eitaa logo
آنتی شبهه 🇮🇷🇵🇸🇾🇪🇱🇧
2.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
126 فایل
کانال پاسخ به سوالات و #شبهات #دینی #اعتقادی ارتباط با ادمین 👇👇 @seyed_javad_hoseini135
مشاهده در ایتا
دانلود
مستندات رد شدن از زیر قرآن برای رفتن به مسافرت یا انجام کارهای مهم !!! 🤔 : ❓برخی می گویند مذهب شیعه دچار عوام زدگی شده و تن به اموری داده که دلیل و مستندی ندارد مانند همین از زیر قرآن رد شدن در هنگام مسافرت یا رفتن برای کار مهم ! در این رابطه لطفا توضیح دهید !؟ 💠:💠 ❗️رد شدن از زیر قرآن از دو جهت می تواند مورد توجه و مد نظر باشد : ▫️1_ قرآن کتابی بس بزرگ و دارای احترام و عظمت است , چنانچه که در خود قرآن می خوانیم : " (اين سخن سحر و دروغ نيست) بلكه قرآن با عظمت است. " " بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ " ( سوره بروج 21 ) 👌و می خوانیم : " ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ " " اين كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد، و مايه هدايت پرهيزكاران است. " ( سوره بقره آیه 2 ) ❕در تفسیر نمونه در مورد آیه فوق و تعبیر " ذلک " می خوانیم : " مى‏دانيم كلمه" ذلك" در لغت عرب اسم اشاره بعيد است، بنا براين ذلِكَ الْكِتابُ مفهومش" آن كتاب" است، در حالى كه در اينجا بايد از اشاره به نزديك استفاده مى‏شد، و" هذا الكتاب" مى‏گفت چرا كه قرآن در دسترسى مردم قرار گرفته بود. اين به خاطر آن است كه گاهى از اسم اشاره بعيد براى بيان عظمت چيز يا شخصى استفاده مى‏شود، يعنى آن قدر مقام آن بالا است كه گويى در نقطه دور دستى در اوج آسمانها، قرار گرفته است، در تعبيرات فارسى نيز نظير آن را داريم فى المثل در حضور افراد بزرگ مى‏گوئيم:" اگر آن سرور اجازه دهند چنين كار را مى‏كنيم". در حالى كه بايد اين سرور گفته شود، اين تنها براى بيان عظمت و بلندى مقام است. در بعضى ديگر از آيات قرآن تعبير به" تلك" شده كه آنهم اشاره بعيد است مانند تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ" (لقمان آيه 2). " 📚تفسير نمونه، ج‏1، ص 66 ❗️لذا امام صادق علیه السلام فرمود : " برای خداوند سه حریم است که که هیچ چیز با آن‌ها در حرمت و احترام برابری نمی کند: کتاب خداوند که نور و حکمت اوست و خانه اش که آن را قبله مردم قرار داده است که از کسی قبله ای جز آن نمی پذیرد و عترت و اهلبیت پیامبرتان " " عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حُرُمَاتٍ ثَلَاثاً لَيْسَ مِثْلَهُنَّ شَيْ‏ءٌ كِتَابُهُ وَ هُوَ حِكْمَتُهُ وَ نُورُهُ وَ بَيْتُهُ الَّذِي جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلنَّاسِ لَا يَقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ تَوَجُّهاً إِلَى غَيْرِهِ وَ عِتْرَةُ نَبِيِّكُمْ " 📚وسائل الشيعة، ج‏4، ص 300 ❗️عملکرد شیعیان که مثلا در هنگام مسافرت یا هنگام رفتن برای انجام کارهای مهم از زیر قرآن رد می شوند نوعی پناه بردن به قرآن و احترام و تکریم این کتاب شریف و آسمانی و بلند مرتبه است . ▫️2 _ از سوی دیگر بالخصوص در روایاتی دستور به توسل به قرآن و بالای سر قرار دادن آن داده شده است . عملکرد شیعیان در بالای سر گرفتن قرآن و از زیر آن رد شدن مصداق عمل کردن به روایات مورد اشاره و توسل به قرآن است . این روایات را علامه بزرگ شیعه یعنی علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار روایت می کند : 📚بحار الانوار ج 89 ص 112 " باب کیفیة التوسل بالقرآن " ❕" مردی نزد امام صادق علیه السّلام آمد و عرض کرد: ای آقای من! از تو یاری می‌طلبم در قرضی که به عهده من آمده و از ادای آن عاجزم و سلطانی که به من ظلم و تعدّی کرده، از تو می‌خواهم که دعایی به من تعلیم فرمایی تا به سبب آن غنیمتی بیابم و دینم را بپردازم، و با آن شرّ ستم آن سلطان را دفع کنم. امام علیه السلام فرمود: " همین که شب فرا رسد دو رکعت نماز بخوان، در رکعت اول حمد و آیة الکرسی، و در رکعت دوم حمد و آیات آخر سوره حشر را از آیه «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ» تا آخر سوره بخوان، 👈سپس قرآن را بردار و بر بالای سرت بگیر و بگو: به حق این قرآن و به حق پیامبری که او را فرستادی ..."👉 ثُمَّ خُذِ الْمُصْحَفَ فَدَعْهُ عَلَى رَأْسِكَ وَ قُلْ بِهَذَا الْقُرْآنِ‏ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِه‏ ..." 📚امالی شیخ طوسی ص 292 _وسائل الشیعه ج 8 ص 125 ❕در نقل دیگری از امامان علیهم السلام روایت شده که : "هرگاه کاری تو را اندوهگین ساخت، دو رکعت نماز بگذار که در رکعت اول سوره حمد و آیه الکرسی، و در رکعت دوم سوره حمد و سوره انّا أنرلناه را بخوان، 👈بعد قرآن را بردار و بر بالای سرت بگیر و بگو: پروردگارا به حق آنچه به سوی مخلوقاتت فرستادی و به حق هر آیه ای در قرآن که از آنِ توست ..."👉 "رُوِيَ عَنِ الْأَئِمَّةِ ع إِذَا حَزَنَكَ أَمْرٌ فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ ... ثُمَّ خُذِ الْمُصْحَفَ وَ ارْفَعْهُ فَوْقَ رَأْسِكَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مَا أَرْسَلْتَهُ إِلَى خَلْقِكَ وَ بِحَقِّ كُلِّ آيَةٍ هِيَ لَكَ فِي الْقُرْآن‏ ..." 📚الدعوات راوندی ص 57 _ مستدرک الوسائل ج 6 ص 316 🆔 @anti_shobhe110
دیدگاه اسلام در مورد ازدواج مجدد پس از فوت همسر !!! 🤔 : اخیرا فرهنگی در جامعه ایجاد شده است که ازدواج مجدد پس از فوت همسر سابق را با اصل وفاداری به همسر قبلی در تضاد معرفی می کند و عملکرد رئیس جمهور پزشکیان در عدم ازدواج مجدد پس از فوت همسرشان هم سبب گسترده شدن این فرهنگ شده است ! لطفا در این رابطه دیدگاه اسلام را بیان فرمایید !!!! 💠:💠 ❕قرآن اجازه و بلکه دستور می دهد که افراد پس از فوت همسر اول مجددا ازدواج کنند . ▫️خداوند می فرماید : " و هنگامى كه زنان را طلاق داديد و عده خود را به پايان رسانيدند، مانع آنها نشويد كه با همسران (سابق) خويش، ازدواج كنند! اگر در ميان آنان، به طرز پسنديده‏اى تراضى برقرار گردد. اين دستورى است كه تنها افرادى از شما، كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند، از آن، پند مى‏گيرند (و به آن، عمل مى‏كنند). اين (دستور)، براى رشد (خانواده‏هاى) شما مؤثرتر، و براى شستن آلودگيها مفيدتر است، و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد " " وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْواجَهُنّ ... " ( سوره بقره آیه 232 ) ▫️و فرمود : "و كسانى كه از شما مى‏ميرند و همسرانى باقى مى‏گذارند، بايد چهار ماه و ده روز، انتظار بكشند (و عده نگه دارند)! و هنگامى كه به آخر مدتشان رسيدند، گناهى بر شما نيست كه هر چه مى‏خواهند، در باره خودشان به طور شايسته انجام دهند (و با مرد دلخواه خود، ازدواج كنند). و خدا به آنچه عمل مى‏كنيد، آگاه است. " " وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ " ( سوره بقره آیه 234 ) ❕در تفسیر نمونه می خوانیم : " يكى از مسائل و مشكلات اساسى زنان ازدواج بعد از مرگ شوهر است، از آنجا كه ازدواج فورى زن با همسر ديگر بعد از مرگ شوهر با محبت و دوستى و حفظ احترام شوهر سابق و تعيين به خالى بودن رحم از نطفه همسر پيشين سازگار نيست و به علاوه موجب جريحه‏دار ساختن عواطف بستگان متوفى است، آيه فوق ازدواج مجدد زنان را مشروط به عده نگه داشتن به مدت چهار ماه و ده روز ذكر كرده است رعايت حريم زندگانى زناشويى حتى بعد از مرگ با همسر موضوعى است فطرى و لذا هميشه در قبائل مختلف آداب و رسوم گوناگونى براى اين منظور بوده است گر چه گاهى در اين رسوم آن چنان افراط مى‏كردند كه عملا زنان را در بن‏بست و اسارت قرار مى‏دادند و گاهى جنايت آميزترين كارها را در مورد او مرتكب مى‏شدند به عنوان نمونه: بعضى از قبائل پس از مرگ شوهر زن را آتش زده و يا بعضى او را با مرد دفن مى‏كردند، برخى زن را براى هميشه از ازدواج مجدد محروم ساخته و گوشه‏نشين مى‏كردند و در پاره‏اى از قبائل زنها موظف بودند مدتى كنار قبر شوهر زير خيمه سياه و چركين با لباسهاى مندرس و كثيف دور از هر گونه آرايش و زيور و حتى شستشو به سر برده و بدين وضع شب و روز خود را بگذرانند. ( اسلام و عقائد و آراء بشرى، صفحه 617. ) آيه فوق بر تمام اين خرافات و جنايات خط بطلان كشيده و به زنان بيوه اجازه مى‏دهد بعد از نگاهدارى عده و حفظ حريم زوجيت گذشته اقدام به ازدواج كنند " 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 193 ❕همینطور قرآن توصیه به ازدواج و بلکه ازدواج مجدد انسان می کند آن هم برای بهره مندی از فرزندان بیشتر و آرامش و مودت در کنار همسر جدید : " جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً يَذْرَؤُكُمْ فِيه‏ " _ " وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون‏ " ( سوره شوری آیه 11 ) _ ( سوره روم آیه 21 ) ▫️ادامه 👇
توضیحاتی پیرامون خالکوبی و تتو زدن از دید اسلام !!! 🤔 : ❓دیدگاه اسلام در مورد خالکوبی چیست ؟ آیا حرام است یا جایز ؟ 💠:💠 ❕از آیت الله مکارم شیرازی سوال شد : " خالكوبى چه حكمى دارد و آيا براى غسل و وضو مشكلى ايجاد مى‏كند؟ " ▫️ایشان پاسخ دادند : " هرگاه ضرر خاصّى براى بدن نداشته باشد و عكسهاى موجب فساد اخلاق در آن نباشد جايز است و در هر حال براى وضو و غسل مشكلى ايجاد نمى‏كند. " 📚استفتاءات جديد، ج‏1، ص: 36 ❕بنابراین اگر خالکوبی موجب وارد شدن ضرر مهمی به بدن یا موجب گسترش فساد شود , ممنوعیت شرعی دارد , چرا که خداوند می فرماید : « خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید » « لَاتُلْقُوا بِايْديِكُمْ الَى التَّهْلُكَة »  ( بقره 195 ) ❕ امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « هر آنچه در آن فساد نهفته شده و مایه ضرر برای جسم و نفس است حرام شمرده شده است» «كُلُّ أَمْرٍ يَكُونُ فِيهِ الْفَسَادُ مِمَّا قَدْ نُهِيَ عَنْه‏ ... َ فَحَرَامٌ ضَارٌّ لِلْجِسْمِ وَ فَسَادٌ لِلنَّفْس‏ » 📚بحار الانوار : ج 100 ص 51 👌همینطور در روایات ما آمده است « لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام » که بر اساس آن هر گونه مساله ای که سبب آسیب رسیدن به خود و دیگران و اجتماع شود در اسلام بر داشته شده است : 📚وسائل الشیعه ج 26 ص 14 ❕برخی از محققان معتقدند که خالکوبی موجب ایجاد ضرر بر بدن می شود و می نویسند : " خالكوبى (تاتو) كه تزريق جوهرهاى مخصوص به لايه‏هاى پوست است، در بخش‏هاى مختلف بدن ايجاد عوارض مى‏كند كه از آن جمله مى‏توان به بيمارى‏هاى خونى، بيمارى‏هاى پوستى، حساسيت‏هاى پوست و ... اشاره كرد " 📚آراستگی و مدگرایی , سید حسن موسوی , ص 119 ❕برخی از سایت های علمی و پزشکی با استناد به یافته های دانشمندان , عوارض و آسیب هایی را برای تتو و خالکوبی ذکر می کنند , عوارضی مانند : "واکنشهای آلرژیک , عفونتهای پوستی , بیماری های خونی , پنهان شدن سرطان پوست , زخم های خطرناک پوستی , تداخل در تعریق , ابتلاء به سرطان , خون ریزی , کبودی های ناخوشایند , مشکل در سیستم لنفاوی و ... " 🌐https://B2n.ir/e35119 ❕لذا در فتوای آیت الله صافی می خوانیم : " خال‏كوبى اگر براى غرض عقلائى مثل درمان باشد جايز است و در غير اين صورت چون فى الجمله مضر است حكم بجواز , محلّ تأمّل است‏ " 📚جامع الاحكام، ج‏1، ص: 27 ▫️ادامه 👇
آیا امام صادق علیه السلام معتقد بود که ابلیس از آتش آفریده نشده است ? 🤔 : ❓قرآن می‌گوید که خلقت ابلیس و شیطان از آتش بوده اما در روایت شیعه آمده که امام صادق شیعیان گفتند که خلقت ابلیس از گِل بوده و شیطان دروغ گفته که از آتش است !!!! چرا امامان شیعه بر خلاف قرآن سخن می‌گفتند ? 💠:💠 ▫️در قرآن تصریح شده است که ابلیس از طائفه جنیان بوده است :"كانَ مِنَ الْجِنِّ " ( سوره کهف آیه 51 ) ❗️ از سوی دیگر در همان قرآن می خوانیم : "وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ"" خداوند جن را از شعله‏هاى مختلط آتش آفريد" (سوره الرحمن آيه 15) ▫️و از سوى سوم هنگامى كه ابليس از سجده بر آدم سرپيچيد , منطقش اين بود " خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ‏ "" مرا از آتش آفريدى و او را از خاك ( و آتش برتر از خاك است) " (اعراف آيه 12). ▪️بنابراین در قرآن تصریح شده که ابلیس از آتش آفریده شده زیرا او از جنیان بوده است . 🔸در روایات شیعه نیز به خلقت ابلیس از آتش تصریح شده چنانچه که امیر مومنان علیه السلام در مورد ابلیس فرمود : " خشم و غضب و كبر و نخوت او را فرا گرفت و شقاوت و بدبختى بر وى غلبه كرد، به آفرينش خود از آتش افتخار نمود و خلقت آدم را از گل خشكيده، سبك شمرد " اعترته الحميّة  و غلبت عليه الشّقوة و تعزّز بخلقه النّار و استوهن خلق الصّلصال " 📚نهج البلاغه , خطبه اول 👌در بیان امام صادق علیه السلام هم تصریح شده که ابلیس از جنیان بوده و خلقت جنیان هم از آتش است و ابلیس هم از آتش آفریده شده : " و كانَ مِنَ الْجِنِّ، و كان مع الملائكة " _ " إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمَلَائِكَةَ مِنَ النُّورِ وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنَ النَّار " _ "فاستخرج الله ما في نفسه بالحمية، فقال: خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِين‏ " 📚الاختصاص ص 109 _ تفسير العياشي، ج‏1، ص: 34 _ تفسير العياشي، ج‏2، ص: 9 ❕حال آنچه مورد اشکال و شبهه قرار گرفته است نقلی است که در تفسیر قمی از امام صادق علیه السلام روایت شده است . ▫️مطابق نقل مذکور , امام صادق ع به اسحاق بن جریر می‌فرماید: "یاران تو درباره سخن ابلیس که گفت : «من را از آتش و او را از خاک آفریدی» چه می‌گویند؟ گفتم فدایت شوم او این را گفته و خداوند نیز در کتابش آن را ذکر کرده است. امام علیه السلام فرمود : ای اسحاق ابلیس دروغ گفت . خداوند او را نیافرید مگر از خاک. سپس امام علیه السلام بیان داشتند که خداوند در قرآن فرمود: « همان كسى كه براى شما از درخت سبز آتش آفريد، و شما به وسيله آن آتش مى‏افروزيد.» خداوند ابلیس را از این آتش و از این درخت آفرید و اصل این درخت هم از خاک است. " " عَنْ سَعِيدِ بْنِ أَبِي سَعِيدٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ حَرِيزٍ ... الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ خَلَقَهُ اللَّهُ مِنْ تِلْكَ النَّارِ وَ النَّارُ مِنْ تِلْكَ الشَّجَرَةِ وَ الشَّجَرَةُ أَصْلُهَا مِنْ طِين‏ " 📚تفسیر قمی ج 2 ص 244 _ 245 ❗️در مورد نقل مذکور توجه به دو نکته لازم است : ▫️1 _ روایت مورد اشکال از نظر سندی ضعیف است . در سند آن : " سعید بن ابی سعید " و " اسحاق بن حریز " قرار دارند که از نظر رجالی مجهول و ضعیف هستند : 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 559 _ ج 4 ص 54 ▫️2 _ محتوای روایت مذکور هم در ضدیت با قرآن نیست بلکه در روایت مذکور تصریح شده که ابلیس از آتش آفریده شده است اما آتشی که وابسته و تولد یافته از خاک است . ▪️توضیح اینکه : روایت مورد بحث متذکر این مطلب می شود که ابلیس خلقتش از آتش را دلیل بر برتری خود نسبت به آدم علیه السلام می دانست با این استدلال که آتش از خاک برتر است در حالی که توجه نداشت که اصل و ریشه آتش هم از خاک است . یعنی آتش وجودی ابلیس از درختان سبزی خلق شده بود که ریشه در خاک داشتند و از خاک رشد یافته و ایجاد شده بودند . 👌بنابراین سر منشا اصلی و اساس خلقت ابلیس هم وابسته به خاک و از خاک بوده است اما متاسفانه ابلیس بدون تذکر به این نکته دچار غرور شده و از امر الهی تمرد کرد , چنانچه که در تفسیر نمونه می خوانیم : " گويا چنين مى‏پنداشت كه آتش برتر از خاك است، و اين يكى از بزرگترين اشتباهات ابليس بود، شايد هم اشتباه نمى‏كرد و آگاهانه دروغ مى‏گفت زيرا مى‏دانيم خاك سرچشمه انواع بركات و منبع تمام مواد حياتى و مهمترين وسيله براى ادامه زندگى موجودات زنده است، در حالى كه آتش چنين نيست... ❕به علاوه هر آتشى در روى زمين پيدا شود، از موادى سرچشمه مى‏گيرد كه از خاك بدست آمده است، خاك سرچشمه پرورش درختان و درختان سرچشمه پيدايش آتش مى‏باشند، حتى مواد نفتى يا چربى‏هايى كه قابل احتراقند نيز بازگشت به خاك يا حيواناتى كه از مواد نباتى تغذيه دارند، مى‏كنند... " 📚تفسیر نمونه ج 6 ص 99  🆔 @anti_shobhe110
🤔 ❔آیا مساله تقدیر اعمال در شب قدر با اختیار و آزادی افراد بشر منافات ندارد ❕آیا تقدیر خداوند از افراد بشر سلب اختیار نمی کند ❗️❗️ 💠💠 👌شب قدر به اين جهت « قدر » ناميده شده كه جميع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعيين مى‏ شود، اين معنى سوره دخان است كه مى‏ فرمايد ؛ « ما اين كتاب مبين را در شبى پر بركت نازل كرديم، و ما همواره انذار كننده بوده‏ ايم، در آن شب كه هر امرى بر طبق حكمت خداوند تنظيم و تعيين مى‏گردد" (دخان- 3 و 4). 👌اين بيان هماهنگ با روايات متعددى است كه مى‏ گويد در آن شب، مقدرات يك سال انسانها تعيين مى‏ گردد، و ارزاق و سرآمد عمرها، و امور ديگر، در آن ليله مباركه تفريق و مى‏ شود. ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « تقدیر در شب نوزدهم ماه رمضان صورت می گیرد و ابرام و تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضاء آن در شب بیست و سوم صورت می گیرد » 📚الکافی ج 4 ص 156 👌و فرمود ؛ « حوادث و مرگ‏ها و روزى‏ ها و آنچه تا سال خواهد شد ، در شب نوزدهم تقدیر می شود » 📚الکافی ج 4 ص 156 ❕البته اين امر هيچگونه تضادى با آزادى اراده انسان و مساله اختيار ندارد، چرا كه تقدير الهى به وسيله فرشتگان بر طبق شايستگيها و لياقتهاى افراد، و ميزان ايمان و تقوى و پاكى نيت و آنها است. يعنى براى هر كس آن مقدر مى‏ كنند كه لايق آن است، يا به تعبير ديگر زمينه ‏هايش از ناحيه خود او شده، و اين نه تنها منافاتى با اختيار ندارد و بلكه تاكيدى بر آن است. 📚تفسیر نمونه ج 27 ص 189 👌به بیان دیگر تقدیر خداوند در ارتباط با افعال انسان از دو جهت مورد توجه است ؛ 1⃣تقدیر خداوند نسبت به اتفاقاتی که با اختیار انسان در ارتباط است . 2⃣تقدیر خداوند نسبت به اتفاقاتی که خارج از اختیار انسان است . ❕در رابطه با قسم اول باید توجه داشت که مقصود از تقدیرهای خداوند همان سنت های قطعی است که بر ما و جهان حکومت می کنند و تاثیر این سنت ها در خوشبختی و بدبختی مردم قطعی و تخلف ناپذیر است و ما در انتخاب هر سنتی از این سنن مختار و ازاد هستیم . ❕تقدیر الهی درباره ملتی که تن به تنبلی و بیکاری درد دهند و با یکدیگر به نزاع و اختلاف برخیزند و نیروهای خداد را در مسیر های غلط به هدر دهند واز وضع زمان و محیط خود آگاهی نداشته باشند ان است که دیر یا زود از هم متلاشی گردند ، ولی تقدیر خداوند درباره ملتی که به فکر محرومان زحمتکش باشد و با کم کردن فاصله طبقاتی آنان را از یک زندگانی آبرومند برخور دار سازندل و به طور خلاصه ملتی که عاطفه و دادگر باشند این است که همواره از ثبات و آرامش و ترقی و پیشرفت و تحرک و سازندگی برخوردار شوند .این ما هستیم که از هر یک از این دو تقدیر یکی را انتخاب می کنیم . گر شخص بیمار به پزشک مراجعه کند و دارو بخورد خوب میشود و اگر به پزشک مراجعه نکند و یا دارو نخورد یا می میرد یا رنجور می شود هر دو سرنوشت به دست خداست و انتخاب هریک با ماست و آثر آن به حکم خداست. هر کس تلاش و کوشش کند موفق می شود و هرکس از امکاناتش استفاده نکند، سرنوشتش خراب میشود .تقدیر خداوند این است که هر کس صله رحم کند و صدقه دهد عمرش زیاد شود و هر کس قطع رحم کند عمرش کم شود . شما میتوانید با مراجع به سنن خداوند در جهان آفرینش صدها مثال برای قضا وقدر مربوط به افعال بشر پیدا کنید ومعنای تقدیر را درباره کارهای انسان بدست اورید . 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « پنج طایفه هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود یکی از آنان کسی است که از زیر دیوار کج که در حال ریختن است فرار نکند و دیوار فرو ریزد » 📚بحار الانوار ج 5 ص 105 ❗️دعای او مستجاب نمی شود زیرا سرنوشت کسی که از دیوار کج فرار نکند مرگ است ولی با اختیار خود به استقبال این سرنوشت رفت در صورتی که می توانست تقدیر دیگری انتخاب کند. 🔸ادامه 👇
🤔 ❔این که در روایتی گفته شد که مقصود از شب قدر حضرت زهرا است یعنی چه ❗️شب قدر مگر شبی نیست که قرآن در آن نازل شده است ❗️❗️ 💠💠 👌آیات مربوط به شب قدر و نزول قرآن در آن شب دارای دو معنای ظاهری و باطنی است . 1⃣معنای ظاهری همان است که همگان آن را می دانیم که قرآن دو گونه نزول داشته است ؛ نزول دفعی و نزول تدریجی 👌نزول دفعی و یک جا و جمعی آن است که محتوای تمام قرآن یک جا از سوی خداوند بر قلب پاک پیامبر در ماه مبارک رمضان و شب نازل گردیده است .و نزول نیز همان است که بر حسب شرائط و حوادث و نیازها در طی 23 سال نازل شده است .نزول تدریجی ، در آغاز بعثت پیامبر گرامی ، با نزول آیات ابتدایی سوره « علق» محقق شده است و نزول دفعی در ماه رمضان و شب قدر محقق شده است . ❕در روايات متعددی از امام باقر و امام صادق و امام موسى بن جعفر علیهم السلام نقل شده مى‏ خوانيم كه در تفسير إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ فرمودند ؛ « منظور از اين شب مبارك شب قدر است كه خداوند همه قرآن را يك جا در آن شب به بيت المعمور نازل كرد، سپس در طول بيست ( و سه ) سال از بيت المعمور بر رسول اللَّه تدريجا نازل فرمود » 📚تفسیر نور الثقلین ج 4 ص 620 ❕در اينكه بيت المعمور كجا است در روايات متعددى تصريح شده است كه خانه‏ اى است به محاذات خانه كعبه در آسمانها كه عبادتگاه فرشتگان است، و هر روز هفتاد هزار فرشته وارد آن مى ‏شوند، و تا قيامت به آن باز نمى‏ گردند. ولى در اينكه بيت المعمور در كدام آسمان است؟ روايات مختلف است، در بسيارى از آنها آسمان چهارم بیان شده است . در حديثى كه مرحوم طبرسى در مجمع البيان در تفسير سوره طور از على نقل كرده چنين مى‏ خوانيم ؛ « آن خانه‏ اى است در آسمان چهارم در مقابل كعبه كه فرشتگان با عبادت خود آن را معمور و آباد مى‏ كنند، هر روز هفتاد هزار فرشته وارد آن مى‏ شوند و تا ابد به آن باز نمى ‏گردند » 📚مجمع البیان ج 9 ص 163 ❕ولى در هر حال نزول قرآن در شب قدر بطور كامل به بيت المعمور هرگز منافات با آگاهى پيامبر از آن ندارد چرا كه او را به لوح محفوظ كه مكنون علم خدا است راه نيست، اما به عوالم ديگر آگاهى دارد.و قلب پيغمبر از بيت المعمور آگاه است. 👌اما اين نزول دفعى بر قلب پيامبر چگونه بوده؟ آيا به شكل همين قرآن فعلى با آيات و سوره‏ هاى مختلف؟.يا مفاهيم و حقايق آنها به صورت فشرده و جمعى؟. دقيقا روشن نيست، همين قدر از قرائن فوق مى ‏فهميم كه يك بار اين قرآن در يك شب بر قلب پاك پيامبر نازل شده است و يك بار تدريجى در 23 سال. 📚تفسیر نمونه ج 21 ص 150 🔸ادامه 👇
🤔 ❔ آیا با سوره قدر و نزول فرشتگان در شب قدر میتوان اثبات وجود امام زمان را کرد 💠پاسخ💠 ❗️امام باقر علیه السلام فرمود: « با سوره قدر بر امامت ما احتجاج کنید و بدانید که در بحث و استدلال پیروز می شوید چرا که پس از پیامبر حجت خدا بر خلق همین سوره است این سوره سرور دین و بزرگترین دلیل مذهب شما و نهایت دانش ما است» 📚الکافی ج1 ص249 🔷نحوه استدلال را نیز چنین اموخته اند که به منکران امامت ما بگویید: ⁉️« ایا با رحلت پیامبر گرامی شب قدر هم از بین رفت یا باقی است ؟ 🔷قطعا باید بگویند که باقی است»( چون تنزل فعل مضارع است و دلالت بر استمرار می کند .پیامبر نیز فرمود شب قدر تا روز قیامت باقی است ؛ بحار الانوار ج25 ص98) ♦️« بعد از ان بگویید : ❗️اگر هر سال شب قدر دارد و فرشتگان در آن نازل میشوند و اسرار سالانه ( من کل امر) را با خود می اورند ⁉️اولا : بر چه کسی نازل میشوند ⁉️ثانیا : چرا این اسرار را می اورند ❗️ایا می اورند که به کسی بدهند یا می اورنند که برگردانند ؟ 🔷اگر می اورند که برگردانند پس چرا اوردند وچرا نازل شدند و اگر می اورند که به کسی بدهند آن فرد کیست 👌 در زمان پیامبر گرامی ناچارا باید بگویند بر ایشان نازل می شدند و پس از ایشان نیز ناچارا باید بگویند تا روز قیامت انسان های کاملی و امامانی مانند پیامبر که برتر از فرشتگان هستند بر روی زمین حضور دارند که محل نزول فرشتگان ومیزبان انها هستند » 📚 الکافی ج1 ص249 برگرفته از استدلال حضرت امیر ❗️نزول فرشتگان در شب قدر و شرف یابی انان به حضور امام معصوم ان قدر زیاد است که امام باقر فرمود: « ملائکه در شب قدر به دور ما طواف میکنند» 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج5 ص13 🆔 @anti_shobhe110
آیا فقط زنان مومنه مامور به حجاب هستند نه زنان مسلمان ؟ 🤔 : ❓یکی شبهه کرد که خداوند در سوره نور فرموده است که مومنات و مومنین باید حجاب داشته باشند نتیجه این سخن آن است که مسلمانان معاف از حجاب هستند!!! 💠:💠 👌خداوند در دو آیه قرآن با صراحت حکم حجاب را بیان کرده و می فرماید : " اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابها (روسرى‏هاى بلند) خود را بر خويش فرو افكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است و (اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده) خداوند همواره غفور و رحيم است. " يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيما " ( سوره احزاب آیه 59 ) ❕و در جای دیگر فرمود : " به زنان با ايمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس‏آلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند، و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است آشكار ننمايند، و (اطراف) روسرى‏هاى خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان‏ ... " " وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِن‏ " ( سوره نور آیه 31 ) ❕اشکال کننده مدعی شده است که در آیات فوق , حجاب تنها بر زنان مومن واجب شده نه بر زنان مسلمان , بنابراین تمام زنان جامعه اسلامی لازم نیست حجاب بگیرند !!! 👌در پاسخ باید توجه داشت که درست است که بین اسلام و ایمان تفاوت است و مثلا یک تفاوت آن است که جایگاه ایمان قلب است و جایگاه اسلام زبان . یعنی همین که شخص به زبان اقرار به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اسلام کند مسلمان است اگر چه در قلب و دل باور به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اسلام نداشته باشد و در صورتی مومن محسوب می شود که با قلب و دل باور به خداوند و پیامبر داشته باشد . ▫️با توجه به توضیح فوق روشن می شود که اکثر افراد در جامعه اسلامی مصداق افراد با ایمان هستند ، زیرا با قلب و دل باور به وحدانیت خداوند و نبوت پیامبر اسلام دارند ، بنابراین احکام و دستوراتی مانند دستورات مربوط به حجاب شامل اکثریت غالب افراد جامعه می‌شود و تنها موارد اندکی شاید پیدا بشوند که برای دستیابی به برخی منافع مادی و دنیوی تنها اقرار زبانی به اسلام می کنند و در قلب و دل به آموزه های اسلامی باور ندارند . این افراد مصداق مسلمان هستند نه مومن . ▫️خداوند در مورد فرق بین ایمان و اسلام و این که جایگاه ایمان دل و قلب است بر خلاف اسلام که جایگاهش تنها زبان است , می‌فرماید : " عربهاى باديه‏نشين گفتند: ايمان آورده‏ايم، بگو شما ايمان نياورده‏ايد ولى بگوئيد اسلام آورده‏ايم، اما هنوز ايمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت كنيد پاداش اعمال شما را به طور كامل مى‏دهد، خداوند غفور و رحيم است. " " قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ إِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ " ( سوره حجرات آیه 14 ) ❕برخی می نویسند : "بسيارى از مفسران، شان نزولى براى آيه ذكر كرده‏اند كه خلاصه‏اش چنين است: جمعى از طايفه " بنى اسد" در يكى از سالهاى قحطى و خشكسالى وارد مدينه شدند، و به اميد گرفتن كمكى از پيامبر ص شهادتين بر زبان جارى كردند، و به پيامبر ص گفتند: طوائف عرب بر مركبها سوار شدند و با تو پيكار كردند، ولى ما با زن و فرزندان نزد تو آمديم، و دست به جنگ نزديم، و از اين طريق مى‏خواستند بر پيامبر ص منت بگذارند. آيات فوق، نازل شد (و به آنها خاطر نشان كرد كه اسلام آنها ظاهرى است، و ايمان در اعماق قلبشان نيست! بعلاوه اگر هم ايمان آورده‏اند نبايد منتى بر پيامبر ص بگذارند، بلكه خدا بر آنها منت دارد كه هدايتشان كرده) " ( تفسير الميزان" و" روح البيان" و" فى ظلال" ذيل آيات مورد بحث. ) ▫️ادامه 👇
آیا اعتقاد به امام زمان (عجل الله فرجه) یعنی بی‌خیالی نسبت به ظلم؟ 🤔: ❓اگر قرار است امام زمان در آینده ظهور کند و عدالت جهانی برقرار شود، پس چرا ما باید امروز برای تحقق عدالت تلاش کنیم؟ آیا این اعتقاد باعث نوعی بی‌عملی و توجیه ظلم‌ها نمی‌شود؟ 💠:💠 👌اعتقاد به ظهور امام مهدی علیه السلام برای اصلاح عالم و رفع ظلم و ستم , نه تنها موجب بی عملی و توجیه ظلمها نمی‌شود , بلکه عاملی برای تحرک و پویایی و قدم نهادن در اصلاح فردی و جامعه است و بر اساس روایات اسلامی , منتظری که در جهت اصلاح خود و جامعه تلاش نمی‌کند و بلکه گرفتار ارتکاب محرمات و ناپاکی‌ها است , اساسا منتظر مهدی علیه السلام محسوب نمی‌شود. ▫️ در روایات متعددی ، ویژگی اصلی منتظرین ظهور امام مهدی علیه السلام پایبندی به فرامین الهی و سعی و تلاش در اجرای دستورات خداوند و رفع ظلم معرفی شده است . ❕راوی از امام صادق عليه السلام نقل می‌کند که فرمود ؛ «آيا به شما از چيزى خبر ندهم كه خداوند جز با آن، عملى را از بندگان نمى ‏پذيرد؟».گفتم: چرا. فرمود ؛ «گواهى دادن به اين كه معبودى جز خداوند يكتا نيست و اين كه محمّد، بنده و فرستاده اوست و پذيرش فرمان الهى و ولايت ما و بيزارى جستن از دشمنان ما» يعنى امامان 👈 «و تسليم بودن در برابر ايشان و پارسايى و سخت كوشى و وقار و براى قائم عليه السلام انتظار كشيدن». 👉سپس فرمود: «ما دولتى داريم كه خدا چون بخواهد، آن را مى ‏آورد». سپس فرمود: ❕👈«هر كس خشنود مى‏شود كه از ياران قائم باشد، بايد انتظار كشد و در همان حال انتظار، به پارسايى و اخلاق زيبا رفتار كند،👉 و اگر بميرد و قائم، پس از او قيام كند، پاداشى همانند پاداش كسانى دارد كه او را درك [و همراهى‏] مى‏كنند. پس بكوشيد و منتظر بمانيد. گوارايتان باد، اى فرقه رحمت شده!». " ... ثُمَّ قالَ: مَن سَرَّهُ أن يَكونَ مِن أصحابِ القائِمِ، فَليَنتَظِر، وَليَعمَل بِالوَرَعِ ومَحاسِنِ الأَخلاقِ وهُوَ مُنتَظِرٌ، فَإِن ماتَ وقامَ القائِمُ بَعدَهُ، كانَ لَهُ مِنَ الأَجرِ مِثلُ أجرِ مَن أدرَكَهُ، فَجِدّوا وَانتَظِروا هَنيئاً لَكُم أيَّتُهَا العِصابَةُ المَرحومَةُ. 📚الغيبة، نعمانى ص 200 ، بحار الأنوار ، ج 52 ص 140 ▫️و امام مهدی علیه السلام در توقیعی که به شیخ مفید نوشتند , اعمال ناشایستی که از برخی شیعیان و منتظران ظاهری ایشان صادر می‌شود را علت ایجاد حجاب بین شیعیان و خودشان دانسته و فرمودند: " اگر پيروان ما ... بر عهد خود، يكدل و وفادار بودند، ميمنت ديدار ما برايشان به تأخير نمى‏افتاد و سعادت مشاهده ما با حقيقت و معرفت و صداقت، برايشان زودتر حاصل مى‏شد، كه 👈 ما را از ايشان باز نداشته است، جز آنچه از ايشان به ما مى‏رسد و آن را ناپسند و ناشايسته ايشان مى‏دانيم. "👉 " لَو أنَّ أشياعَنا .... عَلَى اجتِماعٍ مِنَ القُلوبِ فِي الوَفاءِ بِالعَهدِ عَلَيهِم، لَما تَأَخَّرَ عَنهُمُ اليُمنُ بِلِقائِنا، ولَتَعَجَّلَت لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى‏ حَقِّ المَعرِفَةِ وصِدقِها مِنهُم بِنا، فَما يَحبِسُنا عَنهُم إلّاما يَتَّصِلُ بِنا مِمّا نَكرَهُهُ ولا نُؤثِرُه‏ " 📚الاحتجاج طبرسی ج 2 ص 499 ❗️بر همین اساس , برخی از محققین می‌نویسند: " بعضى از ناآگاهان چنين پنداشته‏اند كه اتنظار ظهور مهدى عليه السلام بر اساس آيات و روايات فوق، ممكن است سبب ركود و عقب ماندگى، يا فرار از زير بار مسؤوليّت‏ها، و تسليم در برابر ظلم و ستم گردد. چرا كه اعتقاد به اين ظهور بزرگ مفهومش قطع‏ اميد از اصلاح جهان قبل از او و حتّى كمك كردن به گسترش ظلم و فساد است تا زمينه ظهور آن حضرت فراهم گردد!... كسى از امام صادق عليه السلام پرسيد: چه مى‏گوئيد درباره كسى كه داراى ولايت پيشوايان است و «انتظار ظهور» حكومت حق را مى‏كشد و در اين حال از دنيا مى‏رود؟ امام عليه السلام در پاسخ فرمود: «هُوَ بِمَنْزِلَةِ مِنْ كانَ مَعَ الْقائِمَ فى فُسْطاطِهِ- ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً- ثُمَّ قالَ هُوَ كَمَنْ كانَ مَعَ رَسُوْلِ اللَّه»: «او همانند كسى است كه با رهبر اين انقلاب در خيمه او (ستاد ارتش او) بوده باشد- سپس كمى سكوت كرد- و فرمود: مانند كسى است كه با پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در مبارزاتش همراه بوده است». 📚بحار الانوار ج 52 ص 125 ▫️ادامه 👇
مسمومیت و تعامل امام باقر علیه‌السلام با خلیفه اموی! 🤔: یکی از پیج‌های معاند شبهه کرده که مثلا امام باقر از طریق نشیمنگاه مسموم شده یا امام باقر از عبدالملک خلیفه وقت پول گرفت تا اشیائی که از پیامبر دستشان بود را به عبدالملک بدهند اما امام باقر با این که پول را گرفت اما آن آثار را به عبدالملک تحویل نداد ؟ 💠:💠 ❕" امام ابو جعفر محمّد باقر عليه السّلام به مرگ طبيعى از دنيا نرفت، بلكه ايادى پليد بنى اميّه كه هيچ ايمانى به خدا و روز قيامت نداشتند آن حضرت را به‏ وسيله سم ترور نموده و به شهادت رساندند " 📚پيشوايان هدايت، ج‏7، ص309 👌علمای بزرگ شیعه و سنی , شهید شدن امام باقر علیه السلام به وسیله سم را نقل کرده اند : " وَ الْبَاقِرُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ- عَلَيْهِمَا السَّلَامُ- سَمَّهُ إِبْرَاهِيمُ بْنُ وَلِيدٍ فَقَتَلَهُ." _ " قَالَ صَاحِبُ فُصُولِ الْمُهِمَّةِ ... وَ يُقَالُ إِنَّهُ مَاتَ بِالسَّمِّ فِي زَمَنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْوَلِيدِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِك‏"_ "وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ شَرِكَ فِي دَمِهِ [وَ هُوَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْوَلِيدِ]" 📚إعتقادات الإمامية (للصدوق)، ص98 _ بحارالأنوار ، ج‏46، ص217_إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏1، ص97 👌بنابراین اصل این مساله که امام باقر علیه السلام توسط حکام بنی امیه مسموم شده و به شهادت رسیدند قطعی است اما در مورد کیفیت این مسمومیت دلیل معتبری در دست نیست , تنها در نقلی که در کتاب " الخرائج و الجرائح" مرحوم راوندی آمده , بیان شده که مامور خلیفه اموی , امام باقر علیه السلام را بر زین سمی سوار کرد و پس از آن بدن مبارک حضرت متورم شد و سه روز بعد از دنیا رفت : "فَأَسْرَجَ لَهُ فَرَكِبَ أَبِي وَ نَزَلَ مُتَوَرِّما " 📚الخرائج و الجرائح ج2 ص604 ❕در مورد نقل مذکور و اشکال معاند توجه به چند نکته لازم است : ▫️1. روایت مذکور بدون سند نقل شده و راویان آن نیز ذکر نشده‌اند. بنابراین روایت مورد بحث از نظر رجالی مرسل و ضعیف و غیر قابل استناد است . ▫️2. در روایت مذکور تصریح شده که زین مورد اشاره از چوب سمی تهیه شده بود و امام باقر علیه السلام هم به این مساله واقف و آگاه بود اما حضرت با اشاره به این که مامور به ظاهر است نه مامور به علم غیب و خداوند به او اجازه استفاده از علم غیب در مسائل شخصی را نداده , بر زین مذکور سوار شدند : "إِنِّي لَأَعْرِفُ الشَّجَرَةَ الَّتِي نُحِتَ مِنْهَا وَلَكِنْ هَكَذَا قُدِّر " 📚همان منبع 👌امامان علیهم السلام از آن جهت که الگو و اسوه مردم بودند , خداوند به آنان اجازه مطلق استفاده از علم غیب برای حل مشکلات را نداده بود . ▫️3. یافته‌های علمی تصریح دارند که چوب برخی از درختان سمیند و سم آنان می‌تواند از طریق پوست به بدن نفوذ کند و موجب مرگ انسان شود. ❗️چوب درختانی مانند: "درخت مانچینل _ درختی معروف به درخت خودکشی _ درخت استریکنین _ درخت سند باکس _ درخت جیمپی جیمپی _ درخت شوکران آبی و ... " که در ذیل می‌توانید در این رابطه مفصل بخوانید: 📎https://B2n.ir/hk1374 📎https://B2n.ir/hs9382 📎https://B2n.ir/rs2218 ❕بنابراین با نشستن امام باقر علیه السلام بر روی زینی که از چوب درخت سمی تهیه شده بود , سم به بدن مبارک ایشان نفوذ کرد و بدن ایشان پس از پیاده شدن متورم شد: "فَأَسْرَجَ لَهُ فَرَكِبَ أَبِي وَنَزَلَ مُتَوَرِّم" 📚همان منبع ❕بر این اساس؛ این که شبهه افکن مدعی شد که از طریق نشیمنگاه سم به بدن امام علیه السلام نفوذ کرده مستندی ندارد زیرا چنانچه که گفتیم سم درختان سمی از طریق پوست وارد بدن می‌شود و بنابر پذیرش نقل مذکور , سم مورد اشاره می‌تواند از طریق پوست پاها و رانها یا تماس دستان مبارک امام علیه السلام با زین سمی , وارد بدنشان شده باشد. ▫️ادامه 👇
بررسی فلسفه ابتلائات جسمی در حیات معصومان علیهم‌السلام! 🤔: برخی از معاندین اینستاگرام با تمسخر می‌گویند که مثلا شیعه معتقد است که امامان معصوم‌اند و از هر جهت کامل پس چرا در برخی از نقلها آمده است که مثلا امام سجاد یا امام صادق دچار " ذرب " یعنی بیماری " اسهال یا اسهال خونی " شده بودند؟ آیا این بیماری‌ها با مقام امامت در تضاد است؟ 💠:💠 ❕متاسفانه برخی با نگاه سطحی به مفهوم امامت و عصمت، چنین تصور می‌کنند که هر گونه ابتلاء جسمی مانند بیماری یا ناراحتی‌های گوارشی، با مقام امامت و عصمت در تضاد است در حالی که دارایی مقام امامت و عصمت به این معنا نیست که امام معصوم علیه السلام در برابر قوانین طبیعی مصونیت داشته باشد و مثلا مشمول نظام علی و معلولی جهان مادی نشوند ، بلکه بالعکس ، قرآن تصریح می‌کند که حجت‌های الهی از جنس بشر هستند، یعنی مشمول قوانین مادی دنیا می‌شوند: 📖سوره ابراهیم آیات 10 _ 11. سوره اسراء آیه 93. سوره کهف آیه 110. سوره فصلت آیه 6. ❗️ابتلاء جسمی نه تنها نشانه نقص معنوی نیست بلکه گاه نشانه عظمت و مقام و منزلت والا در نزد خداوند است , چنانچه که قرآن می‌فرماید: " قطعا همه شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، زيان مالى و جانى، و كمبود ميوه‏ها آزمايش مى‏كنيم و بشارت ده به استقامت كنندگان! " " وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِين‏ " ( سوره بقره آیه 155 ) 👌امامان علیهم السلام علی رغم دارایی علم الهی و عصمت خدادادی و سایر شوونات والا , اما بشر و انسان بودند و به مانند سایر انسانها بیمار می‌شدند , چنانچه که امام صادق علیه السلام می‌فرمودند : شدیدترین مردم از حیث گرفتار شدن به بلا و مصیبت , انبیاء و جانشینان آنان بوده‌اند : "عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع أَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً النَّبِيُّونَ ثُمَّ الْوَصِيُّون‏" 📚الكافي ج‏2، ص: 259 ❕و در نقل دیگر می‌خوانیم که اهل بیت علیهم السلام از نظر مصیبت و بلاها از همه مردم جلوتر بودند: " إِنَّ أَهْلَ الْبَيْتِ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِيبَة " 📚الأمالي (للطوسي)، ص: 269 👌و‌ باز در نقلها می‌خوانیم که خداوند بندگان خاص خودش مانند امامان علیهم السلام را گرفتار به مصیبتها می‌کند تا مقام و درجه آنان را بالاتر ببرد  : "إِنَّ اللَّهَ يَخُصُّ أَوْلِيَاءَهُ بِالْمَصَائِبِ لِيَأْجُرَهُمْ عَلَيْهَا مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ." 📚الكافي  ج‏2، ص: 450 ❕چنانچه که سایر مومنین هم گرفتار بلا و مصیبت می‌شوند تا با صبر و توکل بر خداوند، بر مقام و درجه آنان افزوده شود: "عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ عَظِيمَ الْأَجْرِ لَمَعَ عَظِيمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُمْ." 📚الكافي ج‏2، ص: 252 ❕بنابراین بیماری‌ها و گرفتاری‌ها، فرصتی برای عروج معنوی و قرب بیشتر به خداوند است نه آنکه تضادی با مقام امامت یا ایمان داشته باشد. 👌لذا در نقل صریحی دیگر , امام صادق علیه السلام فرمود که تمام انبیاء و جانشینان آنان دچار درد و مرض در جسمشان می‌شدند: " قَالَ الصَّادِقُ ع أَرْبَعَةٌ لَمْ تَخْلُ مِنْهَا الْأَنْبِيَاءُ وَ لَا الْأَوْصِيَاءُ وَ لَا أَتْبَاعُهُمْ الْفَقْرُ فِي الْمَالِ وَ الْمَرَضُ فِي الْجِسْمِ وَ كَافِرٌ يَطْلُبُ قَتْلَهُمْ وَ مُنَافِقٌ يَقْفُو أَثَرَهُمْ." 📚بحار الأنوار  ج‏78، ص: 195 ▫️ادامه 👇
🤔 ❔برخی می گویند حضرت ابوالفضل سه بار آب را برداشت تا بنوشد و از این کار کرد و یاد تشنگی اهل حرم افتاد ❕به نظر من این مطلب صحت ندارد زیرا حضرت همیشه به یاد پسران زهرا و اهل حرم بوده و لحظه ای از آنها غافل نشده است ❕نظر شما چیست ❗️❗️ 💠💠 👌علامه و دیگران نقل می کنند ؛ « هنگامی که عباس دید تمام یاران و برادران و عموزادگان شهید شدند ، گریست و به شوق دیدار پروردگار جلو آمد و پرچم را بر گرفت و از حسین اجازه میدان خواست ، امام به سختی گریه کرد و فرمود برادر جان تو نشانه شکوه و عظمت و برپایی سپاه من و محور پیوستگی نفرات ما هستی ، اگر تو بروی و شهید شوی جمعیت ما و ویران می گردد. ❕عباس گفت جان برادرت فدایت ای سرورم سینه ام از زندگانی دنیا به آمده است می خواهم از این منافقان انتقام بگیرم . 👌امام علیه السلام فرمود ؛ اینکه که آهنگ میدان داری برای این کودکان تهیه کن . ❕عباس رهسپار میدان شد و آنان را موعظه کرد ولی اثری نبخشید ، به نزد برادرش بازگشت و ماجرا را گزارش داد ، ناگهان صدای کودکان به گوشش رسید ، بی درنگ بر اسب سوار شد و نیزه و مشک را بر داشت و به سوی روانه شد . چهار هزار تن از ماموران فرات او را محاصره کردند ، و هدف نیزه ها قرار دادند ، او لشکر دشمن را شکافت و هشتاد نفر از آنان را هلاک کرد و وارد فرات شد . ❗️« هنگامی که خواست مقداری آب ، تشنگی حسین و اهل بیتش را به خاطر آورد و آب را روی آب ریخت ، مشکش را پر کرد...» 📚بحار الانوار ج45 ص41 📚ریاض الابرار ج1 ص227 📚عوالم العلوم ج17 ص284 ❕جریان مذکور با شان بزرگ حضرت عباس علیه السلام ندارد ، زیرا است که انسان تشنه ممکن است بی اختیار دست به زیر آب ببرد ، ولی بعدا که بیاید آب نمی نوشد . 🔶بلکه به عکس این جریان نشان دهنده عظمت روحی حضرت عباس نیز می باشد زیرا او در اوج تشنگی و به یاد حسین علیه السلام و اهل بیتش آب ننوشید تا آب را به آنان برساند ، در حالی که اگر آب می نوشید نیز نزد مستحق مذمت و ملامت نبود زیرا جهت قوه و قدرت و توان گرفتن اقدام به نوشیدن آب کرده بود . 🚨به‌کانال‌ آنتی شبهه بپیوندید 🆔 @anti_shobhe110