هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
یا اینکه مطلوبیت و محبوبیت اون چیز رو از بین ببرم.💔
کار سختیه، یه چیزی حالا علاقهش افتاده توی دل ما،
بخوام علاقهش رو از بین ببرم کار سختیه.♨️
🔹بخوام مانع رو برطرف کنم، این هم معمولاً مقدور نیست،
سخت آدم میتونه مانع رو از بین ببره.
🔷بهترین کار اینه که زمان رو از بین ببری، یعنی چی؟
🔸شما چی میخوای؟
🔸شما چی میخوای؟
هیچی روی ویلچیر هستم میخوام مثل بقیهی آدمها راه برم. 🚶🏻
دوست داشتنی این آدم رو نمیشه بهش گفت تو دوست نداشته باش.
♦️دوست نداشته باش راحت راه بری. 😔
🔵خب چرا؟ حقشه، طبیعیه که همچین میلی توی وجودش هست.
مانع رو برطرف کنیم.
☘سلامتیای رو براش تهیه کنیم، بهش هدیه کنیم که بتونه راه بره.
خب اگر میشد که میشد دیگه، ویلچیری نمیشد، دکترا گفتن نمیشه.
مانع هم که نمیتونیم برطرف کنیم.❌
#مدیریت_زمان 49
آرامش زندگی من👇
🆔 @Calmness
❣🖇❣🖇❣🖇❣
❣🖇❣🖇❣
❣🖇❣
❣
🎗#بدون_تو_هرگز ۴۱
📢‼️ این داستان واقعی است !!
🎬 این قسمت | که عشق آسان نمود اول...
نه دلی برای برگشتن داشتم، نه قدرتی ...
همون جا توی منطقه موندم .. ده روز نشده بود، باهام #تماس گرفتن :
- سریع برگردید .. موقعیت خاصی پیش اومده...
رفتم پایگاه نیرو هوایی و با پرواز #انتقال مجروحین برگشتم تهران .. دل توی دلم نبود ..
نغمه و اسماعیل بیرون فرودگاه .. با چهرههای #داغون و پریشان منتظرم بودن .. انگار یکی خاک غم و درد روی صورت شون پاشیده بود!!
سکوت مطلق توی ماشین حاکم بود .. دستهای اسماعیل #میلرزید .. لبها و چشمهای نغمه .. هر چی صبر کردم، احدی چیزی نمیگفت ...
- به سلامتی ماشین خریدی آقا اسماعیل؟
- نه #زن #داداش .. صداش لرزید .. امانته!!
با شنیدن "زن داداش" نفسم #بند اومد و چشمهام گر گرفت .. بغضم رو به زحمت کنترل کردم ..
- چی شده؟ .. این خبر #فوری چیه که ماشین امانت گرفتید و اینطوری دو تایی اومدید دنبالم؟ ...
صورت اسماعیل شروع کرد به پریدن!!
زیرچشمی به #نغمه نگاه میکرد.. چشمهاش پر از #التماس بود .. فهمیدم خبری شده ..
اسماعیل دیگه قدرت حرف زدن نداره .. دوباره #سکوت، ماشین رو پر کرد!!
- حال زینب اصلا خوب #نیست .. بغض نغمه #شکست .. خبر شهادت علی آقا رو که شنید، #تب کرد .. به خدا نمیخواستیم بهش بگیم .. گفتیم تا تو #برنگردی بهش خبر نمیدیم .. باور کن نمیدونیم #چطوری فهمید ...
جملات آخرش توی سرم میپیچید .. نفسم #آتیش گرفته بود .. و صدای گریهی نغمه حالم رو بدتر میکرد ... چشم دوختم به اسماعیل .. #گریه امان حرف زدن به نغمه نمیداد ...
- یعنی چقدر حالش بده؟ ...
بغض اسماعیل هم شکست
- تبش از ۴۰ #پایینتر نمیاد .. #سه روزه بیمارستانه .. صداش بریده بریده شد .. ازش #قطع #امید کردن .. گفتن با این وضع ...
دنیا روی سرم خراب شد .. اول علی، حالا هم #زینبم ..
#ادامه_دارد ...
@anvar_elahi
❣
❣🖇❣
❣🖇❣🖇❣
❣🖇❣🖇❣🖇❣
🎆✨🌙--------------------🌟
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
اللهم عجل لولیک الفرج
@anvar_elahi
┅─✵🍃✨﷽✨🍃✵─┅
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد...
@anvar_elahi
AUD-20201017-WA0004.mp3
8.71M
❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧
✨ دعای عهد✨
👌چه خوبه که هر روز صبح دعای عهد بخونیم
🎤باصدای میثم مطیعی
@anvar_elahi
🌸 یا صاحب الزمان
💔 به تو دل بستم و
🌷 غير تو ڪسی نيست مرا
🌸 جز تو ای جان جهان،
🌷 داد رسی نيست مرا
💔 عاشق۵ روی توام،
🌸 ای گل بی مثل و
مثال 🌷به خدا،
غير تو هرگز
هوسی
نيست مرا 🌾
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ🌹