📝 #یادمون_باشه
✖️ یکجور غذا، کافی نیست؛ زشته بابا مهمونا چی میگن!
✖️بعد از اینهمه سال زندگی، بریم چند تا منطقه پایینتر خونه بگیریم؟ ... فامیلها چی میگن؟
✖️ بعد از بیست سال سابقه، الآن تازه شروع کنم توی محل کارم چادر بپوشم؟ ... همکارام چجوری قضاوتم میکنن؟
✖️ برای عروسی طلا نخریم؟ ... دوستام چی فکر میکنن؟
و .....
💥 اگر آنچه که خواندید، و هزاران مثال و نمونه از آن وجود دارد ... هنوز جزو دغدغههای ماست؛ باید بپذیریم شبیهِ کودکانمان، در مرحلهی خالهبازی سِیر میکنیم، و به ماجرای حقیقی زندگی وارد نشدهایم!
🔺کسی که نگاه مهمتری را در زندگی، یافته است؛
نگاههای کوچکتر، برایش اصلاً به چشم نمیآیند، چه رسد به آنکه نگرانشان باشد ❗️
📝 #یادمون_باشه
خیلی چیزا توی دنیا، به ما مربوط نیست!
خیلی از مسائل مربوط به همسرمون ،
فرزندمون ،
همکلاسیمون ،
رفیق مون ،
همکارمون و .....
پس ؛
۱ـ نه سعی کنیم، بفهمیم!
۲ـ و نه سعی کنیم، وانمود کنیم که میفهمیم!
چون خیلی زیاد ممکنه، برداشت ما؛ چیزی دقیقاً برعکسِ اون موضوع باشه!
این خُلق تجسسه !
تجاوزه !
یه جور خشونته ! ❌ ...
📝 #یادمون_باشه
این کارش، آتیشم زد!
این رفتارش، همهی وجودمو، بهم ریخت!
این حرفش، مُچالهام کرد!
این پیامش، تهِ جونم رو سوزوند!
و .......
این سوختنها، که همین جا، به همین راحتی احساسشون میکنیم؛
دقیقاً بخش هایی از نَفْسِمونند که هنوز آتشگیر هستند...
✖️و ما به میزانی که آتیش میگیریم،
✖️و به میزانی که در این آتیش، توقف میکنیم،
✖️و به میزانی که این آتش رو در دیگران، میافروزیم؛
هیزمِ همون جهنمی هستیم که قرآن ازش خبر داده!
🔥 جهنّمِ اونور رو،
ماییم که اینور روشن یا خاموش میکنیم!
📝 #یادمون_باشه
ـ چه کارِ خوبی ...
+ آره پیشنهادِ من بود ☺️!
ـ چه غذای خوشمزهای ...
+ کاش بدونن دستپُخت من بود!
- چه تیمِ موفق و یکدستی ...
+ آره مدیرشون منم !
ـ چه نقاشیِ قشنگی ...
+ آره ایدهی من بود !
و .......
💥 مـــن .... مَــــن .... مَــــن !!!
تا وقتی درگیرِ اینیم که اسممون کنار زیباییهایی که در اونها نقش داشتیم، بدرخشه؛
و اگر دیده نشیم، یا کارمون، به اسمِ فرد یا گروه دیگری تموم بشه، بهم میریزیم، یعنی؛
😈درگیرِ نجاستی به اسم "مَـــــن" هستیم!
🍏و نیاز داریم برای اهلی کردن درونمون، و رهایی از این نکبت،
📝 #یادمون_باشه
➖ چرا تو زنگ زدی بهشون آخه؟ ... ما بزرگتر بودیم، اونا اول باید زنگ میزدن!
➖ ما اول بریم خونه شون؟ ... نه!! ما بزرگتریم، اونا اول باید بیان.
➖ چرا اینهمه به بچه شون عیدی دادی؟ ... مگه اونا چقدر به دختر ما عیدی دادن؟
➖ و چرا ....
🔺 آقاجان / خانم جان ؛
بزرگی به سن و سال نیست!
به وسعتِ روح شماست، که چقدر قادرید بیحساب و کتاب، و بیتوقع جبران، به پای بقیه، مهر بریزید ...
حتی اگر قدرتون رو ندونند، یا در حقتون ظلم کنند!
💥 اگر اهلِ چرتکه انداختن در محبت هستید،
یعنی در یک حصار تنگ و تاریک به اسم "مــن" محصورید!
زودتر بشکافیدش و بیاید بیرون!
بیرون هوا آزادتر و روحتون بانشاط تره.
چجوری بشکافید؟
دقیقاً برخلاف میلتون، رفتار کنید، جوری که دردتون بیاد ...
بزودی طعمِ شیرینِ شکافتن این پوستهی سخت رو حس میکنید !
📝 #یادمون_باشه
✘ فلان کار مهمشون رو با من مشورت نکردن! من دیوانهام که همه چیزو بهشون میگم.
✘ فلان برنامهشون، دعوتم نکردن! درحالیکه من همه مهمونیا دعوتشون میکردم.
✘ سَر فلان لُطفی که بهشون کردم، هرگز اونجوری که باید جبران نکردن!
ازشون قرض خواستم، گفت نداریم، با اینکه من کلّی کار مهم براش انجام داده بودم!
و ....
★ ★★
اگر افکار بالا در ذهن ما هم زیاد رفت و آمد میکند؛
بهتـره یا خوبی در حقّ کسی نکنیم؛
یا اگر میکنیم، توقع جبران نداشته باشیم!
این بدترین کاریه که نه تنها تمومِ خوبیهای ما رو یکجا ضایع میکنه، بلکه رفته رفته، دیگران رو از ما خسته، و از اطراف مون، پراکنده میکنه!
صفت توقع، یجور #خودفروشیه !
که ریشهاش در نشناختن قیمتهای درونیه!
محبتهامون رو ارزون نفروشیم،
خدا خریدارِ فوقالعادهایه، بفروش به خدا و کلّاً فراموششون کن.
※