بررسی نظریه تلازم گفتاری بودن خطابات قرآنی با تاریخ مندی قرآن از نگاه نصر حامد ابوزید با رویکرد اصولی.pdf
حجم:
652.4K
📄 #بخوانید
#مقاله_علمی_پژوهشی
🔰 بررسی نظریه تلازم گفتاری بودن خطابات قرآنی با تاریخ مندی قرآن از نگاه نصر حامد ابوزید با رویکرد اصولی
✍🏻 #محمد_عربصالحی
✍🏻 صدیقه نیکطبع
📌 چکیده:
♦️ در راستای نظریه جهان شمولی خطابات الهی که تاریخی به بلندای تاریخ بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دارد، نظریه تاریخ مندی قرآن و برخی آموزه های آن، نظریه ای است که اخیراً توسط برخی نواندیشان دینی منسوب به جریان فکری نومعتزله- از جمله نصر حامد ابوزید- ارایه شده است. آنها متأثر از تاریخی نگری در غرب و همچنین تأثیرپذیری از نظریه گفتاری و شفاهی بودن متون مقدس، گفتاری بودن سبک قرآن را مؤید و شاهد تاریخیت قرآن می دانند.
♦️ بررسی این موضوع افزون بر لوازمی که بر آن مترتب است، از جهت سابقه بحث شفاهی بودن خطابات در کتب اصولی و وجه ارتباط یا تمایز آن با نظریه تاریخ مندی قرآن و اینکه چگونه از اصل مشترک گفتاری بودن، نتایج متفاوتی گرفته شده است، دارای اهمیت است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به نقد و بررسی این موضوع، با تأکید بر اصل «گفتاری بودن وحی» از یک سو و تکیه بر مبانی اصولیان در موضوع خطابات شفاهی می پردازیم و معلوم می گردد ادعای ملازمه بین گفتاری بودن و تاریخیت قرآن ادعایی سست و بدون پشتوانه عقلی است؛ بلکه علاوه بر مبانی متعدد کلامی، مبانی اصولیان هم، مانع از ملازمه بین سبک گفتاری و تاریخی بودن قرآن می شوند.
لینک اصلی دریافت مقاله 👇🏻
🌐 http://ensani.ir/fa/article/390754
#مقاله
#قرآن
#تاریخمندی
#خطابات_الهی
🆔 @arabsalehi_ir
سیدحسین نصر که خود را رهبر مسلمانان سنتگرای غرب میداند با اشتیاق تمام در حال سلفیگرفتن با جناب بایدن
https://eitaa.com/arabsalehi_ir/213
#بخوانید
🔰 مهم ترین خطای سروش و همفکران او روش شناختی است
🎤 مصاحبه خبرگزاری مهر با دکتر #محمد_عربصالحی
📌 مقدمه:
🔸 به گزارش خبرگزاری مهر، به دنبال اظهارات اخیر دکتر سروش در موضوع رحمانیت و خشونت در اسلام و تعارضات فراوان آن با آموزههای مسلم دین، بر آن شدیم سیر تطور فکری ایشان در حوزههای مختلف را از ابتدا تا کنون در مصاحبه با صاحبنظران و متفکران این حوزهها به بحث و گفتگو بنشینیم. باشد که نسل جوان و جویای واقعیت پاسخ بسیاری از ابهامات خود را دریابد و منشأ بسیاری از افکار و اندیشهها را بازشناسد و بزنگاهها و اشکالات واضح، تناقضات، مغالطات، همچنین لوازم معرفتی برخی افکار روشن گردد. نخستین گفتگو با حجتالاسلام دکتر محمد عربصالحی رئیس پژوهشکده حکمت و دینپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تطور فکری دکتر سروش در وحیشناسی و دینشناسی را به بحث نشستیم که متن گفتگو تقدیم میگردد:
لینک مشاهده مصاحبه کامل👇🏻
🌐 https://www.mehrnews.com/news/5118384
#مصاحبه
#سروش
#روش_شناختی
🆔 @arabsalehi_ir
قرآن، متغیرات و مسائل نو.pdf
حجم:
280.6K
📄 #بخوانید
#مقاله_علمی_پژوهشی
🔰 قرآن، متغیرات و مسائل نو
✍🏻 #محمد_عربصالحی
📌 چکیده:
♦️ این مقاله به نقد و بررسی نظریهای پرداخته که قائل به نقص قرآن و عدم جامعیت آن نسبت به همه زمانها و مکانها و همه مسائل جدید و متغیر است؛ نتیجه این دیدگاه ضرورت ادامه تجربه نبوی توسط دیگران برای پرکردن این خلأهاست. در ادامه به مناسبت، متعرض نگاه صدرالمتألهین و مولوی به قرآن شده و به نسبت مثنوی با قرآن پرداخته و ادعای رقیب مبنی بر اینکه امثال این بزرگان، آوردههایی جدید، علاوه بر قرآن داشتهاند را بهنحو متقن و مستند باطل میکند.
لینک اصلی دریافت مقاله 👇🏻
🌐 https://rjqk.atu.ac.ir/article_5557.html
#مقاله
#قرآن
#متغیرات
🆔 @arabsalehi_ir
4.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای شیعه شدن پسر عبدالباسط
🔺حجت الاسلام و المسلمین شیخ نجم الدین طبسی به نقل خاطره ای می پردازد که در آن به داستان شیعه شدن پسر #عبدالباسط اشاره می کند👆
https://eitaa.com/arabsalehi_ir/217
هدایت شده از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
◽️ دیدار مدیران فدراسیون جهانی خوجه شیعه اثنا عشری با رییس پژوهشکده حکمت و دین پژوهی
🔸 در راستای تعاملات علمی بین المللی دکتر شیخ #علی_دینا مدیر کل آموزش اسلامی فدراسیون جهانی خوجه شیعه اثنا عشری و هیأت همراه با حجت الاسلام والمسلمین #محمد_عرب_صالحی دیدار و گفتگو کردند.
#رویداد
🆔 @iictchannel
📙 شماره 101 فصلنامه علمی پژوهشی #قبسات توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شد.
🔸 با مقالاتی از: قاسم پورحسن، حسن لاهوتیان، سید محمد علی دیباجی، یوسف دانشور، #قاسم_ترخان، #حسین_عشاقی و ...
1️⃣ نظریۀ توالد علمی جامعۀ دینی
2️⃣بررسی مواجهه اصل آنتروپیک و نظریه چندجهانی با براهین غایت شناختی
3️⃣ معرفت دوگانه از ترابط علم کلام با سایر علوم (با تأکید بر علوم انسانی)
4️⃣ تجانس حق و خلق از منظر فلاسفه و عرفا
5️⃣ بنیادهای هستیشناختی فرهنگ
6️⃣ مبادی عقلی امکان معاد در نگاه متکلمان اسلامی (بررسی و نقد)
7️⃣ ایده نجات در ابن عربی و ارتباط آن با مسئله دیگری
8️⃣ بازنگری اخلاق خانواده، پیششرط حمایت دین از نهاد خانواده در رویارویی با مدرنیسم
📚 برای مشاهده صفحه مقالات نشریه کلیک کنید
🆔 @iictchannel
45.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نصایح رهبری به سید مقاومت از زبان خود ایشان
بسیار جالب است
حتما با دقت ببینید و بشنوید
https://eitaa.com/arabsalehi_ir/225
*جنایات وهابیون در تخریب بقیع و حمله به مشاهد مشرّف (کربلا و نجف )*
محمد بن عبدالوهاب که از آغاز جواني، بسياري از عقائد مذهبي مردم نجد را زشت مي شمرد، پس از رانده شدن از شهر عُيَينه، رهسپار دِرعيه (از شهرهاي معروف نجد) شد و با محمد بن مسعود، امير درعيه ارتباط برقرار کرد و پس از اين، جنگ هايي ميان آنان و اهل نجد و حجاز و يمن و عراق و سوريه درگرفت.
در اين راستا، کساني که با عقائد او موافق بودند و دعوت او را مي پذيرفتند، با او بيعت مي کردند؛ وگرنه کشته مي شدند و اموالشان غارت مي شد.[1]
آنان بر اساس اعتقادات نادرست، جنايت هاي بزرگي را مرتکب شدند؛ انهدام آثار تاريخي اسلام، مانند محل تولد پيامبر ص، خانه حضرت خديجه، بيت ابوبکر، محل تولد حضرت زهرا، بيت حضرت حمزة، بيت الارقم (محل اجتماع مشورتي پيامبر ص)، قبور شهدا، محل تولد امام حسن ع و امام حسين ع، سرقت جواهرات موجود در قبه سبز و ويران ساختن قبور بقيع[2] (چهار امام شيعه و نزديک به 10 هزار صحابي آنجا دفن شده اند). بر پايه همين ديدگاه نادرستشان در روز هجدهم ذي حجة 1216ق، همزمان با عيد سعيد غدير که بيشتر مردم کربلا به نجف رفته بودند، به کربلا حمله کردند و مردم آن جا را از دم تيغ گذراندند.[3]
شيخ عثمان بن بشر نجدي از مورخان وهابي در قرن 13ق در شرح اين واقعه[4] مي نويسد: وهابيان به صورت غافل گيرانه وارد کربلا شدند، بسياري از اهل آن جا را در کوچه ها و بازارها و خانه ها کشتند، گنبد روي قبر حسين را خراب و آنچه در داخل قبه و حوالي آن بود چپاول کردند و سنگ روي قبر را که با دانه هاي زمرد و ياقوت و جواهرات ديگر آراسته شده بود کندند و آنچه در شهر يافتند، از اموال، اسلحه، لباس، فرش، طلا و قرآن هاي نفيس ربودند و نزديک ظهر از شهر بيرون رفتند، در حالي که قريب به هزار تن از اهل کربلا را کشته بودند.[5]
امير مسعود با سپاهي از بيست هزار مرد جنگي به شهر کربلا حمله ور شد و چنان رسوايي در شهر به وجود آورد که به وصف نمي آيد؛ حتي گفته شده است که در يک شب بيست هزار تن به قتل رسيدند. پس از اين واقعه، کربلا به وضعي درآمد که شعرا براي آن مرثيه مي گفتند.[6]
لونکريت مي نويسد: قريب پنجاه نفر را نزد ضريح و پانصد نفر را بيرون ضريح و در صحن به قتل رساندند. به هر کس که برخوردند، بی رحمانه کشتند و بر پيران و خردسالان نيز رحم نکردند. بعضي، تعداد کشتگان را هزار تن و بعضي ديگر، پنج برابر تخمين زده اند.[7]
ميرزا ابوطالب اصفهاني، مقيم هندوستان در سفرنامه خود از هنگام بازگشت از لندن و عبور به کربلا و نجف مي نويسد: قريب بيست و پنج هزار وهابي با اسب هاي عربي و شترهاي نجيب وارد نواحي کربلا شدند و صداي «اقتلوا المشرکين و اذبحوا الکافرين؛ مشرکان را بکشيد، کافرين را سر ببريد» سر دادند. بيش از پنج هزار نفر را کشتند و زخمي ها را حساب نيست. در صحن مقدس، خون از بدن هاي بي سر روان و گنبد و حجره هاي صحن از لاشه هاي مقتولان پر شده بود. شدت آن حادثه به حدي دل خراش و سنگين بود که من بعد از يازده ماه که مجدداً وارد کربلا شدم، هنوز اين حادثه تازگي داشت و پيوسته نقل مي شد و راويان آن اثناي حکايت مي گريستند و از شنيدن آن موها بر اندام راست مي شد...».[8]
سنت جون فيلبي مي نويسد: شمشير بر گردن هاي اهل کربلا نهادند و مردم را بي رحمانه کشتند و همه اشياي قيمتي را غارت کردند.[9]
دکتر محمد عوض الخطيب مي نويسد: لشکري حدود بيست هزار نفر از اعراب نجد، کربلا را محاصره کردند و سپس وارد شهر شدند و اهل آن جا را به سرعت کشتند. حتّي براي کودکان نيز راه نجاتي نبود. خزائن و جواهرات نفيس را بردند، ضريح را از جاي کندند...
سرانجام موقعيت بسيار وحشتناک و قربانگاه بس بزرگي بود که خون به سيلاب تبديل شده بود.[10]
وهابيان بعد از حمله به شهر مقدس کربلا، اهالي اين شهر را قتل عام و به حرم حسيني هتک حرمت کردند و عده اي از علما، مانند مولا عبدالصمد همداني، نویسنده کتاب بحرالمعارف را به شهادت رساندند. سپس با همان لشکر راهي نجف شدند. چون اهل نجف، جريان کربلا و غارت مدينه را شنيده بودند، کمي آمادگي داشتند و براي دفاع برخاستند. حتي زن ها نيز از منزل بيرون آمده، مردان خود را تشجيع مي کردند، تا اسير قتل و غارت وهابي ها نشوند. در سال 1215ه.ق نيز گروهي از آنها براي انهدام مرقد علي ع عازم شده بودند؛ لیکن در مسير با گروهي از اعراب درگير شدند و شکست خوردند.[11] در سال 1221 بار ديگر به نجف حمله کردند و نزديک بود شهر را تسخير کنند، لکن معجزات و کرامات علي ع ظاهر گرديد و عده اي از آنها کشته شدند و بقيه برگشتند. در جمادي الثاني سال بعد، دگر بار به نجف هجوم آوردند. اهل نجف که آمادگي کامل داشتند، از شهر دفاع کردند. در سال 1225 نيز به نجف و کربلا حمله کردند، راه زوّار را بستند و عده
حدود يکصد و پنجاه نفر از زايران را بين کوفه و نجف کشتند. خلاصه، حملات پي در پي آنها به شهر نجف، با ناام