هو الغنی العزیز
بیماری و دینداری ۱
بشر امروز پس از پیشرفتهای گوناگون علمی و تکنولوژیکی، خود را در اوج کمال و بینیازی میدید. جهشهای علمی فراوان، این برداشت را فزونی میداد که انسان، محیط و مسلط بر جهان طبیعت شده است و برای گردش زندگانی خویش، به چیزی در فراطبیعت نیاز ندارد. اما ذرهای ناچیز بهنام «ویروس کرونا» بینیازی خیالی ما را درهم کوبید.
ویروسی که حتی با چشم مسلح بهسختی دیده میشود همه سازوکارهای علمی و فرایندهای تکنولوژیکی بشر را در نوردید و زندگی را در کره خاکی به تنگنا کشانید. انسان با همه پیشرفتهای چشمگیر، تاکنون پیشگری و درمان قطعیای برای این بیماری همهگیر ندارد و به خانهنشینی و گریز از بیماری روی آورده است.
اکنون بسیاری از مردم و حتی دانشمندانی که باوری به فراطبیعت نداشتند، نیز دست به نیایش برداشته و به امر قدسی روی آوردهاند.
اساسا، علم در نگاه برخی، در برابر دین است و فزونی هریک از این دو جریان به رکود جریان روبرو میانجامد. ازاینرو گاهی که علم در قله شکوفایی خویش بشر را سرمست رفاه میکند، باورهای فراطبیعی رنگ میبازند. و گاهی مانند امروز که علم پاسخگوی نیازهای بشر نیست، مردم به دین و امر قدسی رو میآورند.
جهش ویروس کرنا، چه پدیدهای طبیعی باشد و چه پرداخته آزمایشگاههای جنگجویان خیرهسر، سرانجام داروی خود را پیدا میکند و مهار میگردد. اما جهشهای دیگر و درمانهای دیگری در کار است، که انسانهای سبکسار را میان پذیرش علم یا دین، مردد میکند.
آیا هنگام آن نیست که انسان بهروشی منطقیتر تکلیف خود را با امر قدسی یا همان خدا روشن نماید؟ گرچه ویروسهایی اینچنین، زمینه شایستهای بر بازشناسی ناچیزی و نیاز بشر به چیزی در ورای طبیعت است، اما بهزودی تب کرونا نیز فروکش خواهد کرد و این احساس شایسته عجز دربرابر نظام هستی، نیز به احساسهای دیگری جابجا خواهد شد. و مسئله علم و دین، و رابطه طبیعت و فرا طبیعت همچنان در تردید برجای میماند.
پاسخ این مسئله نیازمند موشکافی بیشتری است که از عهده حس خارج و بر عهده عقل آدمی است. بااینهمه همین حس ناتوانی و ناچیزی که در اثر بیماری در آدمی پدید آمده، دستمایهای شایسته برای رویآوری به ملکوت یا همان فراطبیعت خواهد بود.
مردم گوشه و کنار جهان، این روزها که راههایی طبیعی را بسته مییابند به راههای فراطبیعی رو آوردهاند و نیایش را بهمثابه دالان ارتباط با امر قدسی برگزیدهاند. گرچه مردم این راهکار را پیشتر در مسجد و کلیسا آموخته بودند اما امروز نه از سر مفاهیم پیشآموخته، بلکه بهعنوان رویش تجربهای از درون، به نیایش روی میآورند. چنین رویکردی بسیار مغتنم است و نوید شکوفایی فطرت آدمی و بازگشت حقیقی به دین خاتم را وعده میدهد.
گویی این روزها مردم بیآنکه متوجه باشند این نشانه الهی را در دل زمزمه میکنند: «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید».
اما این حس درونی و مرموز، اگر با استدلال عقلی و شهود قلبی، پشتیبانی نشده و روشن نگردد، برجای نخواهد ماند. و در رویارویی با نخستین حسهای متضاد، بیفروغ خواهد شد.
اکنون عقل که زبان مشترک فطرت انسانهاست، میتواند این ندای درونی را به نوری روشن و پایدار مبدل سازد که دربرابر طوفان شبههها استوار ماند.
#یادداشت
#بیماری_و_دینداری
#علم_و_دین
#فقر_ذاتی
@aqlemonavar