✳️منتظران ظهور
#داستانک_زیبا
✨روزی ارباب لقمان به او دستور داد در زمینش،برای او کنجد بکارد.
ولی او جو کاشت.
وقت درو،ارباب گفت:چرا جو کاشتی؟؟
لقمان گفت:از خدا امید داشتم که برای تو کنجد برویاند.
اربابش گفت:مگر این ممکن است؟!
لقمان گفت:
✨تورا میبینم که خدای متعال را نافرمانی میکنی ودر حالی که از او امید بهشت داری!
لذا گفتم شاید این هم بشود.
آنگاه اربابش گریست و او را آزاد ساخت.
دقت کنیم که در زندگی چه میکاریم
#هرچه_بکاریم_همان_رابرداشت_میکنیم
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6
منتظران ظهور
✳️منتظران ظهور
#داستانک_زیبا
مسلماني رفت خانه يك مسيحي،
برايش انگور آوردند خورد،
برايش شراب آوردند گفت #حــرام است!
مسيحي گفت: عجیب است
شمـا مسلمانان انگور مےخوريد
امـا مےگوييد شـراب حــرام اسـت،
در حـالیـکه ايـن از آن بـدسـت آمـده...
مسلمان گفت: ببين اين زن شماست
و اين هم دختر شماست درسته؟ گفت بله!!!
گفت: ببين خدا اين را به شما حلال كرده
و آن را حرام... در حالي كه آن از اين
به دست آمده است...
مسيحي همانجا #مسلمان شد!!!
🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃
http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6
منتظران ظهور
هدایت شده از
✳️منتظران ظهور
#داستانک_زیبا
انسان سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچ کسی ریالی کمک نمیکرد فرزندی هم نداشت وتنها با همسرش زندگی میکرد در عوض قصابی در آن شهر به نیازمندان گوشت رایگان میداد روز به روز نفرت مردم از این شخص سرمایه دار بیشتر میشد مردم هر چه اورا نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخای در جواب میگف نیاز شما ربطی به من نداره بروید از قصاب بگیرید تااینکه او مریض شد احدی به عیادت او نرفت این شخص در نهایت تنهایی جان داد هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود همسرش به تنهایی او را دفن کرد اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد اوگفت کسی که پول گوشت رامیداد دیروز از دنیا رفت!!
زودقضاوت نکنیم☘
🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃
http://eitaa.com/joinchat/2311716878C52740aaed2
فوروارد یادت نشه