🔴"و لا تحسبن الله غافلا عمّا یعمل الظالمون.
و در طرف دیگر:
🔴 "و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون"
🌺اسرای اهل بیت چون نزدیک شام رسیدند ،تمام مردمان شام از کوچک و بزرگ برای تماشای اهل بیت و اظهار شادمانی از پیروزی یزید به استقبال شتافتند،
⚡️به منظور تکمیل تزیین شهر سه روز اهل بیت را در خارج شهر متوقف ساختند و شهر را با انواع تزیینات اراستند.
🔥مردم مشغول لهو و لعب و رقص و پایکوبی شدند . اهل بیت وارد دمشق شدند...
http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6
#فوروارد_یادت_نشه
🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️
📙 نفس المهموم ص423،
📔 صواعق المحرقه ص197.
📘مناقب ابن شهراشوب ج4 ص 82
📕نفس الهموم ص 429
📓 کامل بهایی ج2،ص186
✒️📃 منتظران ظهور
👌یـــــــ❗️ــــک تلنــــــ⚠️ـــــگر
⏰زمانه امام حسین(ع) و زمانه حضرت مهدی(عج)
🚨ﺯﻣﺎﻧﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ع) ﻋﺼﺮ ﺑﺪﻋﺖ ﻫﺎ ﻭ ﻏﻔﻠﺖ ﻫﺎ ﺍﺳﺖ.
🚨ﺳﻨﺖ ﺭﺳﻮﻝ (ص) ﺗﺮﮎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮐﺴﯽ ﭼﻮﻥ ﯾﺰﯾﺪ ﺑﺮ ﻣﺴﻠﻤﯿﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﯿﻮﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺍﺳﻼﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺴﯿﻦ ﻭ ﯾﺎﺭﺍﻧﺶ ﺑﻪ ﻗﺮﺑﺎﻥ ﮔﺎﻩ ﺑﺮﻭﻧﺪ .
✅ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪﯼ (عج) ﻧﯿﺰ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﯿﺎﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻋﺼﺮ ﺟﺎﻫﻠﯿﺖ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺩﯾﻦ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ.
‼ﺯﻣﺎﻧﻪ ﺣﺴﯿﻦ ﻭ ﻣﻬﺪﯼ ( ﻋﻠﯿﻬﻤﺎﺍﻟﺴﻼﻡ ) ﺩﺭ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﻓﮑﺮﯼ، ﻓﺴﺎﺩ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ،
ﺭﻭﺍﺝ ﺑﯽ ﺩﯾﻨﯽ ﻭ ﺑﺪﻋﺖ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺍﺳﺖ.
📜 ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ع) ﺩﺭ ﺧﻄﺒﻪ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﮐﺮﺑﻼ ﻣﯽﻓﺮﻣﺎﯾﻨﺪ:« ﺑﺮﺍﺳﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺳﺨﺖ ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﻭ ﻧﺎﺁﺷﻨﺎ ﺷﺪﻩ، ﺧﯿﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺧﺖ برﺑﺴﺘﻪ ﻭ ﺟﺰ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻧﺎﭼﯿﺰﻯ، ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺗﻪﻣﺎﻧﺪﻩ ﻇﺮﻑ، ﻭ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﭘﺴﺘﻰ ﭼﻮﻥ ﭼﺮﺍﮔﺎﻫﻰ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺎﻗﻰ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ . ﻣﮕﺮ ﻧﻤﻰﺑﯿﻨﯿﺪ ﻛﺴﻰ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻧﻤﻰﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺎﻃﻞ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﻰﻛﺸﺪ. ﺗﺎ ﻣﯚﻣﻦ، ﺑﻪ ﺣﻖ، ﻣﺸﺘﺎﻕ ﻟﻘﺎﻯ ﺧﺪﺍ ﺷﻮﺩ؟ ﻣﻦ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﻰﺑﯿﻨﻢ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺑﺎ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺟﺰ ﻣﺤﻨﺖ ﻧﻤﻰﺩﺍﻧﻢ. ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺩﯾﻦ ﻟﻌﺎﺑﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺭﻭﺑﺮﺍﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﻰﮔﺮﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﺭِﺳﺪ ﺩﯾﻨﺪﺍﺭﺍﻥ ﻛﻤﯿﺎﺏ ﺷﻮﻧﺪ.
📗 ﺗﺤﻒ ﺍﻟﻌﻘﻮﻝ، ﺣﺮﺍﻧﯽ، ﺣﺴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ، ﺹ 245
💫ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ (ع) ﻧﯿﺰ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻇﻬﻮﺭ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﻨﺪ:
« ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻬﺪﯼ (عج) ﻗﯿﺎﻡ ﮐﻨﺪ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻧﻔﺴﺎﻧﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺁﺳﻤﺎﻧﻰ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪ، ﻭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ_ﻣﺮﺩﻡ- ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﻯ ﺭﺍ ﺗﺎﺑﻊ ﻫﻮﻯ ﺳﺎﺧﺘﻪﺍﻧﺪ ﻭ ﺭﺃﻯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﯿﺮﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﻨﺪ، ﻭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﺎﺑﻊ ﺭﺃﻯ ﺧﻮﺩ ﻛﺮﺩﻩﺍﻧﺪ . ... ﭘﺲ ﺭﻭﺵ ﻋﺎﺩﻻﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻨﻤﺎﯾﺪ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﺳﻨّﺖ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺯﻧﺪﻩ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ .
📘 ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﺔ / ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺷﻬﯿﺪﻯ ، ﺹ 138
💭ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻓﻀﯿﻞ ﺑﻦ ﯾﺴﺎﺭ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ (ع) ﺭﻭﺍﯾﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
« ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻗﺎﺋﻢ ﻣﺎ ﻗﯿﺎﻡ ﻣﯿﻜﻨﺪ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺎﺩﺍﻧﻰ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻣﯽﮔﺮﺩﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﻔﻬﻤﻰ ﺍﺯ ﺟﻬﺎﻝ ﺟﺎﻫﻠﯿﺖ ﻛﻪ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺑﻮﺩ؛ ﺑدترند.
ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ : ﭼﻄﻮﺭ؟
ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻭﻗﺘﻰ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ (ص)ﻣﺒﻌﻮﺙ ﺷﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺘﻬﺎﺋﻰ ﺍﺯ ﺳﻨﮓ ﻭ ﺻﺨﺮﻩﻫﺎ ﻭ ﭼﻮﺑﻬﺎﻯ ﺗﺮﺍﺷﯿﺪﻩ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﺘﺶ ﻣﯽ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﻗﺎﺋﻢ ﻗﯿﺎﻡ ﻣﯿﻜﻨﺪ، ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﺪﺍ (ﻗﺮﺁﻥ) ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﯿﻞ ﺧﻮﺩ ﺗﺄﻭﯾﻞ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﻣﯽ ﻛﻨﻨﺪ.
📗ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻷﻧﻮﺍﺭ ،ﺝ 52 ، ﺹ 362
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃ه
http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6
#فوروارد_یادت_نشه
✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊✲
#یاران_ثارالله
عمر بن علی (ع):
عمر بن علی در میدان جنگ خائف و فراری نیست. وی همچنان جهاد کرد تا شهید شد.
اول قاتل برادر خود (رجز بن بدر) را به جهنم فرستاد، پس از رجز خوانان خود را بر صف منافقان زد و بسیاری از ایشان را بر خاک انداخت تا ان که به پدر بزرگوار خود ملحق گردید.
#معرفی_مختصر
@emamgharib
✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊✲
✳️منتظران ظهور
❖﷽❖
💎 جابر گويد: امام باقرعليه السلام مى فرمود:
هنگامى كه دختر يزد جرد بن شهريار، آخرين پادشاه سلسله ساسانى را اسير كرده و وارد شهر مدينه كردند، دختران مدينه به پشت بامها رفته و به تماشاى او پرداختند، وقتى او را وارد مجلس عمر نمودند، از نور و پرتو جمالش مجلس روشن گشت، وقتى چشمش به عمر افتاد، گفت: پيروز باد هرمز.
عمر اين سخن را شنيد، خشمگين شده و گفت: اين كافر مرا دشمنام مى دهد، و تصميم گرفت او را مجازات نمايد.
امير مؤمنان على عليه السلام كه شاهد اين منظره بود رو به عمر كرد و فرمود: چيزى را كه نمى دانى انكار نكن!
عمر دستور داد كه تا او را در معرض فروش قرار داده و به همه اعلان نمايند.
🔹امير مؤمنان على عليه السلام فرمود: لايجوز بيع بنات الملوك وإن كنّ كافرات ولكن أعرض عليها أن تختار رجلاً من المسلمين حتّى تتزوّج منه، وتحسب صداقها عليه من عطائه من بيت المال يقوم مقام الثمن.
🔸دختران پادشاهان را نبايد فروخت، گر چه كافر باشند. او را مخيّر كن تا يكى از مسلمانان را برگزيند و با او ازدواج نمايد. و مهريّه او را از سهم آن مرد، از بيت المال حساب كن كه به جاى قيمتش باشد.
عمر گفت: چنين مى كنم، آنگاه به آن بانو گفت: يكى از مسلمانان را به عنوان شوهر انتخاب كن.
آن بانوى بزرگوار دورى زد و دست بر شانه امام حسين عليه السلام گذاشت.
امير مؤمنان على عليه السلام به او فرمود: چه نام دارى اى كنيزك؟
گفت: جهان شاه.
فرمود: بلكه نام تو شهربانو است.
گفت: خواهرم شهربانوست.
امير مؤمنان على عليه السلام فرمود: راست گفتى.
آنگاه امير مؤمنان على عليه السلام رو به امام حسين عليه السلام كرد و فرمود:
🔹احتفظ بها وأحسن إليها، فستلد لك خير أهل الأرض في زمانه بعدك، وهي اُمّ الأوصياء الذريّة الطيّبة ؛
🔸اين دختر را نيكو نگهدارى كن كه به زودى فرزندى براى تو مى آورد كه او پس از تو، بهترين فرد روى زمين است، اين دختر مادر اوصيا، از ذرارى پاك است.
پس علىّ بن الحسين زين العابدين عليه السلام از اين بانوى بزرگوار متولّد شد.
💎در روايتى آمده است:
آن بانوى بزرگوار در هنگام زايمان از دنيا رفت، و اين كه او در آن محفل، امام حسين عليه السلام را برگزيد جهتش اين بود كه آن بانو، حضرت فاطمه عليها السلام را در عالم خواب ديد و پيش از آن كه اسير لشكريان گردد، مسلمان شد.
او قصّه شگفتى دارد كه بدين شرح است: آن بانوى بزرگوار گويد:
پيش از آمدن سپاهيان اسلام در خواب ديدم كه حضرت محمّد رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم با امام حسين عليه السلام به خانه ما تشريف فرما شدند، حضرت در مكانى جلوس فرمود و مرا براى امام حسين عليه السلام خواستگارى نمود. پدرم پذيرفت و عقد بسته شد.
وقتى از خواب بيدار شدم، محبّت او در دلم جاى گرفت و به جز او به چيز ديگرى نمى انديشيدم.
شب دوّم حضرت فاطمه زهراعليها السلام را در خواب ديدم، آن حضرت نزد من آمد و اسلام را بر من عرضه فرمود، من پذيرفته و مسلمان شدم.
آنگاه بانوى بانوان جهانيان حضرت زهراعليها السلام فرمود:
🔹إنّ الغلبة تكون للمسلمين وأنّك تصلين عن قريب إلى ابني الحسين عليه السلام سالمة لا يصيبك بسوء أحد.
🔸به زودى مسلمانان بر شما پيروز خواهند شد و تو صحيح و سالم پيش فرزندم حسين عليه السلام خواهى رفت و هيچ خطرى متوجّه تو نخواهد شد.
آن بانوى بزرگوار گويد: بدين وسيله، من هم اكنون وارد مدينه شدم و تا حال هيچ ناراحتى متوجّه من نشده و دست مرا انسانى لمس نكرده است.
📖الخرائج: ج۲،ص۷۵۰، ح ۶۷
📖بحار الأنوار: ج۴۶،ص۱۰ ،ح ۲۱
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6
#فوروارد_یادت_نشه