من با آنانکه نمیدانند و متوجه اثر رای ندادنشان نیستند کاری ندارم. اما فقط چند درصد احتمال بدهید که سیدعلی خامنه ای راست گفته باشد که رای ندادن شما باعث میشود ایران بشود لانه تروریستها. آن وقت با وقوع اولین اقدام تروریستی و ریختن خون عده ای از مردم، خودت را خواهی بخشید یا نه؟
@ali_mahdiyan
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای عزیزی که میخوای به همتی رای بدی، به حرف این جوان نادم گوش کن
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
اینطور نشود که کسانی روز جمعه به تفریح و گردش و ... بروند و این باعث بشود که به انتخابات نرسند! این فرد، صدمه می بیند و بعد #پشیمان می شود. همان طور که وقتی امام به رحمت خدا رفت، آنهایی که در انتخابات ها شرکت نمی کردند، احساس پشیمانی و ندامت کردند که چرا امام با نارضایتی از ما رفت.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸ارزش #حق_رأی و مسئولیت در قبال استفاده از آن🔸
ممکن است بگویید من در بین نامزدها، فرد شایسته ای را ندیدم پس در انتخابات شرکت نمی کنم. این طور نیست. وقتی شرکت نکردی این حق رأی خودت را دفن کردی. این حق رأیی که به شما داده اند، امانت است. اگر رأی سفید بدهید، این امانت را آتش زدید. نظام، مردم، شهداء، زحمت کشیدند تا این حق رأی را درست کردند.
فرض کن این کارت رأی، #یک_میلیارد_تومان ارزش دارد، وقتی از آن استفاده نکنی یا رأی سفید بدهی، یعنی این یک میلیارد تومان را #آتش زده ای؛ باید جواب بدهی. هر فردی حق رأی دارد و از این حق استفاده نکند، مثل اینست که یک میلیارد تومان را آتش زده. باید جواب بدهد. اگر هم به نااهل رأی بدهد، باز باید جواب بدهد.
#تکرار_می_کنم: امام با کمک خون شهداء، در جیب فرد فرد این مردم، یک میلیارد تومان گذاشت. چهار سال به چهار سال، این پول در جیبتان ثبت می شود. به نااهل بدهی، مسئولی. از آن استفاده نکنی، باز هم مسئولی!
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸شیاطین دنیا، از عدم مشارکت ما سوء استفاده می کنند؛ صفمان را جدا کنیم 🔸
شیاطین دنیا، مدام می گویند که مردم به خاطر تورم، به خاطر نارضایتی، به خاطر عملکرد بد مسئولین و ... نسبت به شرکت در انتخابات بی علاقه هستند. هر کسی می خواهد که در قیامت در صف اهل بیت، محشور شود و ثبت نامش کنند، باید در روزهای خاصی که شیاطین دنیا می خواهند عدم شرکت در انتخابات را سندی بر علیه نظام کنند،
در انتخابات شرکت کند.
هر کسی هم که بنا ندارد که در صفوف اهل ایمان محشور بشود، خب او هم آزاد است و حتی می تواند به بچه اش هم تلفن بکند که آقا چرا شرکت می کنی؟! مگر برایمان چه کار کردند؟ چه فایده ای دارد؟ اینها که قبلاً بودند مثلاً چه شق القمری کردند؟!
فردا هم ملائکه به او می گویند حالا که تشریف آوردی، فهمیدی مسألۀ اسلام و کفر بود؟
او هم می گوید «يَٰوَيۡلَتَىٰ لَيۡتَنِي لَمۡ أَتَّخِذۡ فُلَانًا خَلِيلٗا» ای کاش با فلانی دوست نشده بودم، «لَّقَدۡ أَضَلَّنِي عَنِ ٱلذِّكۡرِ بَعۡدَ إِذۡ جَآءَنِيۗ وَكَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لِلۡإِنسَٰنِ خَذُولٗا»: من را غافل کرد، به من یک تلفن زد و منصرفم کرد، ای کاش با او دوست نشده بودم.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸در قیامت سؤال می کنند از ما ...🔸
هر کسی بتواند رأی بدهد و ندهد، به خودش ضرر زده است. این حقی است را که نظام جمهوری اسلامی فراهم کرده است و باید این حق را استیفا کرد. عاقل آن است که نگذارد این حق از او فوت شود.
کسی که در انتخابات شرکت نکند، معنایش این است که بار امانتی بر دوشش بود، اما این بار را ضایع کرد. این امانت را به منزل نرساند. وقتی نرساند، باید فردا جواب بدهد که این همه خون شهداء برای این بود که شما اختیاردار خودتان باشید، خودتان تصمیم بگیرید. [چرا قدر این نعمت را ندانستید؟]. در قیامت سؤال می کنند از ما که رأی دادی یا ندادی؟
❣🖇❣🖇❣🖇❣
❣🖇❣🖇❣
❣🖇❣
❣
🎗#بدون_تو_هرگز ۶۶
📢‼️ این داستان واقعی است !!
🎬 این قسمت | با پدرم حرف بزن
.
پشت سر هم زنگ میزد … توان جواب دادن نداشتم، اونقدر حالم بد بود که اصلا مغزم کار نمیکرد که میتونستم خیلی راحت صدای گوشی رو ببندم یا خاموشش کنم …
توی حال خودم نبودم .. دایسون هم پشت سر هم زنگ میزد …
- چرا دست از سرم برنمیداری؟ برو پی کارت …
+ در رو باز کن زینب .. من پشت در خونهت هستم .. تو تنهایی و یک نفر باید توی این شرایط ازت مراقبت کنه!!
- دارو خوردم!! اگر به مراقبت نیاز پیدا کنم میرم بیمارستان ..
یهو گریهم گرفت … لحظاتی بود که با تمام وجود به مادرم احتیاج داشتم … حتی بدون اینکه کاری بکنه، وجودش برام آرامش بخش بود …
تب، تنهایی، غربت … دیگه نمیتونستم بغضم رو کنترل کنم …
- دست از سرم بردار .. چرا دست از سرم برنمیداری؟! اصلا کی بهت اجازه داده، من رو با اسم کوچیک صدا کنی؟!
اشک میریختم و سرش داد میزدم !!
+ واقعا داری گریه میکنی؟!! من واقعا بهت علاقه دارم .. توی این شرایط هم دست از سرسختی برنمیداری؟ …
پریدم توی حرفش …
- باشه!! واقعا بهم علاقه داری؟!
با پدرم حرف بزن .. این رسم ماست .. رضایت پدرم رو بگیری قبولت میکنم !!
چند لحظه ساکت شد .. حسابی جا خورده بود!!
+ توی این شرایط هم باید از پدرت اجازه بگیرم؟!
آخرین ذرههای انرژیمو هم از دست داده بودم .. دیگه توان حرف زدن نداشتم …
+ باشه … شماره پدرت رو بده … پدرت میتونه انگلیسی صحبت کنه؟! من فارسی بلد نیستم!!
- پدرم شهید شده .. تو هم که به خدا و این چیزا اعتقاد نداری!! به زحمت، دوباره تمام قدرتم رو جمع کردم … از اینجا برو … برو …
و دیگه نفهمیدم چی شد … از حال رفتم …
#ادامه_دارد ...
🌸🍃
❣
❣🖇❣
❣🖇❣🖇❣
❣🖇❣🖇❣🖇❣