✳️منتظران ظهور
🔶کلمـــه سحـــرانـگـــیز «ســــــــــــلام»،
چـــه قـدرتـی دارد بــرای تـابش محـــبت!
حس کرده ای که بیـانش، چــه خــونگرمی
در رگها میدواند ؟!
⚜آخــر، این رمز آغاز هر روز زندگی است که
با نام موزون خالق مهربانش جان میگیرد.
پس موج لطیفی بساز از واژه پرمهر «سلام»
و در گوش تمام اهالی کوچه معرفت زمزمه کن ...
🍃🌸ســـــلام ســــــلام ســــــلام🌸🍃
♦️روزتــان ختــم به زیباتــریــن خــیرهــا
امید آن دارم در این روزهـا حاجت دل پاکتان
بـــا زیبــاتـریـن و مهربـــانتریــن
حکمتهای خدا یکی گردد ..
🔺چهارشنبه تون عالی
🔺خدایا حال خوب
🔻سرنوشت خوب
🔻عاقبت خوب
🔺و زندگی خوب را
🔺نصیب دوستانم بگردان.
آمین یا رب العالمین🌹
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6
منتظران ظهور
✳️منتظران ظهور
👌حکایت بسیار زیباااا
#خدا
کوهنوردی که خیلی به خود ایمان داشت، قصد بالا رفتن از کوهی را کرد.
تقریباً نزدیک قله کوه بود که مه غلیظی سراسر کوه را گرفت.
در این هنگام از روی سنگی لغزید و به پایین سقوط کرد.
کوهنورد مرگ را جلوی چشمانش دید و در حال سقوط از صمیم قلب فریاد زد: «خدایا کجایی!» ناگهان طناب ایمنی که او را نگه میداشت، دور کمرش پیچید و او را بین زمین و هوا معلق نگه داشت. مه غلیظ بود و او جایی را نمیدید و نمیتوانست عکسالعملی انجام دهد. پس دوباره فریاد زد: «خدایا نجاتم بده!» صدایی از آسمان شنید که میگفت: «آیا تو ایمان داری که من میتوانم نجاتت دهم؟»
کوهنورد گفت: «بله.» صدا گفت: «طناب را ببر!» کوهنورد لحظهای فکر کرد و سپس طناب را محکم دو دستی چسبید.
صبح زمانی که گروه نجات برای کمک به کوهنورد آمدند چیز عجیبی دیدند؛ کوهنورد را دیدند که از سرمای هوا یخ زده بود و طنابی که به دور کمرش بسته شده بود را دو دستی و محکم چسبیده بود ولی او با زمین فقط یک متر فاصله داشت...! "خدایا
ما را ببخش که طناب ایمان مان به نازکی یک نخ شده است !
خودت نظر کن تا دوباره ریسمانی قطور چنانچه لایق خدای بزرگی چون توست ، گردد.
🍃💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَــرَج💖🍃
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6
منتظران ظهور