eitaa logo
انوار الهی💥
287 دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
15.3هزار ویدیو
269 فایل
حال خوش را با ما تجربه کنید💖
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست‌شهید‌نوری‌میگفت: بهش‌گفتم:بابک‌من‌به‌خاطرخانوادم‌ نمیتونم‌بیام‌دفاع‌از‌حرم..😔 گفت:توی‌کربلاهم‌دقیقا‌همین بحث‌بود،یکی‌گفت‌خانوادم یکی‌گفت‌کارم،یکی‌گفت‌زندگیم.. اینطوری‌شدکه‌امام‌حسین(ع) تنها موند..!🥀 و‌من‌واقعاجوابی‌نداشتم‌برای‌حرفش....💔 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🦋🌱
یهومیومدمیگفت: «چراشماهابیڪارید⁉️» میگفتیم: «حاجے! نمیبینےاسلحہ‌دستمونہ؟!یاماموریت‌ هستیم‌ومشغولیم؟!» .میگفت: «نہ‌..بیڪارنباش! زبونت‌بہ‌ذڪرخدابچرخہ‌پسر...🍃° همینطورڪہ‌نشستےهرڪارےڪہ‌میڪنے ذڪرهم‌بگو :)» وقتےهم‌ڪنارفرودگاه‌بغداد زدنش ‌تۅ ماشینش‌ڪتاب‌دعاوقرآنش‌بود
در سمت فرمانده از نظم خاصی برخوردار بود و خيلی منظم و دقيق بود. او سعی ميكرد از اسراف جلوگيری كند؛ مثلاً شب‌ها به كسی اجازه تيراندازی نمی داد، مگر آنکه به وجود دشمن يقين پیدا کنند. دستور حاجی بود كه اگر يك تير شليك شود، بايد يك جنازه تحويل داده شود.» ما به خاطر كمبود مهمات، مجبور بوديم مهمات را سهميه‌بندی كنيم. بعد از مشورت با حاج روح‌الله به اين نتيجه رسيديم که شب‌ها هنگامی كه عراقی ها خوابند، مهمات از سنگر آنها برداريم و روز بعد آنها را بر سر خودشان بريزيم. آنقدر اين‌كار را تكرار كرديم تا عراقی ها عقب‌نشينی كردند.»